پیشنهادهای Sm (١,٦٣٦)
پل صراط=پل چینود
نوژ=نوژن ، درخت کاج و صنوبر
نی=نه نی=نای، مزمار، قصب، غرو، کلک، خامه ، یراع
سرو سهی=سروی که از دوردست انبوه باغ در نظر آید و خودنمایی کند
مخنث =مابون، خنثی، بیکار، فاقد نفوذ و اثر
لاف=صاف روی گیتی پر از صلف شد و لاف همه زرق است و شید قاف به قاف
انبوه=وغیش ای دریغا که مورد زار مرا ناگهان باز خورد برف وغیش، �کسایی�
پرچین=فلغند تا نکردی خاک را با آب تر کی نهی فلغند بر دیوار بر
بنا=طیان
پیله=کناغ، نوغان
رحل=گیرخ ، مقام مصحف
چوگان=طبطاب
شوی=بریان، کباب، بلال
براده=سونش، سناو، داسخاله، توبال، ریزه فلزات
تاریک=اسود، مدلهم، حالک ، حانک، غبرا متضاد#سپید, ابیض، غرا
پیمانه=قفیز
کنار=کناغ
زشت=فرخچ، برخج، پرغونه، ناموزون، ناهموار و. . .
هر روزه=بادروزه
هرگز =برگست، پرگست ، پرگس،
تاج=بساک و یسال، دیهول
امید=الچخت
هموار=همبار ، هموزن ، موزون متعادل، راست و. . . ناهموار ( ناهمبار، نهمبار ) =دو سوی بار �ستور و میزان و. . . � که هموزن و سازگار نباشد بار کج وناموز ...
ریشه=ستاک
مشکل=عویصه
دندان درندگان=یشک هزبر ار چه چیره بود روز جنگ چگونه کند جنگ بی یشک و چنگ
حشر ( hashar ) =سپاه و لشکر حشر کردن =حمله کردن
جال=نژنگ
تولک=کریز، پر ریزی پرندگان
کف دست=هبک کف یا حباب =رغوه
حدود، میزان ، اندازه
قواعد ، قوانین ، هنجارها
هوان، خواری، پستی، ضرع ، تحقیرو. . .
پاد و ناساز دایر، بایر است
هف دادن ( بخارپز کردن ) تفت �تف�دادن ( سرخ و قرمز کردن کباب کردن )
تفکر، تدبر ، تامل کردن ، اندیشیدن