تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دفتر سیمی ( دفتری که با سیم به هم متصل شده ) اسم. Example: I like to use a spiral notebook for taking quick notes دفتر فنری ( نام دیگر دفتر سیمی ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلاسور ( پوشه ای با حلقه های فلزی برای نگهداری کاغذ ) اسم. Example: I organize my notes in a ring binder زونکن ( نوعی کلاسور بزرگ و محکم، بیشتر بر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذ کلاسوری/ کاغذ یدک ( کاغذهای جداگانه که در کلاسور قرار می گیرند ) اسم. Example: I prefer to take notes on loose leaf paper so I can reorganize ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تابلوی اعلانات ( محلی برای نصب اطلاعیه ها و یادداشت ها ) اسم. Example: Check the bulletin board for upcoming events

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاگچی ( جای گچ در پایین تخته سیاه ) اسم. Example: The teacher placed the chalk back in the chalk tray.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخته سیاه ( تخته ای که با گچ روی آن می نویسند ) اسم. Example: The teacher wrote the math problem on the chalkboard

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلندگو ( وسیله ای برای پخش صدا با صدای بلند ) اسم. Example: Announcements were made over the loudspeaker

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکوی پرتاب ( محل پرتاب موشک یا فضاپیما ) اسم. Example: The rocket was positioned on the launch pad, ready for liftoff پایگاه پرتاب ( محلی برای آما ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

خدمه ( گروه کارکنان یک وسیله نقلیه مانند کشتی، هواپیما، یا فضاپیما ) اسم. Example: The flight crew welcomed the passengers aboard گروه ( دسته ای ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل سکونت ( جایی برای زندگی، به ویژه برای گروهی از افراد ) اسم. Example: The soldiers' living quarters were cramped but clean محل اقامت ( مکانی بر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

عرشه پرواز ( محل استقرار کابین خلبان در هواپیماهای بزرگ یا ناوهای هواپیمابر ) اسم. Example: The pilots control the aircraft from the flight deck س ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاتل فضایی ( فضاپیمای قابل استفاده مجدد ناسا ) اسم. Example: The Space Shuttle was used to transport astronauts and cargo to and from orbit رفت و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محفظه بار ( قسمت اصلی حمل بار در شاتل فضایی یا هواپیما ) اسم. Example: The space shuttle's cargo bay could carry satellites or other large payloads ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان نشین ( بخش اصلی فضاپیمای آپولو که فضانوردان در طول سفر به ماه و بازگشت در آن بودند ) اسم. Example: The command module was the only part of th ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماه نشین ( بخشی از فضاپیمای آپولو که برای فرود بر روی ماه طراحی شده بود ) اسم. Example: The lunar module carried two astronauts to the surface of t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس فضایی ( لباس مخصوص فضانوردان برای حفاظت در فضا ) اسم. Example: A spacesuit provides astronauts with oxygen, temperature control, and protectio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرود ( پایین آمدن و نشستن هواپیما یا فضاپیما ) اسم. Example: The pilot made a smooth landing despite the strong winds نشست ( عمل پایین آمدن بر روی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاوشگر فضایی ( فضاپیمای بدون سرنشین برای بررسی اجرام آسمانی ) اسم. Example: A space probe can be sent to other planets, moons, or asteroids to coll ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهواره هواشناسی ( ماهواره ای برای جمع آوری اطلاعات آب و هوایی ) اسم. Example: Weather satellites help meteorologists forecast the weather

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهواره مخابراتی ( ماهواره ای که برای انتقال سیگنال های مخابراتی به کار می رود ) اسم. Example: Communication satellites are used for television, te ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه فضایی ( سازه بزرگ در مدار زمین برای سکونت و انجام پژوهش های فضایی ) اسم. Example: The International Space Station is a joint project betwee ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضاپیما ( وسیله ای برای سفر در فضا ) اسم. Example: A spacecraft can carry astronauts or scientific instruments into space سفینه فضایی ( وسیله نقلی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماه نو ( زمانی که ماه بین زمین و خورشید قرار دارد و از زمین دیده نمی شود ) اسم. Example: A new moon occurs when the Moon is between the Earth and t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ربع آخر ( یکی از فازهای ماه، زمانی که نیمه چپ ماه روشن دیده می شود ) اسم. Example: The last quarter moon rises around midnight and is visible in th ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ربع اول ( یکی از فازهای ماه، زمانی که نیمه راست ماه روشن دیده می شود ) اسم. Example: The first quarter moon is visible in the afternoon and evening ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماه کامل ( زمانی که تمام سطح ماه از زمین روشن دیده می شود ) اسم. Example: A full moon occurs when the Moon is on the opposite side of the Earth fro ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهله قمر ( اشکال مختلف بخش روشن ماه که از زمین دیده می شود ) اسم. Example: The phases of the Moon are caused by its changing position relative to t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سیارک ( جسمی صخره ای و کوچک تر از سیاره ) اسم. Example: An asteroid belt lies between Mars and Jupiter

