پیشنهاد‌های میرزایی (١,٤٨٢)

بازدید
١,٨٧٦
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شورت پاچه دار Loose underwear for men

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که توسط زئوس به انسان ها هدیه داده شد. او یک جعبه را به عنوان هدیه دریافت کرد که به عنوان "جعبه پاندورا" شناخته م ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشکر از دوستان بخاطر توضیحاتشون 🙏 با اجازه دوستان من هم اطلاعاتی که دارم رو قرار میدم تا شاید مفید باشد 🔍 در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سازه یا مسیری که توپ بولینگ رو رها می کنی تا بخوره به اهداف میگن bowling alley

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بولینگ باز Person who bowls نوعی کلاه لبه دار Derby

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا کمانی ، پا پرانتزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا های کمانی ، پا های پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پای کمانی ، پای پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ کاسه Deep round container for liquids , etc ۲ _ به هر چیزی که در شکل و اندازه یک کاسه باشد گفته میشود Anything in the shap ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اطاعت کردن ، پذیرفتن Obey , accept I bow to your judgement

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت : کسی که آرام و احمق باشه مثل یک گاو ( تنبلِ بی حرکت ، پخمه و . . . ) Slow and dull like a cow اسم : گاویان ، گاوان An animal of the family, sub ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or �buttonhole� ( British English ) is a ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or� buttonhole� ( British English ) is a ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوتیک Small fashionable shop , esp , for clothes

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان دقت کنید که معمولاً وقتی bout را about در نظر میگیریم که قبلش یک آپاستروف اومده باشه ( در تصویر میتونید ببینید ) Bout : a short period of tim ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت : ۱ _ بورژوا ؛ قشر متوسط _ طبقه متوسط مردم ( Person of the middle class ) She came from a bourgeois family 2 _ ( person ) too interested in mat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نامحدود ، بی حد و مرز Unlimited The human mind is vast and boundless

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

محدوده مرزی the real or imaginary line that marks the edge of a state, country etc, or the edge of an area of land that belongs to someone e. g. The ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درگیر ( چیزی ) بودن ، گرفتار بودن ، مشغول بودن Busy with Example : Jim's too bound up in his own worries to be able to help us

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Strong person employed ( esp , at a club ) to throw out unwelcome visitors

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تخته سنگ بزرگ Large rock

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شاخه بزرگ و اصلی یک درخت میگن bough Large branch of a tree

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتاق خصوصی بانوان Woman's private room

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی از بین بردن یا به هم زدن است که سبب ناکامی و شکست میشود To make something such as a market or�industry , etc , �fail�suddenly 📍A ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ۱ _ پایین ، ته ؛ پایین ترین بخش هر چیز Base ; lowest part or level e. g. The bottom of the stairs | He was the bottom of the class ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنگنا ، گلوگاه Narrow part of a road which slows down traffic ( fig. ) : A bottleneck in production

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ _ قرض گرفتن To receive ( something ) from somebody temporarily, expecting to return it ۲ _ اقتباس کردن ، نمونه گیری کردن ، فراگیری کردن Copies ( i ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت : دوباره متولد شده ، تازه مسیحی شده Having accepted a particular religion , esp , Evangelical Christianity, esp , through a deep experience of th ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمونه تصویری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم : نوار مرزی Line marking a border صفت : بینابین ، نیم به نیم ، مبهم ، پنجاه پنجاه That may or may not be something : Anne will pass the exam , bu ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم : چکمه Heavy shoe that comes up over the ankle فعل : لگد زدن ضربه زدن Kick همچنین عبارت put the boot in در زبان محاوره به معنای لگد / ضربه زدن کس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : to� obey �someone completely because you are� afraid� of them or want to �please �them معانی دیگر در فارسی : کاسه لیسی کردن ، تملق ک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

🛑 دوستان دقت کنید که وقتی حرف اول Hon با حرف بزرگ نوشته میشه و بعدش نقطه میاد ، صورت اختصار یافته واژه honourable هست به معنای ( عالیجناب ) اما وقت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ۱ _ بومرنگ Curved stick which makes a circle and comes back when thrown ۲ _ اثر معکوس دادن Have the opposite effect to that intended

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

نگه دارنده کتاب ، کتاب گیر به وسیله ای گفته میشه که از دو طرف تعداد معدودی از کتاب ها را ثابت نگه میدارد A heavy object or moveable support placed at ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی گفته شده معنی ( آدم ) هم میدهد assistant : She seems great for the company ! دستیار : او برای شرکت عالی بنظر میاد ! manager : Yes . Ge ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ کتاب ها ۲ _ دفاتر یا حساب های بازرگانی Business accounts

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In one's opinion به عقیده کسی 🔻برای اطلاعات بیشتر عبارت in my book را سرچ کنید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

by the book = according to the rules

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم : هو ( به نشان نارضایتی ) فعل : هو کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معنای کاپوت ماشین ( در بریتیش انگلیش ) معنای نوعی کلاه بند دار را میدهد که آن را دور سر بچه ها یا خانم ها میبندند A woman's or child's hat t ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : شدیداً باور داشتن به چیزی هر چند بدون وجود مدرک Believe strongly though without proof

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : کاهش دادن تا جای ممکن to reduce costs, services etc as much as possible e. g. Shops cut prices to the bone in the January sales

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : اصلی ، حقیقی ، واقعی real, true, and not intended to deceive anyone e. g. Only bona fide members are allowed to use the club pool