تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتراف میکنم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جاست، شایسته است، سزاوار است سرو را بر سر سرچشمه اگر جای بود جای آن هست که بر چشم نشانند او را

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ایوار ، غروب # شبگیر ، سحرگاه، سحر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

( پهلوی ) اندرزگو، مشاور.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لبخند زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

روشیدن ، حذف کردن،

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آتر و آتور و آذر ، ignay به اوستایی یعنی آتش ، ignition در انگلیسی با این ignay اوستایی همریشه است و واژه ای کهن است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاردی کوچک برای تراشیدن نی قلم ، قلم تراش بنما به من که مُنکِرِ حُسنِ رخِ تو کیست تا دیده اش به گِزلِکِ غیرت برآورم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محاسن به خون خضاب یا رنگ شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خمار، خواب آلوده، ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب وی زلف تابدار تو بر مه فکنده تاب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غمزqamz معنی ۱. اشاره کردن با چشم و ابرو ؛ چشمک زدن؛ نازوعشوه. ۲. سخن چینی کردن ؛ فاش کردن راز کسی؛ نمامی؛ سخن چینی. ⟨ غمز کردن: ( مصدر لازم ) [قدی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناصواب، ناشایست، ناروا، بی وقار، بی ارزش بی دلیل، بیهوده، سنبلش بی وجه نبود گر بود شوریده حال زانک افتادست چون هندو بترکستان غریب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روی، تخطی کردن، کم فروشی، دست درازی، ستم کردن، از حد گذشتن، بی عدالتی،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تازیانه یا شلاقیست برای رام کردن و زیر سلطه آوردن اسب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازاری،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مَهِل، مگذار، رها مکن، از یاد مبر، فراموش مکن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مَهِل، مگذار شد کویت ای شمع چگل اردوی جان کریاس دل چون می کشی چندین مَهِل در بحر خون مشتاق را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلاه تاجیکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هنگام و زمان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

عهدنامه،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یلمهyalme معنی جامۀ بلند؛ قبا. ای ماه قیچاقی شب است از سر بِنِهْ بَغطاق را بگشای بند یِلمه و در بند کن قبچاق را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمامه ، دستار، کلاه، ای ماه قیچاقی شب است از سر بِنِهْ بَغطاق را بگشای بند یِلمه و در بند کن قبچاق را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیسو ، زلف چون مه مهربان من تاب دهد نغوله را در خم عقربش نگر زهره ی شب نقاب را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پهلوانی، زور مندی، مقابله، برابری، نبرد، قدرت نمایی آن را که زور پنجه ی زورآوری نماند شرطست کاحتمال کند زورمند را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شور و غوغا به پا کردن، ظلم و ستم کردن، بیداد کردن واله و شیدا و عاشق کردن، مجذوب کردن، از خود بیخود کردن، بی اختیار کردن، پریشان و آشفته کردن، فریف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متناسب، درخور، شایسته، بر حسب، مناسب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانند چهارپایان، گول، کانا، احمق، ابله، نادان، عامان کالانعام را در کنج خلوت ره مده الا ببزم عاشقان خوبان شوخ شنگ را عامان کالانعام ، مردمان بیخرد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبرو، عزت، اعتبار، ارزش، منزلت ، جاه تا چه دیدست ز من دیده که هر دم گوید کاین همه آب رخ از رهگذر ماست تو را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوش ماهی، در پوش dorpus

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dorpus صدف، غلاف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیله گری، مکاری، دغل بازی، ای زروبه بازی آهوی شما در عین خواب شیر گیران گشته مست از خواب خرگوش شما

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دلیل، به علت، به سبب ، به موجب، بر اثر، به خاطر، به میانجی، از برای،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پالش، جستجو، پی جویی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجو، پی جویی، کاوش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پالیدن، جستجو کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمند انداز ، مجاز از نخچیر گر ، شکارچی ، صیاد به سهراب گفت ای یل شیرگیر کمندافگن و گرد و شمشیرگیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیلتنpiltan معنی بزرگ جثه مانند فیل؛ پیل پیکر؛ تناور؛ تنومند مجاز از زورمند ، سرپنجه یل، گرد، پهلوان نشست از بر سینهٔ پیلتن پر از خاک چنگال و روی و د ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استودان، ستودان، ( گورستان زردشتیان )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

، صورت پرست، دوستدار شمایل زیبا، صورت باز، فریفته جمال ظاهر، جمال پرست، سایه ٔ شمشاد شمایل پرست سوی دل لاله فروبرده دست .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمرباریک، لاغراندام، لطیف، لطیف اندام، نازک میان، تنک اندام، نازک اندام، تنک پوست، لطیف تن، معشوق، محبوب، یار، نازک بدنی که می نگنجد در زیر قبا چو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناسازگار، نا همسان، نا همگون، پادواژه، در برابر، روبرو، همیستار، واژگون، خلاف آمد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناسازگار، نا همسان، نا همگون، پادواژه، در برابر، روبرو از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افاده'efāde معنی ۱. تکبر؛ خودبینی؛ خودنمایی. ۲. فایده دادن؛ فایده رساندن. ۳. فایده گرفتن. مترادف ۱. باد، پز، تبختر، تفرعن، تکبر، خودبینی، فیس، من ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخلبmexlab معنی ۱. ناخن پرندگان شکاری؛ چنگال. ۲. داس. مترادف برثن، چنگ، چنگال، ناخن کمینه مرغی کز باغ او بدشت شود ز چنگ باز بمنقار بر کشد مخلب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوژ پشت، خمیده قامت، منحنی، دوتا، شکسته ، امید خدمت آن خواجه پشت راست کند بر آن کسیکه مر اورا زمانه کرد احدب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو رنگی ، دورویی، دوگانگی، کسی که بود و نمودش یکی نیست یعنی میان آنچه که هست و آنچه می نماید تفاوت بسیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید واژه �مشی� به چم رفتار در زبان اربی از این واژه گرفته شده باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تماشاtamāšā معنی ۱. دیدن و نگاه کردن به کسی یا چیزی. ۲. [قدیمی] راه رفتن و گردش کردن. ۳. [قدیمی] راه رفتن با هم. مترادف ۱. نظاره، نظر، نگاه، نگرش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد فهم، بیخرد، نادان بدخواه، بد طینت، بد اندیش، بد سگال، تنگ نظر، لییم، حسود،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گریزان شدن، پنهان شدن، خلوت گزیدن، در خویش فرو رفتن