پیشنهادهای یویو (٩٨٧)
تحققِ ذات
صیانتِ ذات
صیانت نفس
خویشتن نگری
تمرکز بر خویشتن
خویشتن باوری
انکارِ خویشتن
خود رهبر، خودگردان
خودآموزی
1 ) به ویژه 2 ) به طور ویژه 3 ) بسیار 4 ) بیش از حد معمول 5 ) به طور مفصل، با جزییات 6 ) صرفاً، فقط
خودپژوهی، خودشناسی
As for= about درباره یِ. . . . Example: As for the thief, I am sure that he will soon be caught. اما درباره یِ دزد، [باید بگویم که] به زودی دستگیر ...
تا. . . Example: During the floods, the water came up to the bottom of the windows. در جریان سیل، آب تا پایینِ پنجره ها بالا آمد.
افزون بر . . . Example: He promised to give us a prize over and above our usual wages. قول داد که افزون بر مزدمان، پاداشی نیز به ما بدهد.
Over against= near by نزدیک ( به ) . . . Example: The cupboard is over against the window. کمد نزدیکِ پنجره است.
But for=without بدونِ. . . . ، اگر. . . . نبود Example: But for your help, I should have failed. اگر کمک شما نبود، مردود شده بودم.
Along with= together with همراه با - در معیت کسی بودن
مثل بچهٔ آدم
دوباره نیرو بخشیدن
دوبار گنجاندن
دوباره گنجاندن صحیح است
جهت دهی دوباره
ناحیه بندی دوبار
بازپیوستن
بازپس گویی
بازآزمایی
بازنگری
شرطی سازی مجدد
بازآموزی
ارسال مجدد
سازماندهی مجدد
تجدید قوا
تجدید نظر
تجدید انتخاب
در متون روان شناسی به معنای واپس رانی است.
عکس العمل، واکنش
اعاده حیثیت
📌 معمولاً، بیشترِ مواقع Example: Women tend to live longer than men ▫️ عمر زن ها معمولاً طولانی تر از عمر مردها است. 📌 بیشتر، زیاد Example: Worse ...
در پایان
در چیزی استعداد داشتن در چیزی هنر داشتن در چیزی مهارت داشتن در چیزی سر رشته داشتن
تسبیح
تیله
جنگل انبوه
کتاب قطور
مویِ پُرپُشت
چوب کلفت