acrid

/ˈækrəd//ˈækrɪd/

معنی: تند، گس، دبش، تند خو، سوزاننده، زننده
معانی دیگر: تلخ، تند و تیز، سوزش آور، (سخن) تند و زننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: acridly (adv.), acridity (n.), acridness (n.)
(1) تعریف: bitter in taste or smell; sharply irritating.
مترادف: acerbic, biting, bitter, nasty, pungent, sharp, stinging
متضاد: aromatic, savory
مشابه: acid, astringent, burning, caustic, cutting, harsh, irritating, malodorous, mordant, rough, smarting, tart, vinegary

- The grapefruit juice was not fresh and had an acrid taste.
[ترجمه گوگل] آب گریپ فروت تازه نبود و طعم تند داشت
[ترجمه ترگمان] عصاره grapefruit تازه نبود و طعم تندی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: sharp or biting in language or tone.
مترادف: acerbic, acid, acidulous, astringent, biting, bitter, caustic, cutting, mordant, pungent, sharp, tart, vinegary, vitriolic
متضاد: kindly, pleasant
مشابه: contemptuous, harsh, incisive, irritating, nasty, sarcastic, sardonic, scathing, sour, splenetic, subacid

- Somewhat offended, she couldn't resist making an acrid comment in return.
[ترجمه گوگل] او که تا حدودی آزرده شده بود، نتوانست در مقابل اظهار نظری تند را تحمل کند
[ترجمه ترگمان] او تا حدی رنجیده خاطر شده بود و نمی توانست در مقابل این پاسخ تند و زننده مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an acrid criticism of capitalism
انتقاد تلخ از نظام سرمایه داری

2. the room was full of acrid smoke
اتاق پر از دود تند و زننده بود.

3. The room was filled with acrid smoke.
[ترجمه گوگل]اتاق پر از دود شدید بود
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از دود غلیظ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fog was yellow and acrid and bit at the back of the throat.
[ترجمه حامد] خلت زرد و غلیظ پشت حلقش رو گرفته بود
|
[ترجمه گوگل]مه زرد و تند بود و در پشت گلو گاز گرفته بود
[ترجمه ترگمان]مه زرد و زننده بود و به ته گلویش چنگ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Clouds of acrid smoke issued from the building.
[ترجمه گوگل]ابرهایی از دود تند از ساختمان خارج شد
[ترجمه ترگمان]دود غلیظ دود از ساختمان بیرون می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An acrid smell filled the air.
[ترجمه گوگل]بوی تندی فضا را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]بوی زننده هوا را پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I like essays with an acrid flavour.
[ترجمه گوگل]من مقاله هایی با طعم تند را دوست دارم
[ترجمه ترگمان] من این مقاله رو با طعم تندی دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The air is thick with acrid smoke from the fires.
[ترجمه گوگل]هوا غلیظ از دود تند آتش است
[ترجمه ترگمان]هوا غلیظ و غلیظ از آتش زبانه می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wrinkled his nose in distaste at the acrid smell of the place.
[ترجمه گوگل]از بوی تند آن مکان، بینی اش را چروک کرد
[ترجمه ترگمان]بینی اش را چین انداخت و از بوی زننده جایی که در آن بود نفرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I gulped the acrid liquid.
[ترجمه گوگل]مایع تند را قورت دادم
[ترجمه ترگمان]مایع تندی را قورت دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An acrid miasma came from the sewage plant.
[ترجمه گوگل]یک میاسما تند از کارخانه فاضلاب آمد
[ترجمه ترگمان]بوی تندی از کارخانه فاضلاب می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some workers, their faces blackened by the acrid smoke, fled in panic, escaping injury.
[ترجمه گوگل]برخی از کارگران که صورت‌هایشان از دود تند سیاه شده بود، وحشت‌زده فرار کردند و از جراحت فرار کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از کارگران که از دود غلیظ سیاه شده بودند، وحشت زده فرار کردند و از آسیب فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When she came to, the acrid tingling of sal volatile was in her nostrils.
[ترجمه گوگل]وقتی به هوش آمد صدای سوزن سوزن شدید سال فرار در سوراخ های بینی اش بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به آنجا رسید، سوزش شدید of در سوراخ های بینی اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The chemical has an acrid smell.
[ترجمه گوگل]این ماده شیمیایی بوی تند دارد
[ترجمه ترگمان]ماده شیمیایی بوی تندی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sharp acrid smell of gutters choked by the monsoon rain.
[ترجمه گوگل]بوی تند ناودانی که باران موسمی خفه می کند
[ترجمه ترگمان]بوی زننده gutters که از باران موسمی برمی خاست، به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تند (صفت)
caustic, abrupt, sudden, spicy, steep, fast, sharp, harsh, sour, tart, acrid, acrimonious, acute, hot, keen, quick, mercurial, brisk, heady, headlong, inflammable, rapid, tempestuous, snappy, peppery, arrowy, rattling, biting, nipping, bitter, virulent, rash, violent, intensive, discourteous, transient, crusty, pungent, hasty, racy, rath, rathe, mordacious, prestissimo, presto, snippy, temerarious, wing-footed

گس (صفت)
acerb, astringent, acrid

دبش (صفت)
acerb, acrid

تند خو (صفت)
acrid

سوزاننده (صفت)
acrid, torrid

زننده (صفت)
hideous, vile, gaunt, spicy, sharp, harsh, tart, acrid, nasty, repulsive, repellent, acrimonious, striking, garish, striker, mordant, nippy, odoriferous, poignant, forbidding, squalid, biting, loathsome, lurid, repugnant, fulsome, disgusting, pungent, stinking, scabrous, glassy, indign, loathly, pit-a-pat

انگلیسی به انگلیسی

• bitterly pungent, sharp or biting to the taste, irritating; caustic, emotionally wounding (of a remark, etc.)
an acrid smell or taste is strong, sharp, and unpleasant.

پیشنهاد کاربران

1. تند ( بو ) ؛ تلخ ( مزه ) ؛ تند
2. تند، زننده ( رفتار، خو )
بوی قوی، تیز و آزار دهنده
معمولا برای مواد شیمیایی حاصل از فعالیت کارخانه جات هست و تنفس و اسشمام اون باعث احساس سوزش در گلو میشه
مزه تند
بوی تند
بو یا طعم تند قوی و تیز که معمولاً ناخوشایند است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : acridness / acridity
✅️ صفت ( adjective ) : acrid
✅️ قید ( adverb ) : acridly
شور
۱. به شدت خیلیییی زیاد تند و تیز و نیشدار� ( سوزان، تلخ، پرکنایه و پر طعنه و متلک بارجگرسوز ) و تلخ در گفتار و رفتار
۲. تند و تیزو تلخ و گزنده و سوزش اور و تحریک کننده ( این صفت انقدر شدید است که چشم و بینی را تحریک میکند ) � ( برای بو و مزه )

بپرس