پیشنهادهای آسا (٩٠)
it hit me ناگهان، بالاخره، ( چیزی را ) فهمیدم.
نگفتن یا بیان نکردن عقیده انجام ندادن کاری به دلیل ترس یا به این دلیل که نمیخواهید وضعیت بد بدتر شود.
روبرگرداندن
give someone the creeps ایجاد احساس ترس، اضطراب، عدم آرامش به دیگری به خاطر رفتاری عجیب و غریب
آسا ٠٩:٢٤ - ١٣٩٧/٠٥/٢٣ In the wings آماده و در دسترس بودن خصوصا برای آنکه جای کس دیگری را بگیرد به حالت آماده باش بودن آماده بودن برای انجام کاری یا ...
مترادف با Flirting with ، لاس زدن،
be set in your ways برای انجام کارهای هر روزه و اینکه قصد تغییر عادتهایت را نداشته باشی. As people get older, they often become set in their ways
be after somebody/something در جستجوی کسی یا چیزی بودن. . That boy’s always in trouble – the police are after him again خواستن چیزی که متعلق به دیگر ...
وقتی چیزی متفاوت از همیشه اش اتفاق می افتد. محض تنوع هم که شده. . . یک بار هم که شده. . .
وقتی گفته می شود شخصی grow up است، بدین معنی است که او بزرگسال یا شخصی مسئولیت پذیر است.
leave well enough alone ول کردن، اجتناب از تلاش برای اصلاح، تعمیر، بهبود آنچه که قبلا با اندازه کافی برایش تلاش شده است.
ill - temper به شخصی گفته می شود که خیلی زود عصبانی می شود. در مورد یک موقعیت مثلا یک بازی، معنای اعصاب خورد کن دارد.
دامن زدن به، تشویق احساسات بد در جمع کثیری از مردم
Let off 1. مترادف با get offبرای هواپیما و اتوبوس 2. اجازه دادن به کسی که به طرز غلط یا غیر قانونی کاری را انجام داده بدون بازخواست برود. 3. منفجر ی ...
جلب توجه فوری کردن، بسیار قابل توجه بودن That red lettering really leaps out from the page برجسته یا مشخص شدن بواسطه تضاد کامل ( با چیزی یا با محیط ...
اگر شما بگوئید کسی کاری را so much as انجام نداده. بدین معنی ست که آن شخص حتی این کار را انجام نداده در حالیکه انتظار داشتید بیش از حد معمول انجامش د ...
win over بدست آوردن حمایت یا رضایت از کسی . It was still tough to win over friends and family
go for ۱. سخت تلاش کردن برای انجام یا بدست آوردن چیزی ۲. تشویق کردن دیگران برای انجام کاری ۳. عاشق کسی یا چیزی بودن، دوست داشتن ۴. انتخاب یک شخص یا ی ...
Push the issue اصرار داشتن برای حل/ رفع/بحث کردن در مورد یک مشکل.
ناگفته، مبهم، غیر شفاف
اینکه زنی اشاره کند به اینکه شب قبل با مردی رابطه داشته وقتی واقعا نمی خواهد به این موضوع اعتراف کند. What did you do with that guy last night? Oh, ...
زمانی بکار می رود که می خواهیم تاکید کنیم، انتظار داریم کسی بیشتر از هر کس دیگری چیزی را بداند یا کاری را بکند. You, �of all people, should know the ...
Slip out به سرعت و به آرامی و با ظرافت لباسی را درآوردن. در این کاربرد به صورت ( slip out of somting ) به کار میرود. She slipped out of her shoes ...
وقتی کسی چیزی رو میگه که بهش باور داره و یا قبلا انجامش داده و شما هم ( باورش دارید یا انجامش دادید ) بکار می ره.
بگی نگی
مطمئن بودن از ( موفقیت یا اتفاق افتادن ) چیزی یک چیز مطمئن ( حتی میتواند منظور پول درون کیف باشد )
work one's way برای حرکت کردن به آرامی و به سختی به موقعیتی خاص . I worked my way to the center of the crowd
در نظر گرفتن ( کسی بعنوان یک شخصیت بد یا بعنوان کسی که کارهای بد انجام می دهد ) consider� or refer They branded him as a man without� moral� convict ...
look up تلاش برای یافتن اطلاعات از طریق جستجو در کتاب یا یک لیست یا با کامپیوتر، investigate, look into, follow up بهتر شدن، improve, recover، ملاقا ...
غرور، جدیت Pride, seriouness
Trip all over myself انجام دادن کاری بسیار سریع و با اشتیاق
Trip over yourself به معنای خیلی مشتاق ( برای انجام کاری ) اشتیاقی همراه با عجله خیلی زیاد
Be on in somting درگیر بودن با، یا شرکت کردن در، یا دانستن درباره یک برنامه
یک درس مقدماتی برای چیزی. . If he cant teach grilling 101, I don't know who can مرور اولیه یا آموزشی، اصول اولیه . I would like to get into basket w ...
متقاعد کردن کنترل کردن
معادل go back اشاره به فاصله زمانی یا مکانی تا. . .
of recent vintage چیزی که اتفاق افتادن یا شروع شدن آن مربوط به خیلی وقت پیش نیست. جدید است. مترادف با recent
کسی که اظهار فضل می کند، عقل کل
trail off تحلیل رفتن، محو شدن
درگیر بودن با یک جرم، یا دانستن درباره فعالیتی نادرست یا کمک به رتکاب جرم
آن سوی
Draw out تشویق کردن برای بروز احساسات یا تولید اطلاعات
ناشیانه
�ingratiate oneself to خود را مورد توجه کسی قرار دادن، با احتیاط و به تدریج به کسی یا چیزی نزدیک شدن
out in the open ۱. نمایان یا قابل مشاهده شدن در فضای باز ۲. برای مشاهده یا اطلاع عموم
be in ( someone's ) shoes جای کسی بودن، شریک بودن یک تجربه یا موقعیت خاص با کس دیگر
یک شخص از طبقه پایین اجتماع، فرد عادی و روستایی، آدم پست، بازنده، شخص فقیر. Husband: Oh No I have no money to feed the kids, dear wife Wife: OMFG! ...
Stand between جلوگیری کردن ( از شخصی ) در دستیابی به چیزی یا از انجام کاری. متوقف کردن.
اسم رمز برای استفاده در زمانی که می خواهید با کسی عشق بازی ( یا مثلا made out, make out, French kiss ) کنید. در رده بندی شامل: دست در دست بودن Brea ...
لب تا لب ( برای لیوان آب و غیره )