پیشنهادهای میرزایی (١,٤٩٧)
۱ ـ ساطور a kitchen tool used to chop or mince food into smaller pieces, such as onions, herbs, nuts, or vegetables ۲ ـ ( محاوره ) هلیکوپتر helicopt ...
🔖 اگر این کلمه در متن با حرف بزرگ نوشته بشه به معنای کشور چین هست اما اگه حرف اولش با حرف کوچک نوشته بشه به معنای ظروف چینی است
The leader of a group, clan, tribe, etc. سرگروه ، سرکرده ، رئیس قبیله ، هدایتگر و . . .
اصطلاح ( لقمه بزرگتر از دهان برداشتن ) برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که در آن فردی وظیفه یا مسئولیتی را بر عهده گرفته است که انجام آن برای او بسی ...
اصطلاح ( لقمه بزرگتر از دهان برداشتن ) برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که در آن فردی وظیفه یا مسئولیتی را بر عهده گرفته است که انجام آن برای او بسی ...
check = کیش checkmate = مات واژه checkmate غیر از مات کردن حریف در بازی شطرنج ، معنای شکست کامل ( دادن ) یا متوقف کردن هم میدهد
۱ ـ شطرنجی having a pattern of small squares with different colors e. g. She wore a checkered scarf with alternating black and white squares ۲ ـ پر ف ...
🔍 معانی واژه check بر اساس دیکشنری LanGeek 🔼 اسم ۱ ـ چک ۲ ـ کیش ( در شطرنج ) ۳ ـ چارخانه ( طرح پارچه ) ۴ ـ صورت حساب ۵ ـ بررسی ۶ ـ تحت کنترل e. g. ...
۱ ـ راننده زن ۲ ـ ( در زبان فرانسه ) مبل بی دسته
سرزنش کردن ، تنبیه کردن ، ادب کردن ، ( بصورت شدید ) انتقاد کردن و . . . The coach chastised the team for their lack of effort during the crucial mat ...
۱ ـ بدن یا هیکل یک فرد the body or physique of a person ۲ ـ شاسی اتوموبیل the frame of a vehicle that supports the body and other components ۳ ـ یک ...
سفت شدن ناگهانی دردناک عضله در بازو یا پای شما ؛ گرفتگی عضله a sudden painful tightening of a muscle in your arm or leg ( cramp ) e. g. There were n ...
شارلاتان ، شیاد ، فریبکار ، حقه باز و . . . a person who pretends to have skills or knowledge that they do not have, especially in medicine 📍این وا ...
۱ ـ احسان ـ نیکوکاری generosity and help to the poor , etc ۲ ـ خوش قلبی ، محبت kindness shown in judging others ۳ ـ موسسه خیریه organization for help ...
زبان انگلیسی یکی از پر گویش ترین زبان های دنیاست که وام واژه های بسیاری دارد ! وام واژه یا واژهٔ دخیل یا واژهٔ عاریتی به واژه ای گفته می شود که از یک ...
حساب اعتباری
دوستان دقت کنید که owing to صحیح هست نه owning to 🛑🛑🛑🛑🛑
شلوار بی خشتک گاوچرانی Strong leather covering to protect cowboys' legs
اسم : همراه ، مراقب ، محافظ فعل : همراهی کردن ، مراقبت کردن ، محافظت کردن
زن مستخدم / خدمتکار ( در هتل ) Woman who cleans hotel bedrooms
ایجاد توافق ، رفع اختلاف He is very good at finding the middle ground in meetings when people are disagreeing
( قنطورس ) موجودی افسانه ای از اساطیر یونان با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب a mythical creature from Greek mythology with the upper body of a human ...
اسم : ۱ - مرکز ، کانون middle point ۲ - مکانی برای یک فعالیت خاص place for a particular activity : a shopping centre ۳ ـ ( میانه ) موقعیت متوسط در س ...
length = طول width = عرض
length = طول width = عرض
On celluloid = on cinema film
آسمانی ، بهشتی celestial blue = آبی آسمانی
دادن ، تسلیم کردن ، تحویل دادن ، واگذار کردن ( سرزمین ، قلعه ، قدرت یا . . . ) بعد از شکست در جنگ Give ( esp. land , castle, power after losing a war ...
غار بزرگ Large cave
💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...
💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...
💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...
✏️ تفاوت nap و catnap هر دو هم فعل هستند و هم اسم به معنای چرت ( زدن ) و استراحت ( کردن ) اما تفاوتشون اینه که nap معمولاً یک خواب کوتاه در طول روز ا ...
✏️ تفاوت nap و catnap هر دو هم فعل هستند و هم اسم به معنای چرت ( زدن ) و استراحت ( کردن ) اما تفاوتشون اینه که nap معمولاً یک خواب کوتاه در طول روز ا ...
۱ _ آبشار بزرگ Large waterfall ۲ _ آب مروارید ( نوعی بیماری چشمی ) Eye disease causing blindness
دوستان همون طور که دوستمون Youngman گفته قصر و قلعه فرق دارن ! قلعه میشه castle قصر یا کاخ میشه palace 🔍 قلعه ، ساختمانی دفاعی و نظامی است که بعضاً ...
رای تعیین کننده Deciding vote when both sides have an equal number of votes
صندلی کودک ، جایگاه کودک Seat for babies or small children, attached to seat of the car
معانی واژه بر اساس دیکشنری لانگمن : ۱ _ حمل کردن ، ترابری کردن To lift ( something ) and take it to another place ۲ _ به دوش کشیدن ، تحمل کردن Bear ...
بخش های مختلف انگشتان ✋ thumb : انگشت شست index finger : انگشت اشاره middle finger : انگشت وسط ring finger : انگشت حلقه pinkie : انگشت کوچک knuckle ...
۱ _ ماهی کپور ۲ _ نق زدن
نوازش ، نوازش کردن synonym : fondle
🌀 تفاوت Because و Even though از because برای نتایج قابل انتظار استفاده میشه و از even though برای نتایج غیر قابل انتظار 📍 Because the weather was ...
غلبه ، غلبه کردن Overwhelming the weak feels better than anything else غلبه بر افراد ضعیف حس بهتری نسبت به هر چیزی دارد
۱ _ پرنده خواننده آمریکای شمالی با منقار قرمز ، جنس نر آن پرهای قرمز روشن دارد The North American songbird with a red beak the male has bright red fe ...
کاربوراتور یا کاربُراتور نام وسیله ای در خودرو است که وظیفه دارد سوخت مورد نیاز موتور در سیستم های کاربراتوری را در کلیه شرایط به نحوی آماده کند که م ...
اسم : ۱ _ کاروان ( گروهی از افراد سوار بر حیوانات یا وسایل نقلیه که برای ایمنی با هم سفر می کنند، به ویژه در صحرا ) a group of people on animals or ...
روش های گوناگون capital punishment یا همان مجازات اعدام به شرح تصویر
کارخانه کنسرو سازی Factory where food is put in cans