پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)

بازدید
٢,٥٢٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چکیده مطلب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لب مطلب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جان کلام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

abstract

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

wisdom

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خرد، به این جمله دقت کنید: without wisdom, how ever we know, we remind foolish از این جمله اینگونه بر می آید کهwisdom چیزی فراتر از دانستن است. محمدر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

cognition

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

deed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

treat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to add or attach by joining - ibid

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بعدها به این جمله توجه کنید: Things then, we see بعد ها، خواهیم دید. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بی مزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

لوس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بیخود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

something exhibited to view as unusual, notable, or entertaining - ibid

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مبله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

structure

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

construction

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a prayer or invocation for harm or injury to come upon one - ibid

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نفرین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

to fix or ask as fee or payment ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

deal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

to deal with and attempt to overcome problems and difficulties —often used with with ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

conviction

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

blame

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

conviction

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

scold

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

scold

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

blame

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به این جمله دقت کنید: he went to the wardrobe to make sure he had a clean shirt میشه گفت کمد لباس، جالباسی، . . . محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a person responsible for the feeding, exercising, and stabling of horses ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

archaic : manservant ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناکام شدن یا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to oppose successfully : defeat the hopes or aspirations of ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

an associate or coworker typically in a profession or in a civil or ecclesiastical office and often of similar rank or state : a fellow worker or pro ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

the annual recurrence of a date marking a notable event ( Merriam - webster )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

muse

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١١

trance

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

august name

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

pseudonym

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آهان!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوهوم!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سهل انگارنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

باری به هر جهت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ول انگارانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

همین طور به این جمله دقت کنید: And as for you و همین طور برای ( درباره ) شما به نظرم جالبه. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برداشت آزاد به این جمله دقت کنید: “Only loosely based on the great masterpiece of Cervantes, isn’t it, ” برداشتی آزاد از شاهکار بزرگ سروانتس، مگه نه؟ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به این جمله دقت کنید: you liked what your artistic father liked به نظرم به جای father معادل قهرمان را استفاده کنیم: قهرمان هنری؛ بیشتر از پیشکسوت هنر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به این جمله دقت کنید: I know, these days you prefer the warblings you hear on American Idol or The Voice. But back in the day, you liked what your ar ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به این جمله دقت کنید: when you were a boy زمانیکه بچه بودید به نظرم چون مخاطب داستان هر کسی می تواند باشد، می شود boy را بچه معنی کرد، قطع نظر از جن ...