پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٤٠)
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ] the female breasts
golden doughnut ( n. ) the vagina
golden doughnut ( n. ) the vagina
golden doughnut ( n. ) the vagina
روضات. [ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ رَوضَة. ( المنجد ) ( دهار ) ( ناظم الاطباء ) . ج ِ روضه ، به معنی باغها و مرغزارها. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ) : گر ...
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
کهن عمر. [ ک ُ هََ / هَُع ُ ] ( ص مرکب ) کهن سال . سالخورده و پیر : به موسی کهن عمر کوته امیدسرش کرد چون دست موسی سپید. سعدی ( کلیات چ مصفا ص 272 ) .
گنه فرسا. [ گ ُ ن َه ْ ف َ ] ( نف مرکب ) که گناهان را بخشد. گناه بخش : خسروا پیرانه سرحافظ جوانی میکندبر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو. حافظ.
پاکداد. ( ص مرکب ) عادل : چنین گفت کز داور پاکداددل ما پر از ترس و امید باد. فردوسی . که برگردد از رزم امروز شادکه داند چنین جز تو ای پاکداد. فردوسی .
پاکداد. ( ص مرکب ) عادل : چنین گفت کز داور پاکداددل ما پر از ترس و امید باد. فردوسی . که برگردد از رزم امروز شادکه داند چنین جز تو ای پاکداد. فردوسی .
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
روز گذرانیدن . [ گ ُ ذَ دَ ] ( مص مرکب ) دفعالوقت کردن . ( از آنندراج ) . وقت گذراندن : امید هیچکس به قیامت نمانده است از بس که روزمیگذراند بهانه اش ...
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی
روز گذرانیدن . [ گ ُ ذَ دَ ] ( مص مرکب ) دفعالوقت کردن . ( از آنندراج ) . وقت گذراندن : امید هیچکس به قیامت نمانده است از بس که روزمیگذراند بهانه اش ...
play dirt ( v. ) ( US ) to deceive
naughty dickey - bird ( n. ) [ext. bird n. 1 ( 1a ) ] a prostitute
naughty bits ( n. ) [this quite deliberate euph. was coined c. 1969 by the Monty Python’s Flying Circus comedy team] the genitals, of either sex
naughty bits ( n. ) [this quite deliberate euph. was coined c. 1969 by the Monty Python’s Flying Circus comedy team] the genitals, of either sex
naughty bits ( n. ) [this quite deliberate euph. was coined c. 1969 by the Monty Python’s Flying Circus comedy team] the genitals, of either sex
naughty house ( n. ) [SE house/house n. 1 ( 1 ) ] a brothel.
devil’s doorbell ( n. ) ( US ) the clitoris
devil’s doorbell ( n. ) ( US ) the clitoris
devil’s box ( n. ) [the supposed sinfulness of music] ( US ) a violin
devil’s doorbell ( n. ) ( US ) the clitoris
devil’s box ( n. ) [the supposed sinfulness of music] ( US ) a violin
devil’s box ( n. ) [the supposed sinfulness of music] ( US ) a violin
soul sounds ( n. ) ( US black ) music
soul sounds ( n. ) ( US black ) music
soul folks ( n. ) ( US black ) black people
soul kiss ( n. ) a deep kiss, involving putting one’s tongue into one’s partner’s mouth; thus as v. , to kiss in this way; thus soul - kissing n