پیشنهاد‌های Bryan Fury (٩,٣٩٨)

استوا: ( خط فرضی که کره زمین را به دو نیمکره شمالی و جنوبی تقسیم می کند ) اسم The equator passes through several countries in South America and Afri ...

جنوب: ( یکی از چهار جهت اصلی، مقابل شمال ) اسم The birds fly south for the winter جنوبی: ( واقع در جنوب یا رو به جنوب ) صفت The south side of the ...

رشته کوه: ( مجموعه ای از کوه ها که به هم پیوسته هستند ) اسم. The Himalayas are a majestic mountain range سلسله جبال: ( همان رشته کوه با ادبیات رسم ...

ایرانی: ( منسوب به ایران، فرهنگ، تاریخ یا مردم آن ) صفت Persian carpets are famous for their intricate designs فارسی: ( زبان رسمی ایران و یکی از زب ...

شمال: ( یکی از چهار جهت اصلی، مقابل جنوب ) اسم The compass needle pointed north شمالی: ( واقع در شمال یا رو به شمال ) صفت The north wind was cold ...

کارائیب: ( منطقه ای در قاره آمریکا شامل دریای کارائیب، جزایر آن و سواحل اطراف ) صفت/اسم The Caribbean islands are known for their beautiful beaches

مکزیک: ( نام کشوری در آمریکای شمالی ) اسم خاص. We traveled to Mexico for our vacation مکزیکوسیتی: ( پایتخت کشور مکزیک ) اسم خاص ( به صورت ضمنی و غ ...

خلیج: ( بخشی از دریا که به داخل خشکی پیشروی کرده ) اسم The ship sailed into the bay فرورفتگی: ( یک فضای تورفته یا محفظه مانند ) اسم A bay window o ...

خلیج ( پیشروی وسیع آب دریا در خشکی ) : اسم Example: The Persian Gulf is an important waterway شکاف، فاصله ( اختلاف عمیق بین دو چیز یا دو گروه ) : ا ...

جنوبگانی ( مربوط به قطب جنوب یا قاره جنوبگان ) : صفت Example: There were group scientists on an antarctic research station

هندی ( اهل کشور هند یا مربوط به آن ) : صفت/اسم Example: Indian food is known for its spices / She is an Indian citizen سرخ پوست ( بومیان قاره آمریک ...

اقیانوس اطلس ( اقیانوسی بین قاره آمریکا و قاره اروپا و آفریقا ) : اسم خاص Example: The Atlantic Ocean is the second - largest ocean in the world

اقیانوس آرام ( بزرگ ترین اقیانوس جهان ) : اسم خاص Example: The Pacific Ocean stretches between Asia and the Americas آرام، صلح آمیز ( مسالمت آمیز، ...

شمالگان، قطب شمال ( منطقه اطراف قطب شمال ) : صفت/اسم Example: The Arctic is covered in ice and snow / Polar bears live in the Arctic سرمای شدید ( ب ...

جنوبگان ( قاره ای پوشیده از یخ در قطب جنوب ) : اسم خاص Example: Antarctica is the coldest continent on Earth

آسیا ( بزرگ ترین قاره جهان، شرق اروپا ) : اسم خاص Example: China, India, and Japan are all countries in Asia

استرالیا ( کشوری/قاره ای در نیم کره جنوبی ) : اسم خاص Example: Sydney, Melbourne, and Perth are all cities in Australia

آفریقا ( قاره ای در جنوب اروپا و جنوب غربی آسیا ) : اسم خاص Example: Nigeria, Egypt, and South Africa are all countries in Africa

اروپا ( قاره ای در نیم کره شمالی، غرب آسیا ) : اسم خاص Example: France, Germany, and Italy are all countries in Europe اروپا ( بیشتر برای اشاره به ...

آمریکای جنوبی ( قاره ای در نیم کره غربی، جنوب آمریکای شمالی ) : اسم خاص Example: Brazil, Argentina, and Chile are all countries in South America.

آمریکای شمالی ( قاره ای در نیم کره غربی، شمال آمریکای جنوبی ) : اسم خاص Example: Canada, the United States, and Mexico are all countries in North Am ...

جهان، دنیا ( کره زمین و تمام چیزهای روی آن ) : اسم Example: The world is a beautiful place دنیا ( مجموعه انسان ها و فعالیت هایشان ) : اسم Example: ...

قاره ( یکی از خشکی های وسیع کره زمین ) : اسم Example: Asia is the largest continent ( به خاک اصلی یک کشور گفته میشود ) سرزمین اصلی: ( در مقابل جزی ...

کفتار ( جانوری وحشی شبیه سگ با آرواره های قوی و صدای خاص ) : اسم Example: A hyena laughed in the darkness. آدم بدجنس: ( شخص بی رحم و فرصت طلب ) : ...

