پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٥٢)
معنی اصطلاح - > طاقچه بالا گذاشتن فخر فروختن؛ افاده / تکبر نشان دادن؛ خود را بالاتر از کسی دانستن؛ ناز کردن مثال: - حالا که خرش از پل گذشته، برای ما ...
معنی ضرب المثل - > طناب مفت گیر بیاره خودشه دار میزنه مفت خور و سوءاستفاده کننده، کسی که از هیچ چیز مفت صرف نظر نکند.
معنی ضرب المثل - > طی نکرده گز کردن بدون مطالعه و نسنجیده دست به کاری زدن
معنی اصطلاح - > طبل / کوس چیزی را زدن / کوبیدن خبری را همه جا پخش کردن مثال: با انتشار ویدیوی نامتعارفی از پادشاه تایلند همراه با دختری در یک مرکز خر ...
معنی اصطلاح - > طاقت کسی را طاق کردن کسی را بی صبر / بی تحمل کردن؛ تحمل کسی را از او گرفتن مثال: زندگی سخت و بدرفتاری اطرافیان طاقتش را طاق کرده بود ...
معنی اصطلاح - > طبع کسی برنداشتن برای کسی ناخوشایند بودن مثال: - من البته احترام همه را نگه می دارم، اما راستش را بخواهی، طبعم برنمی دارد با این جور ...
معنی اصطلاح - > طاس کسی خوب نشستن شانس آوردن؛ خوش اقبال بودن مثال: این بار طاسش خوب نشست و شوهر خوبی گیرش آمد.
معنی اصطلاح - > طاس کسی خوب نشستن شانس آوردن؛ خوش اقبال بودن مثال: این بار طاسش خوب نشست و شوهر خوبی گیرش آمد.
طاقت کسی طاق شدن صبر / تحمل / حوصله ی کسی به پایان رسیدن؛ بی تاب شدن مثال: دیگه داشت طاقتم طاق می شد و می ترسیدم که بلایی به سرش بیارم.
معنی اصطلاح - > طاس کسی خوب نشستن شانس آوردن؛ خوش اقبال بودن مثال: این بار طاسش خوب نشست و شوهر خوبی گیرش آمد.
طاقت کسی طاق شدن صبر / تحمل / حوصله ی کسی به پایان رسیدن؛ بی تاب شدن مثال: دیگه داشت طاقتم طاق می شد و می ترسیدم که بلایی به سرش بیارم.
طاقت کسی طاق شدن صبر / تحمل / حوصله ی کسی به پایان رسیدن؛ بی تاب شدن مثال: دیگه داشت طاقتم طاق می شد و می ترسیدم که بلایی به سرش بیارم.
have an entire confidence in
have an entire confidence in
have an entire confidence in
in bondage
in bondage
in bondage
bald - headed mouse
bald - headed mouse
The use of one's penis to slap another's face
dick milk
dick milk
dick milk
duck soup
drink like a fish
drink like a fish
drink like a fish
drink like a fish
drink like a fish
A young woman who is single and disinterested in being in a romantic or sexual relationship. The phrase is a calque ( loan translation ) from the Jap ...
choke the chicken
half - shaved
half - shaved
fuck like a mink To have sex passionately or enthusiastically
sex kitten
sex kitten
Used to humorously indicate that one has noticed that the other person's penis is erect beneath his clothes. Things with phallic shapes, such as "ban ...
خیارگان. [ رَ / رِ ] ( اِ ) برگزیدگان. منتخبان : خیارگان صف پیل آن سپه بگرفت نفایگان را پی کرد و خسته کرد و نزار. فرخی.
خیارگان. [ رَ / رِ ] ( اِ ) برگزیدگان. منتخبان : خیارگان صف پیل آن سپه بگرفت نفایگان را پی کرد و خسته کرد و نزار. فرخی.
خیارگان. [ رَ / رِ ] ( اِ ) برگزیدگان. منتخبان : خیارگان صف پیل آن سپه بگرفت نفایگان را پی کرد و خسته کرد و نزار. فرخی.
banana oil
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company
Charm one to your company