تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهل بَطحاء، ساکنان مکه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از فارسی میانه کباک است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهر گیاه یا مردم گیاه ، گویا جوشانده این گیاه برای فتنه کردن دلدادگی کارگر بوده و هنوز مرسوم است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرارون ، عکس وارون یا وارونه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای جربزه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشکار کردن ، روشنی دادن ، و به معنی رسوا کردن و تشویر دادن است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قهر ، خشم، غضب، ترشرویی،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناخوش روی، زشت، عبوس، ترشرو، خشمناک بخیل، ممسک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم داشتن، توقع و انتظار داشتن چه دلتنگ خفت آن فرومایه دوش که بر سفرهٔ دیگران داشت گوش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکمباره ، شکم پرست، پر خور، شکم بنده

پیشنهاد
٠

پرخوری کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محافظ، نگهبان، ملازم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برشنوم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب ، اینگونه، به این شیوه و روش، بدینسان این دست کاو برگ رز می خورد عجب دارم ار شب به پایان برد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

گندا ور=خایه دار،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وغا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپر، مجن ، درق، درقه، محافظ، حایل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت و محکم بر و سینه ای همچو پولاد ترس حدیث تنومندی آن مپرس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سپردار ، سپرساز ، سپر دوز،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی نیزه نزد تارک جنگجویی به خشت که خود و سرش را نه در هم سرشت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزافه گویی، باطل گفتن، ژاژخایی ، هرزه درآیی ، پریشان گویی، هذیان گفتن،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پریشان گو، هرزه لاف، هرزه درا، گزافه گو، مهذار، یاوه سرا، یاوه گو، لاف زن،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درزن ، ابره، خیاط

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بت و صنم بی احساس، نامهربان ، بی عاطفه، بیوفا نبینی که چشمانش از کهرباست؟ وفا جستن از سنگ چشمان خطاست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنبلto ( a ) mbol

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به آرامی ، با تاخیر ، دزدیده ، یواشکی، به نرمی، به آهستگی درنگ آسا سپهر آرا بیاید - کیاخن در رباید گرد نان را

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناسپاس و ناشکر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز جنگ و نبرد روز قیامت و رستاخیز، روز محشر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صف کشیدن، رده بستن، نظم گرفتن، انتظام و ترتیب یافتن، جمع شدن، ارام و قرار گرفتن، هم آهنگ و یکدل یکرنگ شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگ و نبرد پیش تیغ تو روز صف دشمن - هست چون پیش داس نوکر پا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

از مصدر یارستن، از عهده برآمدن، توانستن، یارایی داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانم دانشگر درود به شما صفار از ریشه صفر soft به معنی رویگر است نه صغار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مونث ادهم، تیره، سیاه، کدر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طیان، بنا، معمار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هوش، هوشیار، اگاه، مطلع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمیتوانم، یارا ندارم، شایسته نیستم منفس می نیارم زد از شکر دوست که شکری ندانم که در خورد اوست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن، توده کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن، تل کردن، پشته کردن، کوپه کردن، یکجا کردن، یکی غله مرداد مه توده کرد ز تیمار دی خاطر آسوده کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ابله ، نادان، دیوانه، احمق، کانا، سرگردان، حیران، لیوه، شبی مست شد و آتشی برفروخت نگون بخت کالیوه، خرمن بسوخت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصمم ، یکدل ، یک رای، یک سو، یکی متفق بود بر منکری گذر کرد بر وی نکو محضری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گریزان ، فراری، گریخته براندیش از آن بندهٔ پر گناه که از خواجه آبق شود چند گاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر به چم میوه نارس و کال است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقت شمشیریست برنده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر شدن، به پایان آمدن ، به اندازه شدن ، تمام شدن ، لبریز شدن و. . . . بباید هوس کردن از سر به در که دور هوسبازی آمد به سر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چفته، ، دوتا، شکسته،

پیشنهاد
٠

خطر کردن، نا امید شدن، از خود گذشتن،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صاحب خلق و خوی نیکو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خار سه گوشه فلزی، که در جنگ برای کند کردن حرکت دشمن استفاده می شده است حسک ، خنجک عدو را به جای خسک زر بریز که احسان کند کند، دندان تیز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهیای جنگ شدن، تدبیر نبرد کردن، ملزومات رزم را آماده کردن بباید نهان جنگ را ساختن که دشمن نهان آورد تاختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطیع و بفرمان شدن، تسلیم شدن سر بر خط کسی نهادن، مطیع اوامر کسی شدن