پیشنهاد‌های سارافرجپور (٢,٥٦٩)

بازدید
٥٢٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦١

قهرمان زندگی خودت باش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

فراگیر شدن در فضای مجازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

این از کلمات واقعا پرکاربرد انگلیسی هست . اما بنظر من مهم ترین معنی هاش ایناست: ضربه زدن اعتصاب کردن به ذهن خطور کردن به نظر آمدن برانگیختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دوستان forego رو با forgo اشتباه گرفتن Forgo یعنی صرف نظر کردن، چشم پوشی کردن ، رها کردن اما Forego یعنی مقدم بودن و قبل از چیزی آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به زبون لری بهش میگیم سزرکه🤪 یه لرزشی که بعضی موقع ها از سرما، بعضی وقتا از حس چندش آور بودن چیزی یا حتی از ذوق به آدم دست میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سرزنش کردن Don't beat yourself up خودتو سرزنش نکن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چه شکلیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

علف های خشک که برای آتش گرفتن خیلی مساعد هستن . به لری بهشون میگیم چخچیله 😅

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

در کاری عملکرد عالی داشتن بهتر و کارآمد تر از همه بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

از اون کلماتی هست که توی هر جمله ممکنه یه معنی داشته باشه . اما عمدتا اگه اسم باشه :حیطه و حوزه، قطب نما و پرگار و اگه فعل باشه فهمیدن، محدود و محصو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

۱ ) رسیدن ۲ ) شانس انجام کاری را داشتن ۳ ) شروع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سه معنی داره ۱ ) اتفاقی به چیزی برخوردن ۲ ) به نظر رسیدن ۳ ) واضح بودن منظور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نقص کار کسی را پوشش دادن . جور بقیه رو کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شیب تند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

۱ ) مژدگانی و جایزه ای که برای کشتن یا دستگیر کردن کسی میذاشتن. ۲ ) سخاوت و بخشندگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

دو معنی در دو جایگاه مختلف داره. ۱ ) بدون چون و چرا چیزی رو پذیرفتن و مسلم دونستن ۲ ) ارزش چیزی رو دست کم گرفتن و بی توجهی کردن به اون نعمت یا مسیله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

خیلی نزدیک در حدی که میشه پیاده رفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

زبان داشتن عوارض داشتن اثر منفی گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به معنی خواب عمیق هست . زود خوابیدن معنا نمیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اخراج کردن با تیپا بیرون انداختن Get a kick out of something یعنی از چیزی خیلی لذت بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

جاودانه کردن خصوصا یک بیعت نادرست و باوری غلط to make a situation, attitude etc, especially a bad one, continue to exist for a long time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

حقته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

سگ دو زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مزرعه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کسی را شناختن آشنا شدن با کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شناخت تشخیص پذیرش قدردانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بخور و نمیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خم و چم چیزی را فهمیدن . از چیزی سر درآوردن .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

رفتن و آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نیروی کار تازه نفس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تعدیل نیرو کردن کوچک کردن یک کمپانی یا . . . از نظر مقیاس و سایز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

عرف پوشش یا قوانین پوشش در یک مکان خاص مثلا اداره یا سازمان . There is a strict dress code in our company

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Morph into تغییر شکل دادن خودت رو به شکل چیزی درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دومعنی داره . غنیمت جنگی و تاراج باسن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در مقایسه با Compared with

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خزانه اندوخته مجموعه آثار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

از فلان روز به بعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

از پس چیزی برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

هتل خانوادگی. یعنی یک بیزینس خانوادگی ست که اعضای خانواده با کمک هم راه انداختن و اداره میکنن

پیشنهاد
١٧

دنبال کن امیدها و آرزوهاتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مساعدت کردن همکاری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ورشکسته بی پول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سفره رومیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

صمیمیت و ارتباط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

و همچنین spin out of control. یعنی اوضاع به سرعت از دست خارج بشه .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قدم گذاشتن به جایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پیگیری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حشرات موذی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

از هر زمانی تا به امروز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دامداری صنعتی