تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یه فرق با تغییرchangeداره. تو فلسفه یعنی این تغییریااصلاح از ان نوع نیست که بدی های قبلی رو نداشته باشه، بلکه چیزهای خوب به آن اضافه شده، ضمن داشتن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

و از این حرفها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نجات مثل ایده نجات در مسیحیت که معروفه به the Christian idea of redemption . رستگاری نمیشه، برای رستگاری salvation بکار میره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غزل ، مثلا توی انگلیسی برای غزلیات حافظ میگنlyric poetry or ghazals Hafez primarily wrote in the literary genre of lyric poetry or ghazals, that is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این تعامل با تعاملinteraction یه فرق داره. اینتراکشن جدی تره یاعلمی تره، امااینترپلی تعامل فان و نمایشی هست، مثلا تعامل بین اشیا در عرفان، که انچنان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در یک چشم بهم زدنی مثلا مثل این ، که اشاره هست به درآمدن عیسی بر پولس در جاده دمشق: Sick with the most tormented pride, at a stroke Paul feels himsel ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفعت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عیش و نوش ، توی روانشناسی اغراق عاطفی یا emotional indulgence مثلا شما بهترین دسته گلی که دیدین رو برای خودتون بخرید یا یه جکوزی حباب طولانی بگیرید. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر گفته دوستان عزیز: ۱ - مسمومیت منظور با گاز مثلا منواکسید، نه با غذا: an abnormal state that is essentially a poisoning carbon monoxide into ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رستنگاه، مکان رشد، مکان رستن دانشگاه رستنگاه یا مکان رشد فرهنگه منبع دیکشنری آکسفورد OLD a place of development. "the university is a seedbed of cu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دیکشنری اکسفورد OLDدیس کانتت نوشته یا نارضایتی و قانع نبودن از وضع خود یا یک حس ناراحت کننده ازاینکه چرا دیگران دارن من ندارم ENVY :a feeling of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Ibid هم میشه بلافاصله همان اثر پیشین، اما فرقی کهop cit داره اینه که در op cit بین شون چند تا مرجع دیگه هم وجود داره، نه بلافاصله، برای همین حتما اشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح follow one's lead یعنی عین کار کسی رو دنبال کردن، ، ، این مخصوصا توی شرح آثار یک نفر بکار میره. ایا تفسیر شماست یا عین گفته خود اون متفکر. مثل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خونسرد، تفاوتش با calm مهمه. از نظر فعلی، calm قراره به آرامش و خونسردی برسه، اما repose خونسرد هست، خونسرد وجود داره. As verbs the difference betwe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دنیای دیجیتال، پیکچر عکس واقعی است مثلا آنچه دوربین عکاسی میگیره photograph . ان را با ایمیجimage اشتباه نگیرید، وقتی توی بحث رایانه می گند �imag ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

