پیشنهادهای Sm (١,٦٠٦)
بهرامه
سازو
مرغوا#مروا
مرغاة
زغند
غوشا یکی ز راه همی زر برندارد و سیم یکی ز دشت به نیمه همی چند غوشا
خلاف گروسیدن #دوری کردن
نوگیر
روزی گمار= تعیین کننده روزی
ترده
کنهkanne کنه را در چراغ کرد سبک پس در او کرد اندکی روغن
ازدایش
خنشان، خنستان باد بر تو مبارک و خنشان جشن نوروز و گوسپندکشان
بخنو چون به بانک آمد از هوا بخنو می خور و بانک رود و چنگ شنو
نغوله چون مه مهربان من تاب دهد نغوله را در خم عقربش نگر زهره مه نقاب من
شکم پرست، پرخور، شکمباره، اکول ، حریص
روث، وحل
چرخشت، سپار
سموت ، ترکبند
عاقبت=بتاوار، بافدم
پل صراط=پل چینود
نوژ=نوژن ، درخت کاج و صنوبر
نی=نه نی=نای، مزمار، قصب، غرو، کلک، خامه ، یراع
سرو سهی=سروی که از دوردست انبوه باغ در نظر آید و خودنمایی کند
مخنث =مابون، خنثی، بیکار، فاقد نفوذ و اثر
لاف=صاف روی گیتی پر از صلف شد و لاف همه زرق است و شید قاف به قاف
انبوه=وغیش ای دریغا که مورد زار مرا ناگهان باز خورد برف وغیش، �کسایی�
پرچین=فلغند تا نکردی خاک را با آب تر کی نهی فلغند بر دیوار بر
بنا=طیان
پیله=کناغ، نوغان
رحل=گیرخ ، مقام مصحف
چوگان=طبطاب
شوی=بریان، کباب، بلال
براده=سونش، سناو، داسخاله، توبال، ریزه فلزات
تاریک=اسود، مدلهم، حالک ، حانک، غبرا متضاد#سپید, ابیض، غرا
پیمانه=قفیز
کنار=کناغ
زشت=فرخچ، برخج، پرغونه، ناموزون، ناهموار و. . .
هر روزه=بادروزه
هرگز =برگست، پرگست ، پرگس،
تاج=بساک و یسال، دیهول
امید=الچخت
هموار=همبار ، هموزن ، موزون متعادل، راست و. . . ناهموار ( ناهمبار، نهمبار ) =دو سوی بار �ستور و میزان و. . . � که هموزن و سازگار نباشد بار کج وناموز ...
ریشه=ستاک
مشکل=عویصه
دندان درندگان=یشک هزبر ار چه چیره بود روز جنگ چگونه کند جنگ بی یشک و چنگ
حشر ( hashar ) =سپاه و لشکر حشر کردن =حمله کردن
جال=نژنگ
تولک=کریز، پر ریزی پرندگان
کف دست=هبک کف یا حباب =رغوه