پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٧)

بازدید
١,٨٦٤
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کفاشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

muse در بحر فکر فرو رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

no head بی کلّه نترس بی پروا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

step

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

برحذر داشتن ای که از کوچه معشوقه ما می گذری بر حذر باش که سر می شکند دیوارش جناب حافظ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گند زدن bounce and flop گنده گویی ( گنده گوزی ) و گندزدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

رَم کردن so as not to alert the horses برای اینکه اسب ها رَم نکنند https://americanfolklore. net/folklore/2010/07/el_muerto. html

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پاورچین پاورچین آسه آسه ( آهسته آهسته ) موش موشک آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خشن زمخت پوست کلفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پاگُنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خود دیدن once more took on the Wild West, and quickly made his mark on Texas folklore یکبار دیگر غرب وحشی به خود دید. . . . . https://americanfol ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

equip

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

criminal

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در آن روزگاران،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

overhear فالگوش ایستادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

an ancient Greek form of: cycle

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جادوگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با ضربات پیاپی زدن ( https://translate. google. com/?sl=en&tl=fa&text=peppering &op=translate ) and began peppering the beast with arrows ( https:// ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

منقرض شدن Everyone knew that the mammoth had all died away https://americanfolklore. net/folklore/2010/07/attack_of_the_mammoth. html

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مهیب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دور آتیشی The Spookiest Campfire Stories داستان های دور آتیشی یه اصطلاحی هم توی ادبیات خودمون هست به نام نمایش های روحوضی یا تخته حوضی. یه چیزیه مثل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پر فراز و نشیب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خر کردن “He cannot fool us again, ” they said. اونا گفتن: دیگه نمی تونه ما رو خر کنه. https://worldfolklore. net/index. php/2020/07/31/the - boy - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بهترین معادلی که به نظرم می رسه که بار معنایی رو حمل کنه "خراب شدن یا هوار شدن روی سر کسی یا چیزی" است. به این جمله از The Boy Who Cried Wolf توجه کن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

"چوپان دروغگو" this is one of the famous folklore of Greek which we are knowing as

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آغوش بغل ( کردن ) they fell into their father’s arms https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

invite ask and bade his sister sit behind him و از خواهرش خواست که پشت آن ( اردک ) سوار شود https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیرون پریدن So he sprang out, like a bird out of his cage when the door is opened https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - gre ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خدانشناس لامذهب atheist

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برو تو! “Creep in, ” said the witch جادوگر گفت: برو تو! ( توی دیگ ) https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

forgo

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

with their chubby red cheeks https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/ لپ های گلی گوشتالو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بیاض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

fortunately

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

rap زخم زبان سرزنش سخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

branch شاخه درخت At about noonday they saw a beautiful snow - white bird sitting upon a bough

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

comfortable

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چرت و پرت motivation is crap, it comes and goes

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Attention this text of Hansel - and - Gretel and in the evening, when we are ready, we will come and fetch you غروب که شد، آماده که شدیم، می آییم و م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است جناب حافظ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

sorrow

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

tiredness

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیرچشمی نگاه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

زن بابا زن پدر مادر خوانده مادر ناتنی البته که همه نامادری ها بد یا بدجنس نیستند، پس به این واژه با دید منفی نگاه نکنید.

پیشنهاد
٢

چطور دلت میاد؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

idiot fool

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

procure جاکش، قَوّاد کارتونی هم در گذشته پخش می شد به نام pimpa که نام سگی بود که شخصیت اصلی داستان است و صاحب آن پیرمردی به نام آرماندو.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

poverty

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

up to now

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدای مهربون به این جمله از داستان کهن Ten Red Crows توجه کنید: Yi, the Good Archer, heard their cries and saw that the ten red crows were bringing d ...