گاهی فصلهای یک کتاب میشه، بجای فصل یا chapter میگن بوک. مثلا کتاب سپیده دمان daybreak نیچه ۳۵۰ صفحه است که فهرستش عبارت است از مقدمه ، کتاب ۱ و کتاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرماگرم گرماگرم نوشتن جنگ و صلح، تولستوی در دفتر خاطراتش نوشت دارم میستر را می خوانم ترجمه شادروان دریابندری ص96 متفکر ان روس On 1 November 1865, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقل قول، روایی نرتیو در مقابل دیالوگ بکار میره توی داستان و رمان. یعنی از زبان سوم شخص، نه گفتگوی مستقیم شخصیتهای داستان. مثلا جنگ و صلح تولستوی رو ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشتباه. نادقیق مهم فرقش بانادرست یا incorrect است، فرقش اینه که اینکارکت کاملا نادرسته اما inaccuracy اطلاعات مربوطه را نداره یااینکه یک مقدارش نادرس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مکانیستی شادروان نجف دریابندری در 'متفکران روس' ص ۱۲۲ ، همان مکانیستی ترجمه کرده ، چون ماشینی معادل انگلیسی دیگری داره: نه جبر مکانیستی فلاسفه مادی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به معنای برگشت ناپذیر ، یعنی همینه که هست ، به گذشته نمیشه برگشت توی تاریخ خیلی کاربرد داره، گروهی از فرانسویان که دویست سال پیش بعد انقلاب فران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید ارضی دوستمون درست باشه هر چند کمی ثقیل اما درست. چون نجف دریابندری مترجم بزرگ ایران هم به ارضی برگردونده، ص۹۱ کتاب متفکران روس، عین ترجمه ایشون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بودگی ها: این حالت کانتیبل یا جمع بینگ هست: کالینز نوشته تینگ یا اشیا هم می تونه باشه ، نه حتما زنده ، هر نوع بودگی که توی طبقه بندی ما نمیگنجه COU ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شاید واضح نیست که برای Surely not بکار میره، این قسمت از کتاب خارپشت و روباه آیزایا برلین، ص۲۶: Surely it is not merely physical strength that is m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست عزیزی که استدلالشون اینه که نوزاد هشیار است و درکی نسبی از خود و محیط اطراف دارد اما درکی از وجود هشیاری ندارد. . . نوزاد که حرف نمیزنه، شما چه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دین، یعنی موحد، تک خدا یا یکتاگرا، ان مسیحیانی که ۳تاخدا ( تثلیث ) رو قبول ندارند، فقط یه خدا. یعنی عیسی خدانیست، ولی تثلیث عیسی رو هم خود خدامید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جای شکاف، ترک، شیار، چین. مثلا شما خدای نکرده بدنتون با جراحی شکافته بشه، بعدها جای و علامت اون شکاف روی پوست یا داخل باقی بمونه هرپزشکی دوباره باز ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متضاد یا نقیض مثلا دو چیز متضاد یا نقضین: مشکل اینه که دو چیز نقیض یکدیگر رو باید انجام داد A more fundamental problem is that the agency is being as ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اهمیت، اگه با point بیاد: He did steal the diamond, but that is beside the point . He stole my heart! او جواهرم رو دزدید، امااهمیت نداره جواهر، چو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ایوب، نام یکی ازپیامبران و همچنین Job نام یک کتاب مقدس یهوداز مجموعه کتب تنخ : �ʾIyyōḇ, or Job https://en. wikipedia. org/wiki/Book_of_Job

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سازنده، گاهی جنبه منفی داره، یعنی کاملا بدیع بسازی، و بی توجه به نمونه قبلی. مثلا توی تصویرسازی یا تخیل سازنده Constructive imagination فرقش بامعمولی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا آنجا که انهااحتمالاهمه مرده ان، تاانجاکه ما می دونیم may all be dead, for what we know https://www. merriam - webster. com/dictionary/for what

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

شکنجه البته نه شکنجه توی زندان، بلکه مثلا شکنجه روزگار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تنفر ، اما نه اینکه فقط مخالف عشق ورزیدن باشه بلکه نوع شدیدو خشمگین آن، intense dislike مثلا تولستوی بالیبرالها با تحقیر برخورد میکرد نه با خشم، To ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ایمیج میشه تصویر، در مقایسه با پیکچر که میشه عکس. image رو با picture اشتباه نگیرید. پیکچر عکس واقعی است مثلا دوربین عکاسی میگیره. اما ایمیج رو با عک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

این ۳تارو ـdillusion, illusion, allusion روی یک خطدر نظر بگیرید. allusionنزدیکترین فاصله به حقیقت رو داره، ـdillusionدورترین فاصله به حقیقت، انقدر دو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

توی فلسفه یه نوع خاصی از �قابلیت فهم� هست نه همه فهمیدن ها. اگه شمااز طریق حواس چیزی را بفهمی میشه شخصیت تجربی empirical character امااگه از طریق عقل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همچنین به معنای� عمد در شیوه ای خاص به منظور اینکه به چشم بیاد�. یعنی کاری رو از روی عمد به شیوه ای انجام بدی تا دیگران تحت تاثیر قرار بگیرند، مطابق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی اوقات به معنای� ادامه� یه مطلب. چون ممکن ته صفحه کتاب بنویسن در اینصورت� بالای صفحه بعد می افتد، دقیقا برعکس پایین . مثلا اینجا پل فرانکو دربار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به ''دورپروازی'' توسط داریوش آشوری مترجم کتب فلسفه برگردانده شده ، توی کتاب فراسوی نیک و بد ایشون. علت داره، توی انگلیسی دو تا نماد است برای بیان هنر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه کاربرد معروف توی پزشکی و روانشناسی: ( ODD ) Oppositional defiant disorder ، یک طبقه بندی بالینی نسبتاً جدید، شامل یک الگوی مداوم از رفتار انتاگونی ...