پیشنهادهای Sm (١,٦٣٦)
آگفت
آگفت
فرارون
کابوک، وکر ، کنام، نشیم
تشویق ، تحریک، برافروختن، شوراندن
فهماندن ، یاد دادن افکندن، انداختن
تارمی، دست انداز، مانع، حفاظ
ناخن
پیمودن طی کردن سپری کردن طومار کردن پیچیدن تا کردن
شهروا
سلب
شمش طلای هخامنشی
Sheqel واحد سکه نقره هخامنشی
کند ، زخم، جراحت
زجر وعقوبت کردن، مجازات و پادافراه کردن رک و پاک کردن
زیور، زینت، اویز
به موقع
جامد، خامد، مرده، ساکن، ساکت، بی تپش وتکان و جنبش، بی اثر، خسته ، بی رمق ، بی نا
عوض ، بدل ، درباره، درحق استوار ، محکم، ساکن ، بسامان صحیح ، سلامت بودن
پیغاره، بیغاره
مجرگ
دست برد
دزد اسپ
تنبل ، فرهست نیست را هست کند تنبل اوی هست را نیست کند فرهستش
فیار، فیاوار
بطر ، فیرش، تفاخر
خلم
زاور جگر تشنگانند بی توشگان که بیچارگانند و بی زاوران
کاشه گرفت آب کاشه به سرمای سخت چو زرین ورق گشت برگ درخت
کمکان به کوه اندرون گفت کمکان ما بیا و بکن بگسلد جان ما
بهرامه
سازو
مرغوا#مروا
مرغاة
زغند
غوشا یکی ز راه همی زر برندارد و سیم یکی ز دشت به نیمه همی چند غوشا
خلاف گروسیدن #دوری کردن
نوگیر
روزی گمار= تعیین کننده روزی
ترده
کنهkanne کنه را در چراغ کرد سبک پس در او کرد اندکی روغن
ازدایش
خنشان، خنستان باد بر تو مبارک و خنشان جشن نوروز و گوسپندکشان
بخنو چون به بانک آمد از هوا بخنو می خور و بانک رود و چنگ شنو
نغوله چون مه مهربان من تاب دهد نغوله را در خم عقربش نگر زهره مه نقاب من
شکم پرست، پرخور، شکمباره، اکول ، حریص
روث، وحل
چرخشت، سپار
سموت ، ترکبند
عاقبت=بتاوار، بافدم