پیشنهادهای میرزایی (١,٤٨٢)
به وضع ( بد ) گذشته برگشتن go back to a worse condition
رفتار تحسین آمیز
با اشتیاق تأیید یا تبریک گفتن به یک شخص، به ویژه با دست زدن به پشت او
این واژه به پشت هر چیزی اطلاق میشه مثلا پشت یک ساختمان ، پشت یک مسجد ، پشت یک گنجه اما یک معنای عامیانه ای هم دارد ( باسن )
لانگمن دیکشنری : ۱ _ صندلی عقب seat at the back of a car ۲ _ مقام کم اهمیت ، مقام درجه دو less important position
لانگمن دیکشنری : ۱ _ رکاب زدن به عقب ۲ _ تجدید نظر کردن
لانگمن دیکشنری : کار های عقب افتاده _ کار های باقی مانده Things remaining to be done
واکنش یا عکس العمل شدید . n واکنش یا عکس العمل شدید نشان دادن . v ( مخصوصا علیه یک حرکت سیاسی و اجتماعی ) مثلا اگه رئیس جمهور بعدی آمریکا یک جمهور ...
بنظر من دو تا معنی داره : ۱ _ پاک کردن ( تمیز کردن ) ۲ _ پاک کردن ( شکست دادن ، حذف کردن )
I hope your lips don't fall off امیدوارم لبات از پا نیفتده
فهمیدن ، کشف کردن
تزلزل
برتر ، متمایز ، خواستنی تر ، ارجح
ناقص ، معیوب Errors of this kind are known as faulty parallelism خطا هایی از این نوع شناخته شده هستن به عنوان همسانی ناقص
هموار تر
اعتراض ، اعتراض کردن ، شکایت ، شکایت کردن Synonym : complain
تیلاپیا، ( به انگلیسی: Tilapia ) نام عمومی حدود ۱۰۰ گونه از ماهی های خانواده سیکلید، متعلق به راسته سوف ماهیان است. [۱] این ماهی ها در رودها، تالاب ه ...
Adverb یک بار ، یک دفعه One and only one time I have only �once� eaten pizza قبلاً ، یک زمانی at a time in the past I� once� had a bicycle just l ...
puffer fish = ماهی بادکنکی
Walter , give me a lift والتر بهم یه سواری بده یا والتر بلندم کن
عازم کردن فراری دادن ، فرار کردن رهسپار کردن بیرون راندن Definition : To force to leave or go away اگر به تعریفش دقت کنید وقتی از این عبارت فعلی است ...
۱ _ گره ، بند ۲ _ کراوات I wear a shirt and tie at work ۳ _ گره زدن They tied him to a tree and beat him up ۴ _ مساوی کردن ، تساوی کردن The team sti ...
bow tie = پاپیون tie = کروات
لانگمن دیکشنری : ۱ _ کمپرس کردن ( Of a car , etc ) make a noise because the gas explodes too soon ( در اصطلاح مکانیکی ) وقتی کمپرسور موتور بیش از ...
غیبت گویی ، بد گویی
لانگمن دیکشنری : کمردرد pain in the back
معانی ، تعاریف و مثال هایی از 𝐛𝐚𝐜𝐤 𝐮𝐩 در دیکشنری vocapture و لانگمن : 1️⃣ move a vehicle backwards عقب راندن That beeping sound indicates that ...
۱ _ شانه خالی کردن ، جا زدن ، کنار کشیدن ۲ _ عقب راندن
لانگمن دیکشنری : مرد مجرد unmarried man
Someone born between 1946 and 1964 when many babies were born در رابطه با سال های اعلام شده باید بگم نمیشه تاریخ دقیقی رو برایش اعلام کرد چون در دیک ...
پایه ام ! I'm in
I'm on grandpa duty = من در خدمت پدربزرگم هستم
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
زمین های ورزش های مختلف ⛹♂🤺🤸♂🏂⛷🤼⛹🏌♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...
به پایان رسیدن My gym membership expires at the end of the month I'll need to renew it عضویت باشگاه ام در آخر ماه به پایان می رسد . من نیاز دارم تا ...
خواستگاری کردن پیشنهاد ازدواج دادن
░▒▓█🇧 🇦 🇧 🇾 █▓▒░ این واژه یکی از پر معنی ترین و پر استفاده ترین واژه ها می باشد پس به معانی و تعاریف آن خوب دقت کنید . 🅽🅾🆄🅽 ۱ _ نوزاد ۲ _ به ...
babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن babblement = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...
babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن babblement = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...
babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن babblement = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...
babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن babblement = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...
بع بع ، بع بع کردن A sheep says baa baa
نکته 📎 مخفف born رو با حرف b مینویسند b is abbreviation for born
b is abbreviation for born
He's into you شیفته ات شده / بهت علاقه مند شده
برادرانه ، از روی برادری