پیشنهاد‌های وهسودان مرزبان (١,٢٨٠)

بازدید
١,٨٠٣
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

براندر و خواندر و مادندر و دختندر و پسندر از نخست به برادر اندری ( ناتنی ) و خواهر اندری و زن پدر ودخت شوهر و پسر شوهر گفته می شود و به شوهر مادر و پ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرنگ از Syringe گرفته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خشن به معنی درشت و مخالف نرم است ممکن است به ادمی تندخو نیز خشن گویند اما به معنی تندخو نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار ای ساربان، ! خدا را؛ پیوسته متصل ساز ایوار را به شبگیر، شبگیر را به ایوار ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غارج صبح است که هنوز گیتی به آرام اندرون است وتا بامداد که برخیزند و به کار عام شوند - و غارجی صبوحی زدن است سپیده دم که وقت کار عامست نبیذ غارجی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دانه بخورک - بادام کوهی تلخ و ان از مح است که با ماش نیز همخانواده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماهان و ماج ماه است چو تو شاه ننشست بر تخت عاج فروغ از تو گیرد همه مهر و ماج . فردوسی و اگر ما جان باشد مام جان به مادر مادر گفته میشود و جان برای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بدرقه ویا بذرقه فارسی است و عربی نیست و عربی دانان انرا عربی نمیدانند و در عربی صرف نمی شود گردش ذال و دال نیز نشان پارسی بودن ان است این وازه شاید ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مانا همه این معانی گفته شده میدهد اما دوستی که گفت تبریز دست نیاکان اورارتو بوده و ان دوست دیگر که گفت دست کردان بوده هردو درست گفتند نیاکان هردو در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیاژم در شعر کسایی میتواند دو معنی داشته باشد یکی خرد و ریز ریز کن و دیگر انکه بیاگن ان را در روده بیاگن - این کلمه در لری و فارس و بسیاری جاها به ص ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گفت کوتوال نبشته است و گفته �بیست و اند هزار قفیز غله در کندوها انبار کرده شده است، باید فروخت یا نگاه باید داشت؟� ما را به غزنین چندین غله است و این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نشتیمان یا نیشتمان نه به معنی زادگاه و نه کشور است نشتیمان یعنی نشست مان نشیمن - این معنی لغوی ان است دیگر هر کس میخواهد به میل خود به ان چیزی بیفزای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خالوو هالو از خال عربی است به پارسی ( با همه گونه های زبانی ایران ) ماما و کاکا است در خراسان بیشتر ماما را به برادر مادر میگفتند و کاکا را به برادر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دم جنبانک گویند خجسته را بجز از خردما ندارد گوش بنفشه را بجز از کرکما ندارد پاس . منوچهری ( دیوان چ 2 ص 45 ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فروهیده به معنی پسندیده است و فرهنگنویسانی چون هدایت معنی اشتباه خردمند و دانا و از این دست را وارد فرهنگ نامه و سپس لغتنامه کرده اند معانی غلط را با ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگان و خایگان هردو میتواند درست باشد کوبش خایگان مشهور است جایگان تو چو کابیله شده ست رنگ او چون کون پاتیله شده ست کابیله گویه دیگری از کوبال ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگان و نه جایگاه و خایگان جایگان تو چو کابیله شده ست رنگ او چون کون پاتیله شده ست دو کتاب لغت فرس و صحاح الفرس پیش از قرن هشتند و لغت را به معنی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

افروغ افروز است سپهر مهرافروغ = سپهر مهرافروز - جانافروغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشگامی - اقدام در جنگ نهاد از میان گوان پیش پای فردوسی ز بهر دل شاه کشور گشای بماندم نهادم یکی پیش پای بهمن نامه ایرانشاه ابوالخیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نام دیهی ست در هفت فرسنگی شیراز و انرا بردج و ابرده نیز گویند و نام دیهی است به نزدیکی نخشب و عزیز بردی از انجا بود و نام دیهی است در نزدیکی غزنه که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گبرسریانی که به معنی مرد است پیوندی به گبر پارسی ندارد و به کفر نیز پیوندی ندارد و قیاسش با مزگت سخت پریشانگویی است گبر پیش از اسلام نیز به زرتشتیان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

عنصری کنر را گنر اورده - متاسفانه در دیوان را به صورت گبر اورده که اشتباه است نه یک سوار است او بلکه صدهزار سوار برین گواه من است آن که دیده حرب گن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گمانم سرزمین میان کابل و هند که سید علی همدان در ان جان سپرد نام گنر دارد و گبر تصحیف گنر است که اکنون در افغانستان انرا کنر خوانند و در کتابها مرگ س ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نیاز واژه ای پارسی است گویی ترکیبش ن یاز است چون نبشته و اینگونه نون خنثی بسیار پیش از واژگان پارسی میاید و

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

این واژه فارسی است و پیش از انکه ترکان به ایران ایند در زبان عربی به صورت جلاوز ثبت شده - که همان گلآویز است و در پارسی معنی پیشرو ندارد بلکه معنی پا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پارسیان سرزمین پارس را بدو نیم کرده بودند خراسان و خوروران یا ایواران که به معنی مشرق و مغرب است از قومس به ان سو خراسان بود و از قومس تا نهاوندمغرب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نابند و نوبندگان نام چند جا از پارس است مردم فارس نان را نون میگویند و اگر معنی نونبند میداد نونبند نابند میتواند به چم نهاوند و مرکز نیز باشد

پیشنهاد
٢

احمقانه است وقتی قطران تبریز زبان مردم اذربایجان را پارسی مینامد انگاه بییاییم و نام انرا ایرانی بنهیم اگرچه نام ایران نام کهن پارسیان بوده اما انها ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زار وک = بسیار گزنده زار= - زهر و صفت ساز = زهرو - چون ترس و ترسو و هند و هندو کاف فارسی پهلوی برای تاکید و تفضیلی کردن مانندترسوک - هندوک - گریوک از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پخته با فتح اول پنبه باشد به بغت خراسانیان در افغانستان و تاجیکستان نیز هم اکنون گفته میشود بدان مکیب بدوزد که دل نهی همه عمر زهی بریشم و پخته زهی د ...