پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)

بازدید
٢,٤٦٦
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

علاوه بر این که یک لقب در انگلستان است معنای" رَبّ" هم بر آن مترتب است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سرت تو کار خودت باشه set me free and live your life به توضیحاتم درباره set me free توجه کنید. به پروفایلم قسمت پیشنهاد واژه ها مراجعه فرمایید. با تشکر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی خیال ما شو بذار تو حال خودم باشم ولم کن ( کنید )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیوانه در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟ زهراب چشیده ام مرا قند چه سود؟ گویند مرا که بند بر پاش نهید دیوانه دلست پای در بند چه سود؟ جناب مولوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مشتاق به نظرم معادل خوبیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

unify

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

predict

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

می توان گفت که:

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

This word is French which means interpretation تفسیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

dependent

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

شلیک کردن چکاندن اسلحه take your shot when you're ready

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١١

موقعیت status? I'm good

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

پناهنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خرافات چیزهایی که از خودمون درمیاریم، بعد هم باورمون میشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

this is a German word which means high

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

طاق arc: کمان ( این علامت در مثلثات هم استفاده میشود )

پیشنهاد
٤

مراقب خودت باش. ببخشید من معنی خدایا رو از این جمله استنباط نکردم. لطفاً دوستان راهنمایی کنن. با تشکر.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

shameful

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نخبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

attack

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مکاشفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

suitable appropriate

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پشت صندلی جلویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

fame

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

علائم زمانی For video and DVD, titles can be cued to timecode with an accuracy of a single frame ( 1/25 of a second ) Art and Craft of Opera Surtit ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

archaic: second - person singular simple present form of make https://en. wiktionary. org/wiki/makest

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

hole

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

immerse: کلمه اخیر به معنای غسل دادن نیز می باشد. البته غسل ارتماسی نه ترتیبی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

sexy erotic

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

personal possession personal ownership

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

/əˈvaɪzmənt/ the careful consideration or observation of something https://www. thefreedictionary. com/avisement

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نیاز نیازمندی Ye can speak, read, and understand Latin; then it needeth not have an English translation Translation/History/Culture, p. 20

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عذر بهانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرمانبرداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

calm lull

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

generate look at a part of Joker'2019 https://www. youtube. com/watch?v=zAGVQLHvwOY

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مقرون به صرفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

encoding

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

finding

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

disengage

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

exaggerative

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

توی یه لهجه خاص می گن خالی ضرره ادبیش میشه همین که بالا نوشته شده: ضرر محض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

neutral

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

heterodox its opposite is orthodox

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

its origin is the Greek word: VIRION which means poison

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

self - esteem

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

shatter batter درب و داغون کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

poverty

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

voluntary arbitrary ارادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

obligatory involuntary اجباری غیرارادی