پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
قهرمان زندگی خودت باش
فراگیر شدن در فضای مجازی
این از کلمات واقعا پرکاربرد انگلیسی هست . اما بنظر من مهم ترین معنی هاش ایناست: ضربه زدن اعتصاب کردن به ذهن خطور کردن به نظر آمدن برانگیختن
کار نیکو کردن از پر کردن است 💪
دوستان forego رو با forgo اشتباه گرفتن Forgo یعنی صرف نظر کردن، چشم پوشی کردن ، رها کردن اما Forego یعنی مقدم بودن و قبل از چیزی آمدن
به زبون لری بهش میگیم سزرکه🤪 یه لرزشی که بعضی موقع ها از سرما، بعضی وقتا از حس چندش آور بودن چیزی یا حتی از ذوق به آدم دست میده
سرزنش کردن Don't beat yourself up خودتو سرزنش نکن
سه معنی داره ۱ ) اتفاقی به چیزی برخوردن ۲ ) به نظر رسیدن ۳ ) واضح بودن منظور
از اون کلماتی هست که توی هر جمله ممکنه یه معنی داشته باشه . اما عمدتا اگه اسم باشه :حیطه و حوزه، قطب نما و پرگار و اگه فعل باشه فهمیدن، محدود و محصو ...
شیب تند
در کاری عملکرد عالی داشتن بهتر و کارآمد تر از همه بودن
علف های خشک که برای آتش گرفتن خیلی مساعد هستن . به لری بهشون میگیم چخچیله 😅
چه شکلیه
نقص کار کسی را پوشش دادن . جور بقیه رو کشیدن
حاشیه رفتن طفره رفتن
۱ ) رسیدن ۲ ) شانس انجام کاری را داشتن ۳ ) شروع کردن
۱ ) مژدگانی و جایزه ای که برای کشتن یا دستگیر کردن کسی میذاشتن. ۲ ) سخاوت و بخشندگی
دو معنی در دو جایگاه مختلف داره. ۱ ) بدون چون و چرا چیزی رو پذیرفتن و مسلم دونستن ۲ ) ارزش چیزی رو دست کم گرفتن و بی توجهی کردن به اون نعمت یا مسیله
در مقایسه با Compared with
اخراج کردن با تیپا بیرون انداختن Get a kick out of something یعنی از چیزی خیلی لذت بردن
دستور جلسه . نیت و مقصود . Hidden agenda نیت پنهانی
سگ دو زدن
زبان داشتن عوارض داشتن اثر منفی گذاشتن
به معنی خواب عمیق هست . زود خوابیدن معنا نمیده
خیلی نزدیک در حدی که میشه پیاده رفت
از فلان روز به بعد
حقته
جاودانه کردن خصوصا یک بیعت نادرست و باوری غلط to make a situation, attitude etc, especially a bad one, continue to exist for a long time
مزرعه
هتل خانوادگی. یعنی یک بیزینس خانوادگی ست که اعضای خانواده با کمک هم راه انداختن و اداره میکنن
دومعنی داره . غنیمت جنگی و تاراج باسن
تعدیل نیرو کردن کوچک کردن یک کمپانی یا . . . از نظر مقیاس و سایز
از پس چیزی برآمدن
کسی را شناختن آشنا شدن با کسی
خم و چم چیزی را فهمیدن . از چیزی سر درآوردن .
مانع مشکل سد
تاثیر بسزایی داشتن
نیروی کار تازه نفس
بخور و نمیر
My loved ones عزیزانم Their loved ones عزیزانشان
شناخت تشخیص پذیرش قدردانی
مساعدت کردن همکاری کردن
عرف پوشش یا قوانین پوشش در یک مکان خاص مثلا اداره یا سازمان . There is a strict dress code in our company
عاملی که استرس آدم رو کم میکنه
عمیقأ در مورد چیزی فکر کردن . تاثیر خوب یا بد گذاشتن روی چیزی . Reflect well on your reputation
رسیدیم اینم از این
رفتن و آوردن
و همچنین spin out of control. یعنی اوضاع به سرعت از دست خارج بشه .
دوران طلایی
Morph into تغییر شکل دادن خودت رو به شکل چیزی درآوردن