پیشنهادهای علی رضابخش (١٦٠)
امدادرسانی مثلا پاسکال : پاسکال در ۳۹سالگی در اثر بیماری درگذشت. در سالهای واپسین عمر در حالیکه دست رد به امدادرسانی پزشکان می زد می گفت: بیماری حالت ...
نمادین ، سمبلیک : مثل شماتیک مدارهای الکتریکیschematic diagram یعنی اینکه شما بجای اینکه عکس واقعی دیود و خازن و مقاومت و ترانزیستور رو بزاری توی مدا ...
بَس مثلا انسان بس میانمایه : hopelessly mediocre man
معنویت بخشی آشوری توی تبارشناسی اخلاق معنویت بخشی ترجمه کرده. و این یادداشت نیچه درباره فلاسفه جدید که ترجمه اش چنین میشه: The new philosopher can o ...
ر. ک. به فرقش با ibid مهمه . مثلا اگه شما دارین یک کتاب مثل فراسوی نیک و بد ( علامت مخفف BGE ) رو یحث می کنید. یعنی این کتاب مورد بحثه. اما رسیدین به ...
هم رتبه یا همتراز ، یا' برابر ساز' یا 'هم سطح ساز' یا تسطیح لولینگ توی فلسفه سورن کرکگارد معروفیت داره، یعنی یکسانی کامل، هیچ تفاوت و هیچ منحصربفردی ...
مَهانسالار، توی ترجمه داریوش آشوری از فراسوی نیک و بد نیچه مهانسالار ترجمه شده. اشاره نیچه به مهانسالار انانی بود که در فرانسه قرن۱۷زندگی می کردند ...
اگر با at بیاد به معنای ' نزدیک به یک حد' مثلا تورم به حد ۳ درصد نزدیک شده است to stay at or near a particular level: hover at Inflation is hovering ...
اقدام به کار مثل اقدام به خودکشی: suicide attempter Earlier this year, Auerbach's group reported that "interpersonal loss"—a recent dissolution of s ...
تشریک مساعی مثلا در اینجا به عنوان صفت به کار رفته در کتاب فراسوی نیک و بد نیچه: ما بی تکلف، کنده شده از هویت ظاهری و شرطیِ خود، متواضع، شجاع، لبریز ...
شهرستانی یا عامیانه تر ولایت، مثلا میری تهران، به شما میگن از ولایت چه خبر به حاشیه در مقایسه با مرکز و پایتخت گفته میشه. مثلا یه زمانی به اهالی پایت ...
یه معنای دیگه هم داره که از لاتین وارد انگلیسی و لغتنامه اکسفورد شده؛ شادان ، طربناک, gay science یا حمکت شادان کتابی از نیچه ، این شادان به شعر و ...
جلوه توی کتاب چنین گفت زرتشت، ترجمه آشوری: زرتشت آه می کشد که چگونه همه رؤیاها و جلوه های جوانی او مرده اند. متن انگلیسی از والتر کافمن: 0 you visio ...
معلم، واعظ تیچر کمی پایینتر از educaterهست. کار تیچر توی کلاسه، اما اگه خارج کلاس کسی بشما خط فکری بیاموزه میشهeducator مثلا نیچه به شوپنهاور میگه ed ...
آموزگار، مثل اموزگار زندگی ، یعنی فراتر از معلمی، فراتر از معلمی که روی کلاس مدرسه وعظ میکنه ، کارش این نیست که کلاس داری کنه, مثل معلم کلاسهای مدرسه ...
بالا پوش ترجمه آشوری ، از زرتشت نیچه: زشت اید؟ پس، برادران، خود را با بلندپایگی، بالاپوشِ زشتان، بپوشانید “You are ugly? Well then, my brothers, wrap ...
شاید بشه 'پر اغراق' هم ترجمه کرد این درباره زرتشت نیچه، کتابی از دوره اخیرتر زندگیش، که بیشتر از همه کتابهاش، لحن بلیغ و بزرگنمایانه و پر اغراق داشته ...
نوع توصیفش عینی هست ، نه مطابق قاعده و قضاوت که prescriptive. دیسکریپتیو فرقش با پرسپکتیو اینه اولی توصیف میکنه آن جور که هست. مثلا شما تهرانی او یک ...
کیهان شاید کیهان بهتر باشه از عالم. چون کیهان رو مبتنی بر قوانین فیزیکی می شناسیم و براش رشته کیهان شناسی داریم یا cosmology اما عالم یا کائنات کلی ...
تا آنجا که اگر نیچه از وقتی که زایش تراژدی را می نوشت سقراط را �نقطه تحول و مرکزِ ثقلِ آنچه که به اصطلاح تاریخِ جهان خوانده می شود� می دید. تا آنجا ...
گارد گرفتن . یعنی بسمت چیزی رفتن اما در جهت تعامل منفی با او، نه مثبت direct ( something ) against ( someone or something ) To target someone or som ...
مثل و داستان ساده و عامیانه است که بشه با بقیه مثل ها یه مقایسه ای بشه یعنی قابل قیاس باشه. نه اینکه محرمانه باشه یا نمادین باشه ( allegory ) مثل یک ...
خودخواهی خودخواهی یا اگویسم اساس فلسفه نیچه هست. این کلمه رو داریوش آشوری مترجم کتب فلسفه' خودخواهی' ترجمه کرده، و بقیه هم تقریبا همینطور. مثلا در ت ...
