تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

نعمت، دستاورد، نتیجه و پاداش "There is nothing wrong with enjoying the fruits of the world, we just need to make sure we do not lose ourselves in the ...

پیشنهاد
٥٠

تک و تنها اینجایی؟ تک و تنها اومدی اینجا؟

پیشنهاد
٥٠

نمیتونم به تنهایی این کارو کنیم، بدون راهنما نه

پیشنهاد
٢١

خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم

پیشنهاد
١٨

من به تنهایی نمیرم اون بیرون.

پیشنهاد
١٨

می خوام تنها باشم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

هارمونیک های سه گانه

پیشنهاد
٢١

تحت محدود کننده تحریک

پیشنهاد
١٨

محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

بزرگی ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

سقوط ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

فرکانس ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

زاویه فاز ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

چرخش فاز ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

تنظیم کننده ولتاژ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

بهت اطمینان می دهم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

حرفتو باور نمی کنم حرفت خریدار نداره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

هر طور راحتی هر طور که مایلی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

فکر کنم بهتره که بریم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

آدم مرموز، آدم تودار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

least of all: چه برسد به، مخصوصاً، به خصوص

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

دیر شکوفاشده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد نتیجه نمی دهد بی ثمر ناکارآمد غیر مولد ضعیف ناتوان ناکافی بِلا استفاده غیر فعال بی ارزش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

شما سه نفر

پیشنهاد
١٨

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

در شرایط اضطراری

پیشنهاد
١٨

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن Example: You have no idea how difficult it is to live alone. ❌ تو هیچ ایده ای نداری که تنها زندگی کردن چقدر سخت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

❌ وقت داشتن ✅ حوصله داشتن Example: I have no time for such people. ❌ برای اینجور آدمها وقتی ندارم. ✅ حوصلۀ اینجور آدمها را ندارم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example: I am sorry for being late. ❌ متأسفم که دیر آمدم. ✅ معذرت می خواهم که در آمدم.

پیشنهاد
١٨

❌ چون. . . . معنی اش این است که. . . ✅ چون. . . . دلیلی ندارد که. . . Example: Just because it's the weekend doesn't mean there's no work to do! ❌ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٩

📌 توجه کنید که by در جملات زیر کاربردی شبیه according to دارد و اگر مترجمی نتواند به این موضوع پی ببرد، ترجمه ای نادرست بدست می دهد. معادل های فار ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �با خوشی، کامروایانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت صفتیِ آن �pleasant� است به معنیِ �لذیذ، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

نقش: قید ( adverb ) 🔅 ترجمه: شما هم فکر می کنید می شود �احتمالا�!؟ 🔅توضیحِ بیشتر: possibly در جمله های منفی یعنی �به هیچ وجه، اصلا، اصلا و ابداً، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

نقش: صفت ( adjective ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �فضیلت مندانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت اسمیِ آن می شود �virtue� به معنایِ �فضیلت� E ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٩

📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 توضیح: به مفهومِ �قرار داشتن روی چیزی به گونه ای که تا حدودی حالت پوشش داشته باشد� Example: He came in with his ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 برابرنهاد: در آن طرف، در مسافتی دورتر، آنسوی. . . Example ( 1 ) : The Smiths live over that hill. مثال ( 1 ) : خ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: زیادتر یا کمتر Example: I want two pounds of apples, but I don't mind if it is a little over or under. مثال: یک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: یک بار دیگر Example: He then told the story over again. مثال: یک بار دیگر داستان را تعریف کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

I feel it my bones. از ته دل حسش می کنم. در اعماق وجودم حسش می کنم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

پوست و استخوان بودن You are a bag of bones. پوست و استخونی، نحیف و لاغری

پیشنهاد
٧

ازت دلخورم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

فرد گربه دوست The ailurophile's home was a feline paradise. - خانه ی فرد گربه دوست بهشت گربه ها بود. The ailurophile's passion for cats extended ...

پیشنهاد
١٠

همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس مرئوس نیست، همه تیم سارند و هیچ کس سرباز نیست.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

Customer Lifetime Value ( CLV ) : ارزش مشتری برای مدت زمان زندگی، مجموعه از درآمدی که یک مشتری به طول عمر خود برای یک شرکت ایجاد می کند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Supply Chain Management ( SCM ) : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت فرآیندها و جریان اطلاعات مرتبط با تأمین مواد اولیه، تولید، و توزیع محصولات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب مشتریان برای یک برند خاص برای خرید محصولات یا خدمات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود