تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ پابزرگ ( به انگلیسی:Megapode ) گونه ای از پرندگان بومی استرالیا است. مرغ پابزرگ در راسته ماکیان سانان قرار دارد و به بوقلمون بسیار شبیه هستند ولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهِرنا:نام پهلوانی متکبر و خودپسند که خواستگار دختر سوم قیصر روم بود . گوی برمنش نام او اهرنا ز تخم بزرگان رویین تنا ( فردوسی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفریخ گاه،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیلات ) محل تخم ریزی آبزیان؛ محلی مانند آزمایشگاه، در کارگاه پرورش آبزیان، که در حوضچه یا استخرهای مخصوص آن ماهی یا میگو و. . . از تخم خارج و تبدیل ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاتک:ت:صامت است. مرغی که هنوز تخم نگذاشته است. مرغی که برای الین بار تخم می گذارد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کانا، نادان، نا آزموده، مبتدی، خام

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهی، رهسپار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راهی، رهسپار، رهگرا، �شهنوازخان آمده که وی را رهگرای دیار عدم کرد �

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلبل ، عندلیب، هزاردستان هزار آوا همی بر گل سراید بسان عاشقان بر روی دلدار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرخاب ، غازه، گلگونه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل مژه، wart

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل مژه، اژخ، زگیل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unhappy، cheerless

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

joyless، cheerless،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ره نگاشت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقشه راه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پینه، وصله، درپی، رقعه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اِمعان نَظَر؛ تدقیق، تعمق، توجه، دقت، ژرفنگری، غور. || ( لغت نامۀ دهخدا ) نگاه با زیرکی و فراست و غوررسی و عاقبت اندیشی. نیکو نگریستن و دوراندیشی و ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از مصدر پاییدن، به چم زیر نگاه داشتن،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش کردن، جز این داشتم اومید و جز این داشتم الچخت ندانستم از او دور گواژه زندم بخت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوخی، خوش طبعی، سرزنش، پیغاره، جهان جای به تلخی است ، تهی بهر و پر دخت جز این بود مرا طمع و جز این بودم الچخت جز این داشتم اومید و جز این داشتم ال ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشمداشت، خواسته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مجاز، کم خرد، خرف، آن که عقلش را از دست دهد : مشعبد جهانی است فرتوت سر کند کار دیگر، نماید دگر.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای عربی است و باید بدین رخساره ( سلیطه ) نوشته شود زن زبان دراز و فتنه ای و بی حیا این شوی کش سلیطه هر روزی بنگر که چگونه روی بنگارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از اساس ، از بن، از میان از ته دل،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوس، میل، خواهش ، وسوسه، آن را که چو ما سرشت باشد از گل بی خارشکی نباشد ای مهر گسل من همچو توام ز من چرائی تو خجل تو خارش تن داری و من خارش دل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگ ، چفته. ( پهلوی ) سپزگی.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

انگ، تهمت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مهیای سفر شدن، رخت بستن ای دل به سفر چرا نبندی مفرش کاندر حضرت عیش نمی باشد خوش چون آهن آب داده اندر آتش نرمی میکن دلا و سختی می کش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلخی کردن، بد خلقی کردن، روی گرداندن، خشم گرفتن تندی کردن، گر عاشق دلسوخته بی تدبیر پیغام دهد که از توام نیست گزیر صفرا چه کنی رحم کن ای بدر منیر پ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتراف میکنم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جاست، شایسته است، سزاوار است سرو را بر سر سرچشمه اگر جای بود جای آن هست که بر چشم نشانند او را

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ایوار ، غروب # شبگیر ، سحرگاه، سحر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

( پهلوی ) اندرزگو، مشاور.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لبخند زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

روشیدن ، حذف کردن،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آتر و آتور و آذر ، ignay به اوستایی یعنی آتش ، ignition در انگلیسی با این ignay اوستایی همریشه است و واژه ای کهن است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاردی کوچک برای تراشیدن نی قلم ، قلم تراش بنما به من که مُنکِرِ حُسنِ رخِ تو کیست تا دیده اش به گِزلِکِ غیرت برآورم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محاسن به خون خضاب یا رنگ شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خمار، خواب آلوده، ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب وی زلف تابدار تو بر مه فکنده تاب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غمزqamz معنی ۱. اشاره کردن با چشم و ابرو ؛ چشمک زدن؛ نازوعشوه. ۲. سخن چینی کردن ؛ فاش کردن راز کسی؛ نمامی؛ سخن چینی. ⟨ غمز کردن: ( مصدر لازم ) [قدی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناصواب، ناشایست، ناروا، بی وقار، بی ارزش بی دلیل، بیهوده، سنبلش بی وجه نبود گر بود شوریده حال زانک افتادست چون هندو بترکستان غریب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روی، تخطی کردن، کم فروشی، دست درازی، ستم کردن، از حد گذشتن، بی عدالتی،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تازیانه یا شلاقیست برای رام کردن و زیر سلطه آوردن اسب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازاری،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مَهِل، مگذار، رها مکن، از یاد مبر، فراموش مکن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مَهِل، مگذار شد کویت ای شمع چگل اردوی جان کریاس دل چون می کشی چندین مَهِل در بحر خون مشتاق را

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلاه تاجیکی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هنگام و زمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عهدنامه،