پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٨٩٠
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ مصنوعی not natural ۲ _ ناخالص not sincere

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ترفند He spoke without artifice or pretense

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

۱ _ واضح ۲ _ شمرده صحبت کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ثابت کردن ، اثبات کردن Synonym : prove

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناشر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وقفه وقت آزاد میان پرده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصل این واژه protest است و آخرش e نمیگیرد مگر اینکه بصورت گذشته نوشته شود protested یا ریشه اش protester

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تک خوانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اجرا کننده رهبر ارکستر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جدا کردن ، جدا شدن He was cut off in the middle of a conversation او در وسط یک مکالمه جدا شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زنگ موبایل این واژه یک نوع اسم مخلوط یا همون compound noun هست و همینطور چسبیده به هم نوشته میشود ringtone

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

They kicked me off آنها من رو دور انداختن / اخراجم کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کَنگَر فرنگی یا اَنگَنار ( نام علمی: Cynara scolymus ) که در منابع طب سنتی ایرانی ارده شاهی نامیده می شود، نوعی گیاه یکساله و بومی جنوب اروپا و کناره ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آرتروز ( هر گونه بیماری دردناک مفصلی به ویژه نوع التهابی آن که با تحلیل سطح مفصل ها همراه است یا بصورت خلاصه � درد مفصل � ) Painful disease of the j ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ماهر ، زبردست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ۱ _ سرخرگ tube that carries blood from the heart ۲ _ راه اصلی ، گذرگاه main road , passage , etc Example : He favors local side roa ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ایجاد حریق عمدی ، آتش سوزی عمدی Definition : crime of setting fire to property Example : The cause of the fire has not yet been determined, but inves ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : آرسنیک ( ماده سمی ) Very poisonous substance

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

انبار اسلحه و مهمات ، زراد خانه Definition : place where weapons are stored 🛑 در صورتی که حرف اول این واژه ، بزرگ نوشته شود به معنای تیم فوتبال آرسن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : مغرور Proud in a rude way

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : وجوه معوقه ، وجه عقب افتاده Definition : money owed from the past Example : He was two weeks in arrears with the rent = he owed rent ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اگه راستش رو بخوای To be frank

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

because = 'cause = cuz

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

excuse me and also 'Scuse me

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوباره به خواب رفتن There's no way , he is going back down امکان نداره دوباره بخوابه ◾ کوتاه آمدن give up an argument synonym : back off

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بیدار کردن بر انگیختن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عطر درمانی ، رایحه درمانی Definition : use of pleasant - smelling oils to improve one's health therapist = ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : بوی خوش pleasant smell

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جنجال کردن ، غوغا کردن ، آماده بودن ( برای جنگ و دعوا ) ( 𝐮𝐩 𝐢𝐧 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( very angry and ready to argue

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دست به اسلحه برداشتن و آماده جنگ با اسلحه شدن ( 𝐭𝐚𝐤𝐞 𝐮𝐩 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( get ready to fight with weapons

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دست از جنگ برداشتن و تسلیم شدن ( معمولا وقتی اینو میگن که پلیس ، دزد رو گیر انداخته باشه و دزد دست هایش را بالا میبرد ) ( 𝐥𝐚𝐲 𝐝𝐨𝐰𝐧 𝐨𝐧𝐞'𝐬 ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معانی کلی 𝙖𝙧𝙢𝙨 📃 ۱ _ بازو ها a�human�upper�limb especially�:�the �part�between�the�shoulder�and the�wrist ۲ _ اسلحه weapons ۳ _ دست از جنگ برداش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زره ، پوشش زرهی زره پوش کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : آتش بس موقت Definition : agreement to stop fighting for a time Example : Palestinian and Israeli leaders agreed to an armistice سران ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معانی کلی armchair ❇️ ▌│█║▌║▌║noun║▌║▌║█│▌ ( صندلی راحتی ) A chair with supports for the arms or elbows یک صندلی با تکیه گاه برای بازوها یا آرنج ▌│ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نیرو های مسلح تسلیحات ادوات جنگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : مبارزه نهایی definition : great battle or war causing terrible destruction and bringing the end of the world نبرد یا جنگ بزرگی که با ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناوگان definition : collection of armed ships

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بازو سلاح مسلح کردن ، مسلح شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معانی کلی ark 🔍 . A large box with a flat lid . یک جعبه بزرگ با درب صاف . ( Judaism, Christianity, Islam ) Noah's Ark: the ship built by Noah to sa ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

علم حساب محاسباتی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حکومت اشرافی ، طبقه اشراف اشراف سالاری اشراف زاده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : به وقوع پیوستن Aries = حَمَل ( اولین برج فلکی منطقه البروج است )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دلتنگ خانه دلتنگ وطن دلتنگ خانواده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اسم : جذابیت ، دلبری فعل : مجذوب کردن ، جذب کردن This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خشک ، خیلی خشک ، بی روح

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

استادیوم ، صحنه به تلفظ خوب دقت کنید 🛑 / آرِنا / ❌ / آری نا / ✅