پیشنهادهای Setayesh-Arya (٤٢٧)
کرخت، بی حس، سِر
سازمان - ارتباط
اقدام - تلاش - کوشش کردن
وحشتناک - افتضاح - خیلی بد
سود - منفعت - سود کردن
نهضت - عملیات
شرایط - اوضاع
برجسته - زیاد
دست و پنجه نرم کردن با چیزی - دادو ستد کردن با کسی
کلنجار رفتن با
واضح - صریح - مطمئن
جزء - عامل اصلی - عنصر
قطعا
Lie down
کلفت!
Shriek
شوم، پلید، شرور، پست، متقلب، وحشتناک
از این رو
کلی خندیدن
صندوق دار
شب رو - شب بیدار
به معنی سیل جمعیت. . . very large number
تقاضا نامه/درخواست
درخواست کردن
زوج
قرار گذاشتن
پولدار
پرسه زدن
تو دیگه به چیزی اهمیت نمیدی
دیر رسیدن
من خیلی داغونم!
از دستم در رفت
از هم پاشیدن
مثال: A thousand miles and poles apart و هزاران مایل تیکه پاره میشه
از هم پاشیدن
به یادآوردن
مثال:not the slightest idea کوچکترین چیزی نمی دانست ( یعنی هیچی نمیدونست )
حقه ها
مرهم بخشیدن
مغاک/کف ژرف اقیانوس
دقیق
پرخاشگری
کوتاه کردن
تاثیری نداره
اصلا خوب نیست
به راحتی
از بین بردن
تشدید کردن
سُرخوردن روی. .
آدم پست