تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شعر و چکامه پارسی،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مادر پلیدیها، می و شراب آن تلخ وَش که صوفی ام ُّالخَبائِثَش خواند اَشهی لَنا و اَحلی مِن قُبلَةِ العَذارا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفقدtafaqqod معنی ۱. جستجو کردن؛ جویا شدن. ۲. گمشده را بازجستن. ۳. دلجویی کردن. مترادف ۱. التفات، تلطف، دلجویی، دلنوازی، مهربانی، نواخت، احسان، ن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرم ساز، چرمگر، دباغ، صرام، پوستین دوز، واتگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معطل، لنگ و معطل کسی یا چیزی شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

عید قربان،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالانگر، قَتّاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالانگر، پالاندوز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باوقار، باشکوه، متین، سنگین یاری بودی سخت بآیین و بسنگ همسایه تو بهانه جوی و دلتنگ این خو تو ازو گرفته ای ای سرهنگ انگور ز انگور همی گیرد رنگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قفل، هر چند که از تو بوسه یابم گه بام در آخر شب مرا هوس آید کام بوسه بده و کنار برتست حرام نشنودستی درو غزن باشد شام غزن قفلی . [ غ َ زَ ق ُ ] ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نهاله گاه، نهاله جای، نخیز گاه، مکمن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سری ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محبت کردن، بزرگ داشتن، یاد کردن، توجه کردن، نظر کردن، اهمیت دادن، اعتنا کردن، التفات کردن، سعدی و عمرو زید را هیچ محل نمی نهی وین همه لاف می زنیم از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

گشاده قدم،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گام بلند ، قدم گشاده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رستان ( رَ ) از رَست به معنی رها شده است با ترکیب ( ا ) و ( ن ) اسم ساز به رستان تبدیل می گردد هر چند که رُست یا رُستن نوعی رها شدن از درون خاک می با ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسطرلاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهترkehtar معنی کوچک تر. #مهتر فارسی به عربی اقل فارسی به انگلیسی junior, minor, under

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قَضیَّت، حکایت، ماجرا، شیری در این قَضیَّت کهتر شده ز موری کوهی در این ترازو کمتر شده ز کاهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواهیgo ( a ) vāhi معنی شهادت: ◻︎ دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی ( فرخی: ۳۹۴ ) . ⟨ گواهی خواستن: ( مصدر متعدی ) از کسی شهاد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

التماس ، خواهش، لابه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرامتqa ( e ) rāmat معنی ۱. مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود؛ تاوان. ۲. زیان؛ ضرر. ۳. مشقت. ۴. ( اسم مصدر ) [قدیمی] پشیمانی؛ ندامت. ⟨ غرام ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حقوقی ) [مُ ؤَ جَّ ل] مدت دار، دارای مهلت پرداخت، حالّ نشده، زمان دار، ملک مؤجل: حکومتی که هنوز وقتش باقی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

veshna گرسنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنجه، چنگال، مخلب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنجهpanje معنی ۱. ( زیست شناسی ) پنج انگشت دست یا پا در انسان. ۲. ( زیست شناسی ) ناخن های دست وپای جانوران درنده. ۳. ( زیست شناسی ) چنگال پرندگان. ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

ملولmalul معنی ۱. افسرده؛ اندوهگین؛ دل تنگ. ۲. بیزار. ۳. [قدیمی] به ستوه آمده. مترادف ۱. آزرده، اندوهگین، بیزار، تنگدل، دلتنگ، دلمرده، غمگین، غمن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدن، نگاه کردن، نگریستن، اندیشه کردن فرشته رشک برد بر جمال مجلس من گر التفات کند چون تو مجلس آرایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. تابان و درخشان ۲. دلیر ، شجاع ۳. آسیابان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شب ، تاریکی شب گاهی به صنع ماشطه، بر روی خوب روز گلگونهٔ شفق کند و سرمهٔ دجا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دادارdādār معنی ۱. داددهنده؛ دادگر؛ عادل. ۲. بخشاینده. ۳. آفریننده؛ آفریدگار: ◻︎ جز این بت که هر صبح از این جا که هست / برآرد به یزدانِ دادار دست ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزی بخش، روزی ریز، روزی پاش، روزی ده، روزی رسان، دادار غیب دان و نگهدار آسمان رزاق بنده پرور و خلاق رهنما

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقره خام، سیم خالص و بی غش سیمی بدنی که از تو من می بینم با نقره ٔ شاخدار سر کله زند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کششke ( a ) šeš معنی ۱. [مجاز] جذابیت. ۲. کشیدن؛ حمل کردن. ۳. ( اسم ) ( فیزیک ) نیرویی که به وسیلۀ جسم در حال کشیده شدن بر تکیه گاه خود وارد می شود ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرکز تولید فکر ، مرکز تولید طرح و استراتژی معادل کلمه Think Tank

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرکز، وسط میان، مرکز، میانه، مدار، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرکزmarkaz معنی ۱. میان دایره؛ نقطۀ وسط دایره. ۲. محل اقامت شخص یا حاکم و والی؛ پایگاه. ۳. محل؛ مکان. ۴. [قدیمی، مجاز] دنیا؛ جهان. ⟨ مرکز ثقل: ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذرگاهgozargāh معنی جای گذشتن و عبور کردن؛ گذر؛ محل عبور. مترادف پاساژ، خیابان، راه، شارع، کوچه، مسیر، معبر، ممر و گر عشقی نبودی بر گذرگاه نبودی ک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهرباkahrobā معنی ۱. صمغی زردرنگ، فسیلی، و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد. ۲. ( صفت ) [قد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانش، آگاهی، فرزانگی از ریشه چیت به معنی اندیشیدن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گره پیشانی، عبوس ، ترشرو، گرفته، دلتنگ رو، خشمگین، زشت رو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروغ گو، بیهوده گو، منحوس ، مشووم، بد خبر، کسی که خبر بد میدهد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشووم ، منحوس، بد خبر، کسی که خبر بد میدهد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبوس، دژم روی، گرفته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه ی شادمانگیِ روح، شراب روح پرور باده ی لعل لبش کز لبِ من دور مباد راح ِ روح که وپیمان ده پیمانه کیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم پیمان ، همپیاله، باده ی لعل لبش کز لبِ من دور مباد راح ِ روح که وپیمان ده پیمانه کیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدمتگذار . مامور اجراء . مزدور . گماشته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزغاله یا بره و کلا نوزاد پستانداران که به تازگی از شیر مادر منع شده و می تواند از راه چریدن تغذیه کند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بردع Barda نام شهری در کشور آذربایجان کنونی که انتشار داستان خسرو و شیرین در عهد نظامی ممنوع بوده است. بیاضش در گزارش نیست معروف که در بردع سوادش بو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرده، حجاب، روسری، سربند اگر چه داستانی دل پسند است عروسی در وقایه شهربند است