تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

در ظاهر، ظاهراً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

سهمیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

افوربیا فلاناگانی ( نوعی گیاه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

نخل شامادورا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

هاورتیا گورخری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سرخس بوستون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کاج مطبق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سرخس لانه پرنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

یوکا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گیاه لیندا یا پافیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

گل گندمی یا عنکبوتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گل دراسنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

شرکت کننده در میز گرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

نُقل مجلس بودن/شدن، بر سر زبان ها افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

گلی با گلبرگ های شیشه ای

پیشنهاد
٥٤

تو نیکی می کن و و در دجله انداز که ایزد در بیابان دهد باز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

اینم یک اصلاح عامیانه هست به این معنی که قدم رنجه بفرمایید، قدمتون سر چشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

درد هیجانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

عذاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

1️⃣ کار کردن . The car runs ماشین کار می کند. ___________________ 2️⃣ لرزیدن . The jelly runs ژله می لرزد. ___________________ 3️⃣ پیچیدن . The i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

کاملا موافقم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

۱. سیستم آب رسانی ۲. آب لوله کشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

خزه پوده زار خزهٔ پوده زار یا پیت ماس ( به انگلیسی: Sphagnum ) سرده ای از خزه ها است که نزدیک به ۳۸۰ گونهٔ پذیرفته شده دارد. از آنجا که این خزه معمول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

BNP: حزب ملی بریتانیا حزب ملی بریتانیا ( BNP ) بزرگ ترین حزب �راست افراطی� در پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

English Defence League ( EDL ) : لیگ دفاع انگلیس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

زنجیره تپه ای، زنجیره کوهی یک زنجیره تپه ای ( به انگلیسی: Hill chain ) ، یا گاهی یال تپه ای ( به انگلیسی: Hill ridge ) ، خط درازی از تپه ها است که مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

نیلگون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

۱. سفر، مسافرت ۲. راه، مسافت، مسیر ۳. سفر کردن، مسافرت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

Do a double take یکه خوردن، جا خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی خشونت نژادی بی عدالتی نژادی توهین نژادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

, کسی را در جریان گذاشتن، کسی را بی خبر نگذاشتن I'll keep you posted on his progress. من تو را در جریان پیشرفت او خواهم گذاشت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

آن قدر که ممکن است، تا حد امکان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

اسم مصدر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی حمله ور شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

نگاهی گذرا انداختن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَهرو ۳. [پزشکی] واکِر، راهبر ۴. روروَک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

pilgrim way، مسیر استانداردی که زائران هنگام رفتن به زیارت برای رسیدن به مقصد خود - معمولاً یک مکان مقدس یا مکان عبادت - طی می کنند.

پیشنهاد
٥٤

هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

بودا مجسمهٔ بودا شمایل بودا

پیشنهاد
٥٥

آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جواَش خبر ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

خیلی، بی اندازه I am angry as hell. خیلی عصبانی هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

قاچاقی رد شدن یواشکی گذشتن یواشکی دررفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

نشئه نشئهٔ نشئه He was as high as a kite. او نشئهٔ نشئه بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

۱. 📌 تنفس دهان به دهان، تنفس مصنوعی His friend pulled him out of the water and gave him the kiss of life. دوستش او را از آب بیرون کشید و به او تنف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

مَجیز کسی را کفتن تملق کسی را کفتن برای کسی خوش خدمتی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

شخص مبتلا به جنون دزدی شخص مبتلا به دزدی بیمارگون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

عضو سازمان کوکلوس کلان