پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)

بازدید
٢,٥٢٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به این جمله در کتاب Soviet دقت کنید: and squint up at the sun یعنی توی آفتاب، چشماشو ریز ( جمع ) کرده بود. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

crown

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

coat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٧

wear

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

cover

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

mask

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

conceal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٧

coat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

wear

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

cover

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

mask

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( oxford ) ( of a slope, hill, etc. ) rising or falling quickly, not gradually

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

grave

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته معنی نگاهداشتن در حالتی و مانند آن هم به کار می رود، به این جمله از کتاب Soviet دقت کنید: to be mended on his next day off نگاهداشتن در حالت خا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( oxford ) ( informal ) usually used as an order to tell somebody to stop talking or causing trouble, etc این عبارت فعلی موقعی به کار می رود که کاری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

استطاعت مالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

توان خرید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

exploit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

behave

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

treat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

behave

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

treat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

exploit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سراب به توضیحی که در آکسفورد آمده توجه کنید: semblance of something a situation in which something seems to exist although this may not, in fact, be ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

​facet ( of something ) a particular part or aspect of something ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

make/become bigger/looser ( oxford )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

to have enough money to be able to buy or do something ( ibid )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( usually used with can, could or be able to, especially in negative sentences or questions ) ( oxford )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیچاره ها!بدبختا! برای بیان نوعی دلسوزی، به این جمله دقت کنین: Poor things, can't even afford a new radio بیچاره ها!حتی نمی تونن یه رادیوی نو بخرن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پچ پچ کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ژکیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

gist

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( British English ) to repair something that has been damaged or broken so that it can be used again ( oxford )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تعمیر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

fix

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

البته ترجمه word for word آن می شود: سطل خاکروبه اما کسی اینجوری نه میگه نه می نویسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سطل آشغال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

recycle bin

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

In Jamaican music, a deejay ( DJ ) is a reggae or dancehall musician who sings and "toasts" to an instrumental riddim Deejays are not to be confused ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٣٠

grasp

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مقابله کردن، تذکر:گاه به اشتباه از واژه مقایسه، برای شناسایی شباهت ها و یا تفاوت ها بین دو چیز، استفاده می شود که از لحاظ دستوری صحیح نیست. مثلاً به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

doubt

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نارسایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

investigate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

محدود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

همزمان با به این جمله توجه کنید: It grew to its height in the early part of the Second Century B. C. , along with the increasing influence of Greek c ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

قطع رابطه کردن، کات کردن به این جمله دقت کنید: and be done with him forever و برای همیشه با او قطع رابطه کند. به نظرم معادل مناسبی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

رندانه به این جمله توجه کنید: , she might toss his letter in the trash with a pretty laugh ممکن بود نامه هایش را با لبخندی رندانه ( از روی زرنگی ) تو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

humble bee:زنبور درشت جناب سعدی بزرگوار در گلستان اینگونه فرمودند: زنبور درشت بی مروت را گوی باری چو عسل نمی دهی، نیش مزن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دست کم گرفتن