پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٨٨٤
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

electronic mail = e - mail

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Gross national product = GNP

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

her = 'er

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ گروه ( موسیقی ) ۲ _ بند ، نوار ، کِش ۳ _ با هم یکی شدن ، جفت شدن band together

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

band aid = چسب زخم bandage = بانداژ ، باندپیچی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

band aid = چسب زخم bandage = بانداژ ، باندپیچی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

جر و بحث کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در مسافر خانه ها کاربرد دارد ) B & B means Bed and Breakfast

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : دسر موز بستنی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممنوع کردن ، تحریم کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ ملایم Soft and warm air ۲ _ احمقانه ، دیوانه ، نامعقول Foolish , crazy , irrational e. g. 𝗵𝗲 𝗶𝘀 𝗻𝗼𝘄 𝗹𝗶𝗸𝗲𝗹𝘆 𝘁𝗼 𝗳 ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حداقل رساندن ) را با واژه lesson ( کلاس ، درس دادن ) اشتباه نگیرید !

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حداقل رساندن ) را با واژه lesson ( کلاس ، درس دادن ) اشتباه نگیرید !

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ( روغن ) بَلسان Oily liquid used to lesson pain

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

indices = indexes

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

موقعیت یابی کردن تعیین کردن مستقر کردن / شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شاخص قیمت مصرف کننده The consumer price index shows changes in the prices of products over time

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

معانی کتاب Inside Reading : ۱ _ متمایز کردن ، تفاوت قائل شدن To creat a difference e. g. Universities differentiate between sports for men and sport ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱ _ زمین بازی ( بیسبال ) ۲ _ تقریبی ، تخمینی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Ball of wax = قضیه What's the whole ball of wax کل قضیه چیه ؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ball of wax = قضیه What's the whole ball of wax کل قضیه چیه ؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : پرتاب شناسی Definition : science of the movement of objects , such as bullets fired from a gun

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : موشک بالستیک Example : Iranian ballistic missiles are the best in the Middle East موشک های بالستیک ایرانی در خاورمیانه بهترین هستند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ بازی توپی Basketball, cricket, and football are three kinds of ball game ۲ _ شرایط ، موقعیت state of affairs

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ۱ _ منظومه Poem that tells a story ۲ _ آهنگ محبوب عاشقانه Popular love song

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرطوب کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دهان شو ، شوینده دهان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو تا معنا داره : ۱ _ مارکو پولو ( مسافر معروف ) ۲ _ بازی مارکو پولو این بازی معمولا در یک استخر انجام میشود یا در اطراف استخر . در بازی مارکوپولو ی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

I should put in more time من باید زمان بیشتری رو صرف کنم / بگذرونم Put in " a " or " some " in front of each one در جلوی هر یک ، a یا some قرار دهید ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Vacation is on تعطیلات برقراره / در جریانه / شروع شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از اول ، از ابتدا All right , let's start from the top خیله خب ، بیاید از اول شروع کنیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

❗️ تفاوت comparison و contrast Comparison focuses on similarities but Contrast focuses on differences لطفاً برای درک بهتر تفاوتشان به متن زیر دقت کنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

❗️ تفاوت comparison و contrast Comparison focuses on similarities but Contrast focuses on differences لطفاً برای درک بهتر تفاوتشان به متن زیر دقت کنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

و غیره ⏺ این حرف هم چسبیده و هم جدا از هم نوشته میشود etc is abbreviation for ❇️ etcetera ❇️ et cetera Example : I like play ping pong , basketball , ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و غیره ⏺ این حرف هم چسبیده و هم جدا از هم نوشته میشود etc is abbreviation for ❇️ etcetera ❇️ et cetera Example : I like play ping pong , basketball , ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و غیره ⏺ این حرف هم چسبیده و هم جدا از هم نوشته میشود etc is abbreviation for ❇️ etcetera ❇️ et cetera Example : I like play ping pong , basketball , ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ثبات گر ، متعادل کننده ، تثبیت کننده Definition : Any person or thing that brings stability ⭕️ به اون دو تا میله ای که به بعضی دوچرخه ها وصل میکنن تا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ثبات گر ، متعادل کننده ، تثبیت کننده Definition : Any person or thing that brings stability ⭕️ به اون دو تا میله ای که به بعضی دوچرخه ها وصل میکنن تا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ثبات گر ، متعادل کننده ، تثبیت کننده Definition : Any person or thing that brings stability ⭕️ به اون دو تا میله ای که به بعضی دوچرخه ها وصل میکنن تا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ثبات گر ، متعادل کننده ، تثبیت کننده Definition : Any person or thing that brings stability ⭕️ به اون دو تا میله ای که به بعضی دوچرخه ها وصل میکنن تا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

They really didn't mean to آنها واقعا منظوری نداشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زمان محدود ، محدودیت زمانی ، فشار زمانی Pressed for time means you don't have time to e. g. eat breakfast in a restaurant

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ۱ _ کچل With no hair on the head ۲ _ ساده Plain