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدار ( مسیر حرکت یک جسم به دور جسم دیگر در فضا ) اسم. Example: The Earth has an elliptical orbit around the Sun در مدار قرار دادن/به مدار فرستادن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلوتو ( نام یک سیاره کوتوله ) اسم. Example: Pluto was reclassified as a dwarf planet in 2006 پلوتو ( خدای جهان زیرین/مردگان در روم باستان ) اسم. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نپتون ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Neptune is the eighth and farthest known planet from the Sun in our Solar System نپتون ( خدای دریاها در روم ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

اورانوس ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Uranus is an ice giant planet اورانوس ( خدای آسمان در یونان باستان، جد زئوس ) اسم. Example: In Greek myth ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زحل ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Saturn is known for its beautiful rings کیوان ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Saturn is the sixth planet from ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشتری ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Jupiter is the largest planet in our solar system هرمز ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Jupiter has a Great R ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

زهره ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Venus is the hottest planet in our solar system ناهید ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Venus is often called t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مریخ ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Mars is often called the "Red Planet" بهرام ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Many people dream to go to Mars ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تیر ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Mercury is the smallest planet in our solar system عطارد ( نام یک سیاره ) اسم. Example: Mercury is the closes ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسوف/ خورشیدگرفتگی ( گرفتگی خورشید توسط ماه ) اسم. Example: People use special glasses to safely view a solar eclipse

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظومه شمسی: ( خورشید و تمام اجرام آسمانی که تحت تأثیر گرانش آن قرار دارند و به دور آن می چرخند، شامل سیارات، قمرها، سیارک ها، دنباله دارها و غیره ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسوف / ماه گرفتگی ( گرفتگی ماه توسط زمین ) اسم. Example: Many ancient cultures considered a lunar eclipse a bad omen

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

شهاب: ( تکه سنگ یا ذره ای کوچک از غبار فضایی که وارد جو زمین می شود و بر اثر اصطکاک با هوا می سوزد و نور تولید می کند ) اسم. We saw a meteor streak ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دُبّ اکبر: ( صورت واره ای ( بخشی از یک صورت فلکی ) در صورت فلکی خرس بزرگ ( Ursa Major ) که شبیه به یک ملاقه بزرگ است ) اسم خاص. The Big Dipper is ea ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ستاره دنباله دار: ( جسمی آسمانی متشکل از یخ، غبار و سنگ که در مداری به دور خورشید می چرخد و هنگام نزدیک شدن به خورشید، دنباله ای درخشان از خود به جا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صورت فلکی: ( گروهی از ستارگان که در آسمان الگوی مشخصی را تشکیل می دهند و معمولاً نامی اساطیری یا مرتبط با اشیاء دارند ) اسم. The Big Dipper is a we ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کهکشان: ( مجموعه عظیمی از ستارگان، گاز، غبار و ماده تاریک که توسط گرانش در کنار هم نگه داشته شده اند ) اسم. Our solar system is located in the Milk ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماورای جو ( فضایی بیرونی کره زمین و فاصله بین اجسام آسمانی ) اسم. Satellites and spaceships operate in the outer space.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

جهان/گیتی/عالم: ( تمام فضا، زمان، ماده و انرژی موجود، شامل همه کهکشان ها، ستارگان و سیارات ) اسم. The universe is vast and constantly expanding. ...

پیشنهاد
٠

ایالات متحده آمریکا: ( نام کامل کشوری در آمریکای شمالی ) اسم خاص. The United States of America is a large and diverse country.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرق: ( یکی از چهار جهت اصلی، جایی که خورشید طلوع می کند ) اسم The sun rises in the east شرقی: ( واقع در شرق یا رو به شرق ) صفت The east coast of t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرب: ( یکی از چهار جهت اصلی، جهت غروب خورشید ) اسم. The sun sets in the west. غربی: ( واقع در غرب یا رو به غرب ) صفت. The west coast of the Uni ...