پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٨٨٦
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به وضع ( بد ) گذشته برگشتن go back to a worse condition

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رفتار تحسین آمیز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

با اشتیاق تأیید یا تبریک گفتن به یک شخص، به ویژه با دست زدن به پشت او

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این واژه به پشت هر چیزی اطلاق میشه مثلا پشت یک ساختمان ، پشت یک مسجد ، پشت یک گنجه اما یک معنای عامیانه ای هم دارد ( باسن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ۱ _ صندلی عقب seat at the back of a car ۲ _ مقام کم اهمیت ، مقام درجه دو less important position

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : ۱ _ رکاب زدن به عقب ۲ _ تجدید نظر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : کار های عقب افتاده _ کار های باقی مانده Things remaining to be done

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

واکنش یا عکس العمل شدید . n واکنش یا عکس العمل شدید نشان دادن . v ( مخصوصا علیه یک حرکت سیاسی و اجتماعی ) مثلا اگه رئیس جمهور بعدی آمریکا یک جمهور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بنظر من دو تا معنی داره : ۱ _ پاک کردن ( تمیز کردن ) ۲ _ پاک کردن ( شکست دادن ، حذف کردن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

I hope your lips don't fall off امیدوارم لبات از پا نیفتده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فهمیدن ، کشف کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تزلزل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

برتر ، متمایز ، خواستنی تر ، ارجح

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناقص ، معیوب Errors of this kind are known as faulty parallelism خطا هایی از این نوع شناخته شده هستن به عنوان همسانی ناقص

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هموار تر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اعتراض ، اعتراض کردن ، شکایت ، شکایت کردن Synonym : complain

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تیلاپیا، ( به انگلیسی: Tilapia ) نام عمومی حدود ۱۰۰ گونه از ماهی های خانواده سیکلید، متعلق به راسته سوف ماهیان است. [۱] این ماهی ها در رودها، تالاب ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Adverb یک بار ، یک دفعه One and only one time I have only �once� eaten pizza قبلاً ، یک زمانی at a time in the past   I� once� had a bicycle just l ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

puffer fish = ماهی بادکنکی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Walter , give me a lift والتر بهم یه سواری بده یا والتر بلندم کن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عازم کردن فراری دادن ، فرار کردن رهسپار کردن بیرون راندن Definition : To force to leave or go away اگر به تعریفش دقت کنید وقتی از این عبارت فعلی است ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ گره ، بند ۲ _ کراوات I wear a shirt and tie at work ۳ _ گره زدن They tied him to a tree and beat him up ۴ _ مساوی کردن ، تساوی کردن The team sti ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

bow tie = پاپیون tie = کروات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ۱ _ کمپرس کردن ( Of a car , etc ) make a noise because the gas explodes too soon ( در اصطلاح مکانیکی ) وقتی کمپرسور موتور بیش از ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

غیبت گویی ، بد گویی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : کمردرد pain in the back

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

معانی ، تعاریف و مثال هایی از 𝐛𝐚𝐜𝐤 𝐮𝐩 در دیکشنری vocapture و لانگمن : 1️⃣ move a vehicle backwards عقب راندن That beeping sound indicates that ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ _ شانه خالی کردن ، جا زدن ، کنار کشیدن ۲ _ عقب راندن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری : مرد مجرد unmarried man

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Someone born between 1946 and 1964 when many babies were born در رابطه با سال های اعلام شده باید بگم نمیشه تاریخ دقیقی رو برایش اعلام کرد چون در دیک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پایه ام ! I'm in

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

I'm on grandpa duty = من در خدمت پدربزرگم هستم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂⛷🤼⛹🏌‍♀🏇🏊 نکته : واژگان پر رنگ ، زمین هستند 🎗 tennis / basketball / volleyball / badminton 𝗰𝗼𝘂𝗿𝘁 به زمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به پایان رسیدن My gym membership expires at the end of the month I'll need to renew it عضویت باشگاه ام در آخر ماه به پایان می رسد . من نیاز دارم تا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خواستگاری کردن پیشنهاد ازدواج دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

░▒▓█🇧 🇦 🇧 🇾 █▓▒░ این واژه یکی از پر معنی ترین و پر استفاده ترین واژه ها می باشد پس به معانی و تعاریف آن خوب دقت کنید . 🅽🅾🆄🅽 ۱ _ نوزاد ۲ _ به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن bab​ble​ment = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن bab​ble​ment = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن bab​ble​ment = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

babble = پرحرفی کردن ، ور ور کردن bab​ble​ment = پرحرفی ، یاوه گویی babbler = یاوه گو blah blah blah = ور ور ور معمولا وقتی که یکی babble می کنه واکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بع بع ، بع بع کردن A sheep says baa baa

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نکته 📎 مخفف born رو با حرف b مینویسند b is abbreviation for born

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

b is abbreviation for born

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

He's into you شیفته ات شده / بهت علاقه مند شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

برادرانه ، از روی برادری