پیشنهادهای میرزایی (١,٤٨٢)
۱ _ مصنوعی not natural ۲ _ ناخالص not sincere
لانگمن دیکشنری : ترفند He spoke without artifice or pretense
۱ _ واضح ۲ _ شمرده صحبت کردن
ثابت کردن ، اثبات کردن Synonym : prove
ناشر
وقفه وقت آزاد میان پرده
اصل این واژه protest است و آخرش e نمیگیرد مگر اینکه بصورت گذشته نوشته شود protested یا ریشه اش protester
تک خوانی
اجرا کننده رهبر ارکستر
جدا کردن ، جدا شدن He was cut off in the middle of a conversation او در وسط یک مکالمه جدا شد
زنگ موبایل این واژه یک نوع اسم مخلوط یا همون compound noun هست و همینطور چسبیده به هم نوشته میشود ringtone
They kicked me off آنها من رو دور انداختن / اخراجم کردن
کَنگَر فرنگی یا اَنگَنار ( نام علمی: Cynara scolymus ) که در منابع طب سنتی ایرانی ارده شاهی نامیده می شود، نوعی گیاه یکساله و بومی جنوب اروپا و کناره ...
آرتروز ( هر گونه بیماری دردناک مفصلی به ویژه نوع التهابی آن که با تحلیل سطح مفصل ها همراه است یا بصورت خلاصه � درد مفصل � ) Painful disease of the j ...
ماهر ، زبردست
لانگمن دیکشنری : ۱ _ سرخرگ tube that carries blood from the heart ۲ _ راه اصلی ، گذرگاه main road , passage , etc Example : He favors local side roa ...
ایجاد حریق عمدی ، آتش سوزی عمدی Definition : crime of setting fire to property Example : The cause of the fire has not yet been determined, but inves ...
لانگمن دیکشنری : آرسنیک ( ماده سمی ) Very poisonous substance
انبار اسلحه و مهمات ، زراد خانه Definition : place where weapons are stored 🛑 در صورتی که حرف اول این واژه ، بزرگ نوشته شود به معنای تیم فوتبال آرسن ...
لانگمن دیکشنری : مغرور Proud in a rude way
لانگمن دیکشنری : وجوه معوقه ، وجه عقب افتاده Definition : money owed from the past Example : He was two weeks in arrears with the rent = he owed rent ...
اگه راستش رو بخوای To be frank
because = 'cause = cuz
excuse me and also 'Scuse me
دوباره به خواب رفتن There's no way , he is going back down امکان نداره دوباره بخوابه ◾ کوتاه آمدن give up an argument synonym : back off
بیدار کردن بر انگیختن
عطر درمانی ، رایحه درمانی Definition : use of pleasant - smelling oils to improve one's health therapist = ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )
ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )
لانگمن دیکشنری : بوی خوش pleasant smell
جنجال کردن ، غوغا کردن ، آماده بودن ( برای جنگ و دعوا ) ( 𝐮𝐩 𝐢𝐧 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( very angry and ready to argue
دست به اسلحه برداشتن و آماده جنگ با اسلحه شدن ( 𝐭𝐚𝐤𝐞 𝐮𝐩 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( get ready to fight with weapons
دست از جنگ برداشتن و تسلیم شدن ( معمولا وقتی اینو میگن که پلیس ، دزد رو گیر انداخته باشه و دزد دست هایش را بالا میبرد ) ( 𝐥𝐚𝐲 𝐝𝐨𝐰𝐧 𝐨𝐧𝐞'𝐬 ...
معانی کلی 𝙖𝙧𝙢𝙨 📃 ۱ _ بازو ها a�human�upper�limb especially�:�the �part�between�the�shoulder�and the�wrist ۲ _ اسلحه weapons ۳ _ دست از جنگ برداش ...
زره ، پوشش زرهی زره پوش کردن
لانگمن دیکشنری : آتش بس موقت Definition : agreement to stop fighting for a time Example : Palestinian and Israeli leaders agreed to an armistice سران ...
معانی کلی armchair ❇️ ▌│█║▌║▌║noun║▌║▌║█│▌ ( صندلی راحتی ) A chair with supports for the arms or elbows یک صندلی با تکیه گاه برای بازوها یا آرنج ▌│ ...
نیرو های مسلح تسلیحات ادوات جنگی
لانگمن دیکشنری : مبارزه نهایی definition : great battle or war causing terrible destruction and bringing the end of the world نبرد یا جنگ بزرگی که با ...
ناوگان definition : collection of armed ships
بازو سلاح مسلح کردن ، مسلح شدن
معانی کلی ark 🔍 . A large box with a flat lid . یک جعبه بزرگ با درب صاف . ( Judaism, Christianity, Islam ) Noah's Ark: the ship built by Noah to sa ...
علم حساب محاسباتی
حکومت اشرافی ، طبقه اشراف اشراف سالاری اشراف زاده
لانگمن دیکشنری : به وقوع پیوستن Aries = حَمَل ( اولین برج فلکی منطقه البروج است )
دلتنگ خانه دلتنگ وطن دلتنگ خانواده
This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد
This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد
اسم : جذابیت ، دلبری فعل : مجذوب کردن ، جذب کردن This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد
خشک ، خیلی خشک ، بی روح
استادیوم ، صحنه به تلفظ خوب دقت کنید 🛑 / آرِنا / ❌ / آری نا / ✅