پیشنهادهای میرزایی (١,٤٨٢)
بی تمایل بی میل Antonym : willing
مایل Antonym : unwilling
سست تر بیچاره تر عاجز تر
افشان زدن ، پراکنده کردن ، پراکنده شدن spread = پخش کردن ، پهن کردن
حشره کش a poison that kills insects
اگر دقت کنید دو نوع تلفظ داره / کویی نین / کوای ناین /
تکثیر کردن ، تکثیر شدن ، ضرب کردن
معتدل ، معتدل کردن High risk = خطر بالا Moderate risk = خطر معتدل
بیرون کشیدن ، خوردن Mosquitoes draws out humans blood پشه ها خون انسان ها را بیرون می کشند / میخورند
شدیداً مترادف : intensely
شدیداً مترادف : extremely
Malaria is a leading cause of death in many countries مالاریا عامل اصلی مرگ و میر در بسیاری از کشورها است
prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن prevention : جلوگیری ، پیشگیری preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری ...
prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن prevention : جلوگیری ، پیشگیری preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری ...
prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن prevention : جلوگیری ، پیشگیری preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری ...
prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن prevention : جلوگیری ، پیشگیری preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری ...
prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن prevention : جلوگیری ، پیشگیری preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری ...
cheque = چک check = چک ، بررسی کردن Czech Republic = جمهوری چک
cheque = چک check = چک ، بررسی کردن Czech Republic = جمهوری چک
cheque = چک check = چک ، بررسی کردن Czech Republic = جمهوری چک
خریدن ، سفارش دادن ، استخدام کردن ، کارمزد commission free = بدون کارمزد Royal families used to commission artists to paint beautiful portraits خانوا ...
دکور ( مجموعه وسایل و اثاثیه خانه و مکان های غیره ) The decor of your room is really beautiful دکور اتاق شما واقعا زیباست
آرد _ آرد زدن _ پودر _ پودر زدن flower = گل
Fever = تب ، تب کردن Fewer = کمتر
Fever = تب ، تب کردن Fewer = کمتر
تیک ، تیک زدن ✅
خوش اندام Running is a good way to stay trim Synonym : slim
سرباز کار کشته ، سرباز کار آزموده e. g. The old veteran can be seen every morning , shuffling his feet and hanging his head سرباز کار کشته قدیمی را ...
عازم شدم نشان دادن
to be frank about it در مورد آن صریح / رک باشیم to be frank = to be honest اگه راستشو بخوای
بانکدار ( Part of speech : ( n Definition : someone who works in the management of a bank Example : Jack married the banker's daughter to get a j ...
مایلر ( به دوندگانی که مایل به مایل مسابقه میدهند گفته میشود ) to run the mile under 3:50 is every miler's dream دویدن یک مایل زیر ۳:۵۰ دقیقه رویای ...
چیره شدن ، غلبه کردن The obstacle to be overcome is nothing to a man of his ability مانعی که باید بر آن غلبه کرد برای یک مرد در حد توانایی او چیزی ن ...
مصدر e. g. I want to play game
پیشتر
عبارت فعلی
من این واژه رو در چند فرهنگ لغت گشتم و همشون زده بودن که این واژه یک فعل هست اما در یک جمله در کتاب Sentence Writing Simplified نوشته شده do not be ...
I'll do the best I can , by golly
برو بابا _ عجبا Gee whiz , that is a good paint job
گهگاه
فرشته Phonetics :/ ˈā𝚗 - 𝚓ə𝚕 Definitions : 1 _ 𝒎𝒆𝒔𝒔𝒆𝒏𝒈𝒆𝒓 𝒐𝒇 𝑮𝒐𝒅 ( 𝒏 ) Example : 𝙔𝙤𝙪'𝙧𝙚 𝙡𝙞𝙠𝙚 𝙖𝙣 𝙖𝙣𝙜𝙚𝙡 ❌Don't mist ...
grim magic جادوی شوم
شوم
anger : خشم , عصبانی کردن angry : عصبانی angrily : با عصبانیت ، از روی خشم
anger : خشم , عصبانی کردن angry : عصبانی angrily : با عصبانیت ، از روی خشم
anger : خشم , عصبانی کردن angry : عصبانی angrily : با عصبانیت ، از روی خشم
دوباره _ مجدد _ از نو _ یک بار دیگر again _ afresh _ anew _ once more
دوباره _ مجدد _ از نو _ یک بار دیگر again _ afresh _ anew _ once more
دوباره _ مجدد _ از نو _ یک بار دیگر again _ afresh _ anew _ once more
دوباره _ مجدد _ از نو _ یک بار دیگر again _ afresh _ anew _ once more