تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برداشتن، بلند کردن، بالا آوردن به چنگ آوردن، تحصیل کردن، نزدیک آوردن ، در کنار آوردن، پیش آوردن سر فرا گوش من آورد و به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیش رفتن، نزدیک شدن، جوانی فرا رفت کای پیرمرد چه در کنج حسرت نشینی به درد؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فُندُق، کاروانسرا، رباط در فُندُق نو بُوَد دکانش / صد گوزِ دو مغز در دهانش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فریاد آمدن، گله و شکایت کردن، اگر مرده مسکین زبان داشتی بفریاد و زاری فغان داشتی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید بتوان گفت برنامه ریزی برای تک تک لحظات و بر روی هر لحظه حساب باز کردن، محاسبه کردن زمان، غنیمت شمردن، سود بردن، قدر وقت را دانستن،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشاب، نبال، تیرانداز، قناص، سنگ انداز، تیرگر،

پیشنهاد
٠

به فریاد و فغان آوردن، وادار به ناله و زاری و گله شکایت کردن، به جوشش وادار کردن، عاجز کردن اگر باد سرد نفس نگذرد تف معده جان در خروش آورد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش ترکیب، خوش ریخت، نیک چهره درون تا بود قابل شرب و اکل بدن تازه روی است و پاکیزه شکل

پیشنهاد
٠

نبرد، ستیز، مقابله ز پیش خطر تا توانی گریز ولیکن مکن با قضا پنجه تیز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمند ، ریسمان بلند ، دستبند و پابند چرمی به جای آور، ای خام، شکر خدای که چون ما نه ای� خام� بر دست و پای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جامه چرمی، پوستین برهنه تنی یک درم وام کرد تن خویش را کسوتی خام کرد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که جامه پارسایی به تن دارد مزور، ریاکار، دورو، شیاد، غدار، مکار، فریبکار، حیله گر به نزدیک من شبرو راهزن به از فاسق پارسا پیرهن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عامل، فاعل، کنشگر، کننده، پوینده، انجام دهنده کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار انجام ، انجام دهنده کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نغمه های سوزناک و کم و بیش حماسی که معمولاً زنهای قبیله ای در عزای کسان و به ویژه جوانهای مقتول در جنگها می خواندند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توشمال ، سرنا دهل است و به چم مهتر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گریه و زاری برای مردگان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریخت درست این واژه �ایار� به چم یاریگر و یاری رسان است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه دیگرگون آب رام ( آو رام ) او رام, به چم یکجا شدن و ارامیدن آب است و جای گرد آمدن آب ( پندام ) است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کند رو ، کند رفتار، اهسته رو ، سست قدم، ، سست پا، ناتوان، عاجز، علیل، پیر،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شناسنده احسان و نیکی ، شکرگزار، سپاسگذار، قدر دان ، قدر شناس، حق شناس ، سپاسدار خردمند طبعان منت شناس بدوزند نعمت به میخ سپاس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرم و حیا کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکوت و خاموشی و صبر پیشه کردن ، زبان به دندان گرفتن ، پرهیز از سخن گفتن، شنیدن و گوش دادن، زبان درکش ای مرد بسیار دان که فردا قلم نیست بر بی زبان گ ...

پیشنهاد
٠

اندازه نگه داشتن، صبر و بردباری پیشه کردن، خود داری و پرهیز کردن، کنج عافیت گزیدن، مصلحت اختیار کردن، اشارتی است به سکوت و خاموشی اگر پای در دامن آری ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیزش و جابجایی، عیب و نقص، ، کاهش و کمبود در اصطلاح عروض به این معنی است که بحر عروضی سالم نباشد و در افاعیل آن کمبودی پدید آید. چو دشمن که در شعر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نو آوری، پدید و پیدا آوردن،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آفرینش ، ساخت، خل، ابداع، هنر ، نیکویی، خوبی، دست ، ید، قدرت ، خواست ، مشیت نه مر خلق را صنع باری سرشت؟ سیاه و سپید آمد و خوب و زشت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اول هدف نرگس نشاب نه دل بود کج کنج کمان آمد و تیرش به خطا رفت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیری که دور از هدف افتاد ، تیر خطا

پیشنهاد
٠

رواج دادن، تجلی دادن، ، رسوا وفاش و آشکار نمو دن، علم کردن، انگشت نما کردن، بزرگ نمودن، اشاره گر شدن ، یاداوری کردن، یاد اور شدن نه یک عیب او را بر ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، رام کردن، فرمان بردار کردن ، مطیع و منقاد کردن، بنده خود کردن ، دست درازی کردن، به دست آوردن ، دخالت کردن، ورود کردن ، فتح کردن ، گشودن، خرد ک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصل به معنی دگرگونی و برگرداندن است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اجرای مجازات های شرعی نسبت به جرم هاست . مثل اجرای حکم شلاق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خذ ما صفا: ناظر است به این حدیث �خذ من الدهر ما صفا، و من العیش ما کفی ودع الظلم و الجفا، فان العمر قصیر، و الناقد بصیر� از روزگار هر آنچه پاک باشد ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متدین، خداشناس، عابد،

پیشنهاد
٠

در تنگنا قرار دادن، محاصره کردن، عاجز کردن،

پیشنهاد
٠

محاصره کردن، زندانی کردن، تحریم کردن،

پیشنهاد
٠

محاصره کردن، زندانی کردن، در تنگنا قرار دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت لشکر، ارایش لشکر،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لشکرکشی، قشون کشی، گرداوری لشکر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد آوری لشکر، لشکرکشی، قشون کشی،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توانایی وقدرت، استطاعت، بضاعت، مال، مکنت، کسی گفت می دانمت دسترس کز این خانه بهتر کنی، گفت بس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستمدیده، رنج کشیده، صبور، شکیبا، ظلم دیده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستم کش ، درد آزمای، مظلوم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخن شایسته، سخن قابل پذیرش، سخن قابل درک، گفتار موجه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایوس ، نومید، فرومانده، درمانده کنایه از ، کلان سال، معمر، فرتوت، مسن، سالخورده به موسی، کهن عمر کوته امید سرش کرد چون دست موسی سپید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیغ سرتراشی ، استره، به موسی، کهن عمر کوته امید سرش کرد چون دست موسی سپید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شناخته ، نامی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزی رسان، صاحب روزی، مقسم