خودبرتربین توی عام خودخواهی خوانده میشه، ولی دقت فرمایید توی فلسفه خودخواهی معروفه به egoism . و باselfishness فرق داره. اولی ( egoism ) خواسته خود ر ...
خطاناپذیر شاید اگه ''یک کلمه ای'' معیار باشه برای ترجمه، این خوب باشه. مثل این مثال که مقابل خطا error امده: قضاوتهای اخلاقی مبتنی بر خطا است. . انها ...
به باد انتقاد گرفتن این 'به باد انتقاد گرفت' خیلی رایجه. یعنی کمی بالاتر از حد یه نقد معمولی، بی اعتبارش کرد
احساس ها کمی با احساسات فرق داره: داریوش آشوری در فراسوی نیک و بد ، احساس ها معنی کرده: group of sensations in a soul will be the first to wake up ک ...
having or showing compassion or benevolence. regulations ensuring the humane treatment of animals نیکوکاری ، خیرخواهی و مودت ( هم نسبت به انسان و هم ...
باستان زاد ، اشاره به دوره ای که پستاندران پیدا و زاده شدند و دایناسورها ناپدید و رو به موت که متعلق به دوره باستان که از موقع انقراض دایناسورها با ب ...
دور از حب و بغض . یعنی اگه شما میخواهی اعمال نظر کنی درباره یک چیز، نه از روی جانبداری باشه ، نه از روی تنفر. از ویکی انگلیسی: این اصطلاحی لاتینی ک ...
there are two different castes in society: that of the workers and that of the'idle', of those capable of true leisure اینجا این کلمه رو نیچه در کتاب ...
به میزان زیادی به میزان زیاد در بسیاری قسمتها داستانهایشان به میزان زیادی شبیه هم هستند : to a great degree : in many parts In many ways, their st ...
چند خدایی، یا چندخدا پرستی، مثل هندو یا خدایان یونان باستان, اما نه هر شرکی. مثل زرتشتی شرکه اما چند خدایی نیست. در پلی تئیسم مهم اینه که نه تنها بی ...
شاید زیبایی شناسانه Aestheticاز هنری صحیحتر باشه. برای هنری کلمه Artistic به کار میره و صرفا برای اثار هنری هست. در حالیکه زیبایی شناختی برای خیلی چی ...
ننگ آور
شرافت خواه شیفته حیثیت و احترام
مکتوبات و یا نوشته هایی که ' نامه مانند' هست یعنی باید به اطلاع گروه خاصی یاشخصی خاص برسه . این نوشته ها ترکیبی از نثر و نظم هست، متناظر دیوان در شعر ...
سیاه نمایی مثلا این متن توی فلسفه ، حکمت شایان نیچه قسمت ۱۳۰ مسیحیت بطور کاذب جهان را سیاه نمایی می کند. Christianity artificially blackens the wor ...
برآمده، بیرون زده مثلا آن مرد چشمهایی بیرون زده ( یا برآمده ) همچون خرچنگ داره a man with big, prominent eyes like a lobster's" یا یک بینی برآمده، ش ...
دست به نقد بودن مثلا اینو ویلیام جیمز فیلسوف آمریکایی میگه:درسته که علم میگه مسیحیت خرافاته اما کارایی داره، نقده. One might value Christianity for ...
گوشت هر حیوان یا پرنده وحشی نه اهلی مثل گاو و گوسفند و مرغ، توی gastronomy یا امر پخت و پز و خوردن غذا، کلمه گیم خیلی آشناست . مثالش توی همه گیری کر ...
شوریده سر گاهی به معنی حماقت نیست یا به معنی بیماری ذهنی نیست بلکه برای توصیف شدت و حدت و سرعت انجام کاری ، مثلا سر شوریده ای داشتن برای عشق ورزیدن ی ...
بس مهم و اساسی بسیار عمده و بنیادین مثل: انقلاب کوپرنیکی در فلسفه of radical or major importance or degree effected a Copernican revolution in phil ...
sive از لاتین وارد انگلیسی شده، به معنی یا or، یا این یا آن whether توی فلسفه هم استفاده میشه و سیوه تلفظ میشه و چون از کلمات وارداتی هست برای اینکه ...
مغلطه گاهی به تناسب جمله این معنی رو می ده. مثلا در این یادداشت نیچه از دفتر خاطراتش میگه طبیعت مرده و فاقد شعور انسانی است، تا با مغلطه ی 'طبیعت ذی ...
مصادره به مطلوب to take something from a culture and use it as part of your own: https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/appropriating
از کلمه های بین فرهنگی است، توی اسپانیاوایتالیاوانگلیسی، این جواب یه اسپانیایی توی سایت کیورا بیشترین امتیاز رو گرفته، توی اسپانیایی به معنای تازه ...
آهنگساز یه تفاوتی مهم با سراینده یا ترانه نویس داره توی اپرا، سراینده یا ترانه نویس یاترانه سرا باید شاعر ی بلدباشه بخصوص توی اپرا، ترانه سرا لیبرتو ...
بارور اقای داریوش اشوری مترجم تبارشناسی اخلاق 'بارور'ترجمه کرده
گرامی، چون توی اون عکس، معیارتون خانواده زبانهای التاییک Altaic نوشته، زیاد نمیشه روش حساب کرد. فرضیه زبانهای التاییک به محکمی فرضیه زبانهای هند - ار ...