تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه زدن، دور ( کسی ) جمع شدن ۳. به ستوه آوردن، دست از سر ( کسی ) برنداشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

حق صحبت داشتن Only members would be given the floor. فقط اعضا حق صحبت دارند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

تقلید ناقصی از The wine that is made and sold here is a pale imitation of the original wine. شرابی که اینجا می سازند و می فروشند تقلید ناقصی است از ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

چوب مصنوعی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

خود را غرق کاری کردن خود را وقف کاری کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

به سرعت Her health has improved in leaps and bounds. وضع سلامتش به سرعت رو به بهبود است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

( اسب ) از روی مانع پراندن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

قلب کسی ریختن My heart leaped when I saw Sami at the airport. وقتی سامی را در فرودگاه دیدم، قلبم ریخت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به چیزی تکیه دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، تیغه کشیدن، دیوار کشیدن ۲. گرفتن ( سوراخ و مانند آن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

در توان انسان در حد مقدورات انسان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

درّه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( چیزی را ) تأمین کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گربهٔ بی دُم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

عادت کردن، جا افتادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Take a ( hard / nasty ) knock بد آوردن، بدشانسی آوردن، ضربه خوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

شادروان، خدابیامرز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

پسر، جوان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

به کسی پریدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نردبان ترقی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

مسابقهٔ دوره ای

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ( به انگلیسی: Victorian era ) ، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بیش از حد متمدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦١

۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکار، نهفته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

این طرف، این سو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

[در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

قدرت بدنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

دیوان عالی کشور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

شخصیت حقوقی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

سکوتِ مطلق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

جرم نفرت محور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

برام مهم نیست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

انجمن نیکوکاران در بریتانیا، انجمنی است که به اشخاص ناامید و مایل به خودکشی کمک می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( گیاه ) شبدرترشک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( در ترکیب ) — گلبرگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

قشر مخ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

راه مشترک نهایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

عشق الهی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

استخوان کتف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مجرای نخاعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

تا این حد حقارت نشان دادن تا این حد پست بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

خم شدن، دولا شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گرایک ( نوعی گیاه )