چوپان ( کسی که از گله گوسفندان مراقبت می کند ) : اسم Example: The shepherd watched over his flock شپرد ( نژادی از سگ های گله، مانند ژرمن شپرد ) : ا ...

رِتریوِر ( نژادی از سگ های شکاری که برای بازآوردن شکار یا پیدا کردن مجروحین آموزش داده می شوند ) : اسم Example: The Golden Retriever is a popular br ...

تِریِر ( نژادی از سگ های کوچک و شجاع که برای شکار جانوران زیرزمینی پرورش داده شده اند ) : اسم Example: The Jack Russell Terrier is an energetic bree ...

اسپانیل ( نژادی از سگ های شکاری با گوش های بلند و افتاده و موهای ابریشمی ) : اسم Example: The Cocker Spaniel is a popular family pet آدم چاپلوس: ( ک ...

خرس گریزلی ( نوعی خرس قهوه ای بزرگ و قوی ساکن آمریکای شمالی ) : اسم Example: The grizzly bear is a powerful predator پلیس - عامیانه ، اسم Example: ...

خرس سیاه ( نوعی خرس کوچکتر از خرس قهوه ای، با رنگ سیاه یا قهوه ای تیره ) : اسم Example: A black bear wandered through the forest

اورانگوتان ( نوعی میمون بزرگ و درخت زی با موهای بلند قرمزرنگ ) : اسم Example: The orangutan built a nest in the treetops. آدم وحشی ( برای مسخره کر ...

گیبون ( نوعی میمون کوچک و درخت زی با دست های بسیار بلند ) : اسم Example: The gibbon swung effortlessly through the trees

شامپانزه ( نوعی میمون باهوش و نزدیک ترین خویشاوند ژنتیکی انسان ) : اسم Example: The chimpanzee used tools to gather food

نخستی ( هر عضوی از راسته نخستی سانان شامل انسان، میمون ) : اسم Example: Humans and apes are both primates. اسقف اعظم ( بالاترین رتبه اسقف در یک ناح ...

گراز دریایی ( جانور پستاندار دریایی بزرگ با عاج های بلند ) : اسم Example: The walrus hauled itself onto the ice floe

آبزی ( مربوط به آب، ساکن آب ) : صفت Example: Fish are aquatic animals آبی ( ورزش ها و فعالیت های آبی ) : صفت Example: My favorite is water polo in ...

سمور آبی، شنگ ( جانور پستاندار آبزی با بدن دراز و دم پهن ) : اسم Example: The otter swam playfully in the river مرد همجنس باز پشمالو ( اصطلاح عامیا ...

پستانداران آبزی ( پستاندارانی که در آب زندگی می کنند ) : اسم Example: Whales, dolphins, and seals are all aquatic mammals.

راسوی آمریکایی ( جانوری با خز سیاه و سفید و بوی بسیار تند و بد ) : اسم Example: A skunk sprayed its foul - smelling liquid آدم نفرت انگیز ( شخص پست ...

راکون ( جانوری پستاندار و بومی آمریکا با صورت سیاه و سفید و دم حلقه حلقه ) : اسم Example: A raccoon rummaged through the trash cans.

سُم ( پوشش سخت و محکم انتهای پای جانوران سُم دار ) : اسم Example: The horse's hooves clopped on the pavement با سُم ضربه زدن ( برای جانوران سُم دار ...

شاخ گوزن ( شاخ استخوانی و منشعب گوزن که هر سال می افتد و دوباره می روید ) : اسم Example: The deer's antlers were magnificent

گوزن شمالی ( بزرگ ترین نوع گوزن با شاخ های پهن ) : اسم Example: They were really excited they spotted A moose in the forest

کوهان ( برآمدگی پشت شتر یا برخی حیوانات دیگر ) : اسم Example: The camel had two humps قوز ( برآمدگی غیرعادی در پشت انسان ) : اسم Example: The old ...

خوک نر اخته شده ( به ویژه خوکی که برای گوشت پروار می شود ) : اسم Example: The farmer raised hogs for market خوک ( غیررسمی - برای هر نوع خوک ) : اسم ...

بچه آهو ( آهوی زیر یک سال ) : اسم Example: The fawn hid in the tall grass, away from predators نوازش کردن Example: my dog really like, when I fawn ...

کُرِه ( اسب، الاغ یا گورخر زیر یک سال ) : اسم Example: The foal frolicked near its mother.

یال ( موی بلند و پرپشت گردن اسب، شیر و برخی جانوران دیگر ) : اسم Example: The lion's mane was thick and majestic موی بلند و انبوه ( برای انسان، به ...

عاج ( دندان دراز و بیرون زده جانورانی مانند فیل، گراز دریایی ) : اسم Example: The elephant's tusks were long and curved.

لاما ( جانوری از خانواده شترسانان بومی آمریکای جنوبی، با پشم بلند ) : اسم Example: The llama grazed peacefully in the Andean highlands