پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٩٠٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناگوار ، مخالف ، نامساعد، نامطلوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

لانگمن دیکشنری : ظهور در پاسخ به حسین که نوشته ممکنه معنی اختراع هم بده بنظرم اشتباهه ، چون تا اونجایی که من می دونم واژه invention به معنی اختراع هس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

a title used before a surname or full name to refer to a person of unspecified or non - binary gender.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

این واژه معنا های متفاوتی دارد : ۱ _ خانم ( زن مجرد ) Are you miss Razavi from Tehran ? ۲ _ از دست دادن ( lose ( Unfortunately , I missed the bus ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

I have crush on you : ازت خوشم میاد این عبارت وقتی استفاده میشه که عاشق یک نفر شده باشی اما هیچ رابطه ای با اون شخص مقابل نداشته باشی If you have a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

I cherish you : برام عزیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Thank goodness خدارا شکر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Formal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

American English File book : Compound nouns are two nouns together , where the first noun describes the second one , e. g. ( credit card , ) 000 Fac ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱_ کشیدن ۲_ کش آمدن یا دادن ۳_دراز کردن ۴ _ گشاد شدن یا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آکنه _ جوش صورت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

لانگمن دیکشنری : آزمایش تعیین کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری : عادت داشتن به be used to

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری : حاصل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آزادتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

لاغر تر _ خوش اندام تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی ضرورت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فاقد ارتباط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک نکته ریز : تلفظ این واژه با واژه hungry یکی هست برای همین ممکنه با هم اشتباه گرفته بشه اما این دو واژه از نظر نوشتاری و معنا متفاوت است Hungary : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : ۱_ کنار هم side by side ۲_ مطلع be abreast of know the most recent facts about

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

لانگمن دیکشنری : زیورآلات_ لوازم فرعی _ لوازم جانبی لوازم جانبی چیست؟ لوازم جانبی به هر نوع وسیله ای گفته می شود که به وسایل دیگر، قابلیت های اضافی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : اعتبار یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لانگمن دیکشنری : مسئول _ پاسخگو Synonym : responsible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

این لغت معانی متفاوتی دارد ! ۱ _ حساب ۲ _ گزارش ۳ _ شرح دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری : مصادف شدن ( روبرو شدن _ برخورد کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : همدست _ شریک جرم definition : a person who helps someone to do wrong

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

از این رو ، طبق این

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : بومی استرالیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیکشنری لانگمن: مطلق _ تمام عیار e. g. Absolute Ben Ten بن تن تمام عیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : کورتاژ کردن ( سقط جنین با نوعی عمل جراحی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

لانگمن دیکشنری : ترک کردن leave رها کردن دست کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

لانگمن دیکشنری : یکه خوردن جا خوردن