hold tight

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to keep one's position or opinion and await further events.
مشابه: hold

جمله های نمونه

1. "Hold tight!" She increased her grip.
[ترجمه گوگل]"محکم نگه دار!" دستش را بیشتر کرد
[ترجمه ترگمان]\" محکم بچسب! او فشار خود را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hold tight when you ride at the back of your brother's scooter.
[ترجمه گوگل]وقتی پشت اسکوتر برادرتان سوار می شوید محکم نگه دارید
[ترجمه ترگمان]وقتی پشت the برادرت رانندگی می کنی محکم بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hold tight to the handrail!
[ترجمه خجسته] نرده را محکم بگیر
|
[ترجمه گوگل]نرده را محکم بگیرید!
[ترجمه ترگمان]محکم بچسب به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hold tight and don't let go of my hand.
[ترجمه گوگل]محکم بگیر و دستم را رها نکن
[ترجمه ترگمان]محکم بگیر و دست مرا رها نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Record-breaking ful Following sentence incomplete; original unavailable Hold tight!
[ترجمه گوگل]رکوردشکنی ful جمله زیر ناقص; اصلی در دسترس نیست محکم نگه دارید!
[ترجمه ترگمان]رکورد شکست در دنبال جمله ناقص؛ اصلی موجود در دسترس نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hold tight. I'm going to let go.
[ترجمه گوگل]محکم نگه دار من می خواهم رها کنم
[ترجمه ترگمان] محکم بگیر می خواهم بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The teacher hold tight topic diagram of two story establish a wonderful scenario and pursue studies to living to create easy delectation of study atmosphere.
[ترجمه گوگل]معلم نمودار موضوعی دو طبقه را محکم نگه می دارد و یک سناریوی فوق العاده را ایجاد می کند و مطالعاتی را برای زندگی دنبال می کند تا حس خوبی از فضای مطالعه ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]معلم یک نمودار موضوع سخت از دو داستان ایجاد می کند که یک سناریوی شگفت انگیز را ایجاد می کند و مطالعات را دنبال می کند تا برای ایجاد فضای مطالعه آسان، به زندگی ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Climb on to my back and hold tight.
[ترجمه گوگل]به پشتم بالا برو و محکم بگیر
[ترجمه ترگمان]به پشتم بیا و محکم بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Just hold tight to my hand and follow along.
[ترجمه گوگل]فقط دستم را محکم بگیر و ادامه بده
[ترجمه ترگمان]فقط محکم بچسب به دستم و دنبال من بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I need somebody I can hold tight.
[ترجمه گوگل]من به کسی نیاز دارم که بتوانم آن را محکم در آغوش بگیرم
[ترجمه ترگمان]من به یکی احتیاج دارم که بتونم محکم نگهش دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A word of Director Zhang is hold tight gets them really a flesh is painful.
[ترجمه گوگل]یک کلمه از کارگردان ژانگ که محکم نگه داشته شود باعث می شود آنها واقعاً دردناک باشند
[ترجمه ترگمان]یک کلمه از کارگردان ژانگ را محکم نگه می دارد که واقعا برای آن ها یک پوست دردناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hold tight to the handle bars and be careful you don't tumble off.
[ترجمه گوگل]میله های دستگیره را محکم نگه دارید و مراقب باشید که پایین نیفتید
[ترجمه ترگمان]محکم بچسب به دستگیره در و مواظب باش که زمین نخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why dare not to hold tight you at the beginning, but had no compunctious leeway now.
[ترجمه گوگل]چرا در ابتدا جرأت نمی‌کنم تو را محکم بگیرم، اما اکنون هیچ آزادی عملی نداشت
[ترجمه ترگمان]چرا دیگر جرات نداری جلو خودت را بگیری، اما حالا دیگر راه گریزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Want to hold tight main battlefield specially - excellent turn classroom structure, permeate the United States to teach.
[ترجمه گوگل]می خواهید برای برگزاری تنگ میدان جنگ اصلی به خصوص - به نوبه خود عالی ساختار کلاس درس، نفوذ ایالات متحده برای آموزش
[ترجمه ترگمان]می خواهید میدان نبرد اصلی را به طور ویژه با ساختار کلاس درس عالی برگزار کنید و در ایالات متحده نفوذ کنید تا تدریس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

طاقت آوردن
دست نگه داشتن
محکم بغل کردن
در آغوش گرفتن
hold me tight
در اتوبوس یعنی خودت رو محکم به دستگیره بگیر.
صبور بودن
سفت چسبیدن ، در آغوش گرفتن = hag و. . . . .
موفق باشید
امیر حسین مرادی
A. moradi English
Truly
Hold on tight
محکم بچسب
در آغوش گرفتن, نگران نباش, وایسا, سفت بچسب

بپرس