bard

/ˈbɑːrd//bɑːd/

معنی: شاعر، رامشگر، شاعر و آوازخوان، زرهاسب
معانی دیگر: چکامه نویس، (شعر قدیم سلت ها) نقال شعر، حماسه خوان، حماسه سرا، رامندی، چامه خوان، چکامه گر، چکامه سرا، شاعر و آوازخوان دوره گرد، (از ریشه ی عربی) زره اسب، (اسب را) زرهپوش کردن (barde هم می نویسند)، شاعر باستانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: bardic (adj.)
(1) تعریف: in ancient Celtic times, a person who composed and recited or sang epic poetry.

- The bard sang of ancient battles and conquests.
[ترجمه گوگل] بارد نبردها و فتوحات باستانی را سرود
[ترجمه ترگمان] شاعر از نبرده ای کهن و فتوحات می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the English poet and dramatist William Shakespeare (prec. by the).

جمله های نمونه

1. The bard was fair, but she must teach them some court dances, Elizabeth thought.
[ترجمه گوگل]الیزابت فکر کرد که بارد منصف بود، اما باید چند رقص درباری را به آنها بیاموزد
[ترجمه ترگمان]الیزابت فکر کرد که bard منصفانه است، اما باید به آن ها چند تا رقص دربار یاد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I can be a bard, a philosopher, an actor.
[ترجمه گوگل]من می توانم یک بارد، یک فیلسوف، یک بازیگر باشم
[ترجمه ترگمان]می توانم یک شاعر، یک فیلسوف، یک بازیگر باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now he was the Bard of the Boulevard.
[ترجمه گوگل]حالا برد بلوار بود
[ترجمه ترگمان]حالا او شاعر بلوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regardless, Bard said, the $ 1million experiment showed that large structures can be inflated in orbit.
[ترجمه گوگل]بارد گفت صرف نظر از این، آزمایش یک میلیون دلاری نشان داد که ساختارهای بزرگ را می توان در مدار باد کرد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بارد گفت که یک آزمایش ۱ میلیون دلاری نشان داد که سازه های بزرگ می توانند در مدار باد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Representative David Bard of Pennsylvania proposed that the national government levy a tax on each slave imported.
[ترجمه گوگل]نماینده دیوید بارد از پنسیلوانیا پیشنهاد کرد که دولت ملی برای هر برده وارداتی مالیات وضع کند
[ترجمه ترگمان]نماینده دیوید Bard از پنسیلوانیا پیشنهاد کرد که دولت ملی مالیات بر هر برده وارد شده را وضع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The House, unimpressed by Bard and Smilie, postponed consideration of the tax.
[ترجمه گوگل]مجلس که تحت تأثیر بارد و اسمایلی قرار نگرفت، بررسی مالیات را به تعویق انداخت
[ترجمه ترگمان]مجلس، که تحت تاثیر Bard و Smilie قرار نگرفته بود، بررسی مالیات را به تعویق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. See the famous plays of the Bard performed by one of the world's greatest theatre companies.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه های معروف بارد که توسط یکی از بزرگترین کمپانی های تئاتر جهان اجرا می شود را ببینید
[ترجمه ترگمان]به نمایش معروف of که توسط یکی از بزرگ ترین شرکت های تئاتری دنیا انجام شده است، مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr. Serkin currently teaches at Bard College Conservatory of Music and the Longy School of Music.
[ترجمه گوگل]آقای سرکین در حال حاضر در کنسرواتوار موسیقی کالج بارد و مدرسه موسیقی لانگی تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر آقای Serkin در کنسرواتوار موسیقی Bard موسیقی و مدرسه موسیقی Longy تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Harbin was as the Bard because of ice and snow.
[ترجمه گوگل]هاربین به دلیل یخ و برف مانند بارد بود
[ترجمه ترگمان]Harbin به دلیل یخ و برف، Bard بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lamartine was her favourite bard from the period when she first could feel.
[ترجمه گوگل]لامارتین از دورانی که برای اولین بار می‌توانست احساس کند، خواننده مورد علاقه او بود
[ترجمه ترگمان]Lamartine شاعر مورد علاقه اش را از زمانی که اولین بار می توانست احساس کند، داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon".
[ترجمه گوگل]او اغلب به عنوان شاعر ملی انگلستان و "بارد آوون" نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]او اغلب شاعر ملی انگلستان و \"بارد of\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I don't mind more Bard work.
[ترجمه گوگل]من بیشتر از کار بارد مهم نیستم
[ترجمه ترگمان]برای من مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Folger library's Ziegler thinks the Bard had a more balanced view.
[ترجمه گوگل]زیگلر از کتابخانه فولگر فکر می‌کند که بارد دیدگاه متعادل‌تری داشت
[ترجمه ترگمان]کتابخانه Folger s فکر می کند که the دیدگاه متعادل تری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Check out our bard information page now!
[ترجمه گوگل]اکنون صفحه اطلاعات بارد ما را بررسی کنید!
[ترجمه ترگمان]حالا صفحه اطلاعات bard را بررسی کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاعر (اسم)
bard, poet, minstrel, scop

رامشگر (اسم)
bard, jigger

شاعر و آوازخوان (اسم)
bard

زره اسب (اسم)
bard

انگلیسی به انگلیسی

• singer, poet; wandering singer storyteller; piece of armor to protect or decorate horses
a bard is a poet; an old-fashioned or literary word.
some people refer to william shakespeare as the bard.

پیشنهاد کاربران

پیچیدن بیکن ( bacon ) به رو و یا دور گوشت
poem : شعر
poet : شاعر
scop : شاعر
bard : شاعر
the Bard = شکسپیر ( شاعر معروف )
minstrel : شاعر
poetry : شعر ، شاعری
poetic : شاعرانه
poetically : به طور شاعرانه
⭕️ در کل scop , bard , minstrel به شاعران دوران قدیمی قرون وسطی یا بعد از بیزانس اروپا میگن .
...
[مشاهده متن کامل]

واژه poet اوریجینال تر و محاوره ای تره
🔰 تفاوت poem و poetry
کلمه poem اغلب به معنای یک اثر فردی به کار می رود. poetry یک اثر جمع آوری شده است. به عبارت دیگر یک اصطلاح جمعی است که برای نشان دادن بسیاری از قطعات اشعار فردی استفاده می شود. poetry یک فرم ادبی است در حالی که poem یک اثر مکتوب است

شاعر
نوعی فیلتر است که برای سهولت جریان خون در داخل رگهای خونی قرار می گیرد

بپرس