پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٨٨٤
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطع کننده ، منقطع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حوله لباسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : اُفت ( ادبی ) Sudden change from beautiful ideas to ordinary foolish ones Example : The serious message of the film is ruined by th ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : گروه ، دسته group , set

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ _چوب ، چوب دستی ، چوگان ( در ورزش های بیسبال ، چوگان و . . . ) Stick for hitting the ball in baseball , etc ۲ _ ضربه زدن ، چوب زدن Strike or hit ( ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوکه نشدن Show no sign of shock

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Longman Dictionary 1️⃣ Pour fat over ( meat ) during cooking 2️⃣ Sew loosely

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستپاچه ، بی دست و پا Person who can't deal with a situation

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱ _ سفت ۲ _ سخت He's tough = آدم سختگیریه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه تکونی به خودت بده به خودت بیا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زنده و سر حال سر زنده سر و مر و گنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خوار و بار فروش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه ، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٩

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه ، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it i ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it is i ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه ، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه ، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به این ۵ عبارت که با واژه way همراه هستن خوب دقت کنید : ⚪️ 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗮𝘆 معنا : سرِ راه ، بصورتی که ، به شکلی که Please move this chair , it is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

up till = until

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم : گاراژ ، پارکینگ فعل : پارک کردن ( در گاراژ )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وزش باد سنگین پارتی ضربه محکم ، محکم ضربه زدن ضرب و شتم ، ضرب و شتم کردن ( بصورتی که باعث جراحت طرف شه )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معامله تهاتر ، معامله تهاتری کردن Exchange goods for other goods ⭕️ معامله تهاتری یعنی چه ؟! هر نوع معامله که در آن دو کالا، خدمت، محصول یا هر نوع ما ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ساقی Person who serves drinks in a bar

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم گوشه گیر I am a private person من آدم گوشه گیری هستم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

موردی برای نگرانی وجود نداره چیزی برای نگرانی نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شرکت تجاری ، موسسه بازرگانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : به غیر از ، به جز Except for

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در یک موقعیت سخت / مشکل / دردسر ساز قرار گرفتن In a difficult position

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : پادگان Building where soldiers live

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ کار آفرین ( موفق ) ، تاجر ( موفق ) an important or powerful person in a specified business or industry ۲ _ ارباب ، نجیب زاده a member of the low ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دقت کنید که barely و barley فرق دارند ‼️ 🔰 barely is an adverb به معنای : به سختی ، صرفاً ، با اختلاف کمی و . . . There is barely a difference betw ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

دقت کنید که barely و barley فرق دارند ‼️ 🔰 barely is an adverb به معنای : به سختی ، صرفاً ، با اختلاف کمی و . . . There is barely a difference betw ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تجزیه واژه 𝗯𝗮𝗿𝗸 در نگاه لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ صدای سگ ( واق واق / هاپ هاپ ) ۲ _ پوست تنه درخت فعل : ۱ _ واق واق / هاپ هاپ کردن ۲ _ با صدای ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میخانه گردی کردن ، به شراب خانه ها سر زدن to visit and drink at a series of bars in the course of an evening e. g. They went barhopping downtown on F ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ۱ _ قایق باری Boat with a flat bottom ۲ _ تنه زدن Move heavily and rudely

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : برگ برنده Something that gives an advantage in a deal synonym : bargaining counter

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : بی زین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : نوکِ قلاب ماهیگیری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

? Sis , were you up all night آبجی ، تموم شب بیدار بودی ؟ She is not up to it = She is not capable of it او قادر به ( انجام ) آن نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

When I was your age , I used to get excited about hitting the target وقتی هم سن شما بودم، از زدن هدف هیجان زده می شدم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A couple of means ''two A couple of months ago = two months ago

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

غسل تعمید یا بپتیسم ( به انگلیسی: Baptism ) یک آیین تطهیریِ دینی برای کسب بخشش از گناهان و زندگی دوباره است که در مذاهب گوناگونی مانند مسیحیت و آیین ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ضیافت رسمی ، شام رسمی Formal dinner

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : پشتوانه مالی ، پشتوانه مالی کردن noun : supply of money verb : to supply money for ( a business, project, or person )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ تبعید کردن Send away as a punishment ۲ _ فکر چیزی را از سر بیرون کردن Stop thinking about

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : النگو Band worn as decoration on the wrist

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

با حقه گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سود آور ، سود بخش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تورم Inflation in Germany from 1914 to 1923 The column on the right shows how many German marks were paid for one U. S. dollar. For example, in J ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پر ، پر زدن