تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١١

کامبریا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پستانداران جفت دار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١١

گُمم نکنید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٧

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٨

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٨

زخم/ جراحت سطحی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٨

زخم عمیق، جرراحت عمقی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١١

۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سویِ ۴. از هنگامِ، از زمانِ، از بَدوِ ۵. بین ۶. مانده به. . . در فاصلهٔ ۷. در مقابلِ، در برابرِ ۸. به علتِ، به خاطرِ، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٩

۱. نزدیکِ، کنارِ ۲. از نزدیک، ازکنار، از بغلِ ۳. از ۴. از راهِ ۵. با ۶. به وسیلهٔ، ازطریقِ، توسطِ ۷. از روی ۸. به دست، از سوی ۹. طبقِ، مطابقِ ۱۰. تا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٨

ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیجانی یا ترومای روان شناختی به تأثیرات و پاسخی احساسی پس از یک رویداد وحشت انگیز مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

مقرون به صرفه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

نامگذاری کردن احساسات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودآگاهی عاطفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٧

۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، درموردِ ۳. در اطراف، این طرف و آن طرف ۴. دوروبر، حوالی، حول و حوش ۵. دور، گرداگرد، اطراف ۶ . در جهت عکس، عکس ۷. با، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

حاضر، موجود، در دسترس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

تا تا اینکه تا وقتی که تا زمانی که

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٩

۱. سرسبزی، خرمی ۲. تازگی، شادابی ۳. طرفداری از حفظ محیط زیست ۴. بی تجربگی، خامی، ساده لوحی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٨

۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. در ۳. به ۴. دربارهٔ ۵. بلافاصله بعد از ۶. به محضِ ۷. طبقِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

۱. جای باصفا و خوش منظره ۲. ( صورت ) خال

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. به ۳. در ۴. دربارهٔ ۵. جلو، جلوتر ۶. به سوی ۷. به بعد ۸. طبقِ ۹. روشن ۱۰. موقعِِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

۱. به طرفِ ۲. ( در ) طرفِ، ( در ) سمتِ ۳. در ۴. به سوی ۵. به ۶. برای ۷. تا ۸. تا اینکه ۹. کنارِ ۱۰. با ۱۱. همراهِ ۱۲. نسبت به ۱۳. در مقایسه با ۱۴. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

۱. آن قدر، آن قدرها، چندان ۲. بسیار، زیاد، خیلی ۳. چقدر ۴. این طور، این جور، چنین، بدین نحو، بدین سان ۵. همانطور، همان گونه، بدان سان ۶. طوری، به نحو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

۱. در ۲. به ۳. از ۴. با ۵. تو، توی ۶. دَمِ ۷. پشتِ ۸. در حالِ ۹. وقتِ، موقعِ ۱۰. به خاطرِ، به سببِ ۱۱. به سوی، به طرفِ، طرفِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

۱. در ۲. تو، تویِ، درونِ۳. با ۴. به ۵. از ۶. از لحاظِ ۷. از ناحیهٔ ۸. با لباسِ، در لباسِ۹. در کارِ ۱۰. در ظرفِ، طیِّ ۱۱. به صورتِ ۱۲. به عنوانِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

پرسر و صدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

جمعه خوش بگذره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

لنگ ظهر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

همینه که هست ایناهاش ( موقع پیدا کردن چیزی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢٣

شکاف

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

یکدفعه ساکت شدن The crowd fell silent when the President appeared. وقتی رئیس جمهور وارد شد جمعیت یکدفعه ساکت شدند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

۱. کهنه، فرسوده ۲. ( عبارت و مانند آن ) تکراری، بی محتوا، بی مزه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ۵. دربارهٔ، درموردِ ۶. تا ۷. به طرفِ، به سمتِ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

( از ترس، تعجب ) کسی خشک زدن، سر جای خود میخکوب شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

OS: Ordnance Survey ( در بریتانیا ) سازمان نقشه برداری کشوری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

حفره های مکنده

پیشنهاد
٢٣

با یک گل بهار نمی شود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

فروچاله

پیشنهاد
١٨

بافت پیوندی رشته ای

پیشنهاد
٢١

کسی را تشویق کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

اسم مونث

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

۱. وَ، و ( با تلفظ _ُ ) ۲. تا ۳. که ۴. با ۵. اما

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

Youth Hostels Association: انجمن خوابگاه های جوانان.

پیشنهاد
١٨

سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بندن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

سمفونیک سمفونیایی هم آوا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

۱. راه آهن، قطار ۲. خط آهن ۳. شرکت راه آهن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

به فال نیک بگیر.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

سوءِتفاهم نشه I'm not saying what he did was good, don't misunderstand me. سوءِتفاهم نشه، نمی گم کاری که او کرد درست بود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

اخراج کردن Need to fire this guy. No customer service skills. باید اخراجش کنم. اصلا کار بلد نیست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

Fire: اخراج کردن Need to fire this guy. No customer service skills. باید اخراجش کنم. اصلا کار بلد نیست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث رسوب در رگ ها و عروق می شوند. )