پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٧)

بازدید
١,٨٨٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به این جمله دقت کنید: And yes, admit it اگر البته را معادلyes بگیریم: و البته که این را تصدیق می کنی به نظرم معادل مناسبی است. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

می خواهم این بار and را مثل واو حالیه معنی کنم. به این جمله دقت کنید: So tall, so skinny, so ancient, and yet you can’t grow anything better than the ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به این جمله دقت کنید: So tall, so skinny, so ancient, and yet you can’t grow anything better than the straggliest of beards به نظرم اگر so را "آنقدر" ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

area

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

spot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

spot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

precinct

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

area

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

precinct

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به این جمله دقت کنید: ( ر. ک. واژه seemed ) That morning he seemed to see himself in a dream addressing himself awake به نظرم اگر that را "تااینکه" ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

انگار به این جمله توجه کنید ( ر. ک. واژه That ) That morning he seemed to see himself in a dream addressing himself awake به نظرم اگر seemed را "انگ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ناودان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

lesson

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

study again

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

effect

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

real and true

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قلم به دست مزدور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

History and Etymology for - ity Middle French - it�, from Latin - itat - , - itas, from - i - ( stem vowel of adjectives ) - tat - , - tas - ity; aki ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Definition of - ity noun suffix ( ibid ) : quality : state : degree

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

miracle

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

to follow the commands or guidance of ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

receptive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

receptive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

appeal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

متقاعد به انجام کاری و مانند آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

free from agitation of mind or spirit ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

calm

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

lull

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

archaic : abnormal, inordinate ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به این جمله در کتاب Soviet دقت کنید: Her thick hair was in plaits موهای ضخیمش را بافته بود محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

to be emphatic, firm, or resolute about something intended, demanded, or required ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

to fix the eyes in a steady intent look often with eagerness or studious attention ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حکاکی روی سنگ مثل سنگ قبر ( دور از جون همه ) و مانند آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کنده کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٩

مثل دوربین های قدیمی پولاروید که البته الآن انواع پیشرفته اش موجود است. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a casual photograph made typically by an amateur with a small handheld camera ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

heap

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

heap

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

herd

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

fold

پیشنهاد
٠

دفاتر اسناد رسمی و ثبت احوال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

to mix in a mass confusedly : jumble ( Merriam Webster )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حفظ، پاسداشت، بزرگداشت و مانند آن به این جمله در The Hammer دقت کنید: The people have not been crowding in from the country, and journeying from thei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بلکه به این جمله از The Hammer توجه کنید: The people have not been crowding in from the country, and journeying from their far - off places of sojour ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to move as a group into a small space ( ibid ) for example:The people have not been crowding in from the country

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اسکان موقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

a temporary stay ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

fold

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

herd