پیشنهادهای یویو (٩٨٧)
هیچ به یاد نمی آورم که، هیچ یادم نمی آید که
رسماً اعلام کردن، علناً گفتن
آشنایی ندادن He saw him in the store but he made no sign of recognition. او را در فروشگاه دید اما آشنایی نداد.
سر کسی فریاد کشیدن و ناسزا گفتن
نقشه ای که مسیرها و جاده ها را نشان می دهد
مدیریت استرس مدیریت فشار روانی
قدرت طلب
شعر دنباله دار
نیلوفر آبی
به طرز دلخراشی
۱ . ( اما ) دربارهٔ، درموردِ، راجع به As for the cost, we'll take about that later. اما درمورد هزینهٔ آن، بعداً صحبت خواهیم کرد. ۲. اما As for you, ...
جوک تکراری، شوخی نخ نما
( سیاسی ) مراکز قدرت، مراکز تصمیم گیری
بیش از همه بیش از هر چیز
۱. بیش از همه ۲. مخصوصاً ۳. از میان همه
بندگان خدا
نامهٔ سرگشاده
وزارت کشور
[در بریتانیا] نخستین سخنرانی یک نمایندهٔ پارلمان
حزب استقلال پادشاهی متحد
بقیه اش دیگر معلوم است. We met at college, the rest is history. ما در دانشگاه باهم آشنا شدیم و بقیه اش دیگر معلوم است.
دیپلم متوسطه در نظام آموزشی جدید بریتانیا
استعمارزدایی مستعمره زدایی
( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خود را اطلاع دادن
در بابِ
کلاف، گلوله ( نخ )
surge
جعفری وحشی جنگلی سفید
درخت سمان کوهی
گردن زنی
۱. ترک کردن، گذاشتن و رفتن ۲. باقی گذاشتن، به جا گذاشتن ۳. جلو زدن، جلو افتادن ۴. جا گذاشتن
در ظاهر، ظاهراً
سهمیه
افوربیا فلاناگانی ( نوعی گیاه )
نخل شامادورا
هاورتیا گورخری
سرخس بوستون
کاج مطبق
سرخس لانه پرنده
یوکا
گیاه لیندا یا پافیلی
گل گندمی یا عنکبوتی
گل دراسنا
شرکت کننده در میز گرد
نُقل مجلس بودن/شدن، بر سر زبان ها افتادن
گلی با گلبرگ های شیشه ای
تو نیکی می کن و و در دجله انداز که ایزد در بیابان دهد باز
اینم یک اصلاح عامیانه هست به این معنی که قدم رنجه بفرمایید، قدمتون سر چشم
درد هیجانی
عذاب