پیشنهادهای یویو (٩٨٧)
نعمت، دستاورد، نتیجه و پاداش "There is nothing wrong with enjoying the fruits of the world, we just need to make sure we do not lose ourselves in the ...
تک و تنها اینجایی؟ تک و تنها اومدی اینجا؟
نمیتونم به تنهایی این کارو کنیم، بدون راهنما نه
خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم
من به تنهایی نمیرم اون بیرون.
می خوام تنها باشم
هارمونیک های سه گانه
تحت محدود کننده تحریک
محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز
بزرگی ولتاژ
سقوط ولتاژ
فرکانس ولتاژ
زاویه فاز ولتاژ
چرخش فاز ولتاژ
در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر
تنظیم کننده ولتاژ
بهت اطمینان می دهم
رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری
حرفتو باور نمی کنم حرفت خریدار نداره
هر طور راحتی هر طور که مایلی
فکر کنم بهتره که بریم
آدم مرموز، آدم تودار
least of all: چه برسد به، مخصوصاً، به خصوص
دیر شکوفاشده
بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد نتیجه نمی دهد بی ثمر ناکارآمد غیر مولد ضعیف ناتوان ناکافی بِلا استفاده غیر فعال بی ارزش
شما سه نفر
استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد
در شرایط اضطراری
استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.
❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن Example: You have no idea how difficult it is to live alone. ❌ تو هیچ ایده ای نداری که تنها زندگی کردن چقدر سخت ...
❌ وقت داشتن ✅ حوصله داشتن Example: I have no time for such people. ❌ برای اینجور آدمها وقتی ندارم. ✅ حوصلۀ اینجور آدمها را ندارم.
❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example: I am sorry for being late. ❌ متأسفم که دیر آمدم. ✅ معذرت می خواهم که در آمدم.
❌ چون. . . . معنی اش این است که. . . ✅ چون. . . . دلیلی ندارد که. . . Example: Just because it's the weekend doesn't mean there's no work to do! ❌ ...
📌 توجه کنید که by در جملات زیر کاربردی شبیه according to دارد و اگر مترجمی نتواند به این موضوع پی ببرد، ترجمه ای نادرست بدست می دهد. معادل های فار ...
🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �با خوشی، کامروایانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت صفتیِ آن �pleasant� است به معنیِ �لذیذ، ...
نقش: قید ( adverb ) 🔅 ترجمه: شما هم فکر می کنید می شود �احتمالا�!؟ 🔅توضیحِ بیشتر: possibly در جمله های منفی یعنی �به هیچ وجه، اصلا، اصلا و ابداً، ...
نقش: صفت ( adjective ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �فضیلت مندانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت اسمیِ آن می شود �virtue� به معنایِ �فضیلت� E ...
📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 توضیح: به مفهومِ �قرار داشتن روی چیزی به گونه ای که تا حدودی حالت پوشش داشته باشد� Example: He came in with his ...
نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 برابرنهاد: در آن طرف، در مسافتی دورتر، آنسوی. . . Example ( 1 ) : The Smiths live over that hill. مثال ( 1 ) : خ ...
📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: زیادتر یا کمتر Example: I want two pounds of apples, but I don't mind if it is a little over or under. مثال: یک ...
📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: یک بار دیگر Example: He then told the story over again. مثال: یک بار دیگر داستان را تعریف کرد.
I feel it my bones. از ته دل حسش می کنم. در اعماق وجودم حسش می کنم.
پوست و استخوان بودن You are a bag of bones. پوست و استخونی، نحیف و لاغری
ازت دلخورم
فرد گربه دوست The ailurophile's home was a feline paradise. - خانه ی فرد گربه دوست بهشت گربه ها بود. The ailurophile's passion for cats extended ...
همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس مرئوس نیست، همه تیم سارند و هیچ کس سرباز نیست.
Customer Lifetime Value ( CLV ) : ارزش مشتری برای مدت زمان زندگی، مجموعه از درآمدی که یک مشتری به طول عمر خود برای یک شرکت ایجاد می کند
Supply Chain Management ( SCM ) : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت فرآیندها و جریان اطلاعات مرتبط با تأمین مواد اولیه، تولید، و توزیع محصولات
وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب مشتریان برای یک برند خاص برای خرید محصولات یا خدمات
نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود