وهسودان مرزبان

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
داو١٦:٤٤ - ١٤٠٢/٠٣/١٦داو به دو چم است یکی دشنام و داد و بیداد کردن - دیگر نوبت - میگویند داو منست یا دو منستگزارش
0 | 0
فلز١٠:١٢ - ١٤٠٢/٠٣/١٢خار پارسی فلز را گویند و سنگ خارا را نیز چون مانند فلز نموده و سنگ خاره گفته اند. برابر دیگر پارسی آن ایوخشوست و " داتو" است تیر در سنگ نشسته تا سوف ... گزارش
0 | 0
بدر١٠:٠١ - ١٤٠٢/٠٣/١٢بدر در پارسی بیش از یک نام دارد کاک و خار چو خورشید تابان نهان کرد روی همی تاخت خار از پس پشت اوی فردوسیگزارش
0 | 0
فریش٠٨:٤٩ - ١٤٠٢/٠٣/٠٥فریش روی بدان خوبی و بدان گفتار بر من آن بت بازار نیکوان بشکست فری دو زلف سیه رنگ او چو خفته دو زاغ بر آفتاب و دو گل هر یکی گرفته بچنگ. فری خوی آن ب ... گزارش
0 | 0
فری٠٨:٤٩ - ١٤٠٢/٠٣/٠٥فریش روی بدان خوبی و بدان گفتار بر من آن بت بازار نیکوان بشکست فری دو زلف سیه رنگ او چو خفته دو زاغ بر آفتاب و دو گل هر یکی گرفته بچنگ. فری خوی آن ب ... گزارش
0 | 0
فریش٠٨:٣١ - ١٤٠٢/٠٣/٠٥فریش فری آفری آفرین آفریگ همه بیک چمند فریش روی بدان خوبی و بدان گفتار بر من آن بت بازار نیکوان بشکست فرخی فریش سیم و مر آن سیم را ز مشک حجاب فریش ... گزارش
0 | 0
فری٠٨:٣١ - ١٤٠٢/٠٣/٠٥فریش فری آفری آفرین آفریگ همه بیک چمند فریش روی بدان خوبی و بدان گفتار بر من آن بت بازار نیکوان بشکست فرخی فریش سیم و مر آن سیم را ز مشک حجاب فریش ... گزارش
2 | 0
ملت٠٩:٥٩ - ١٤٠٢/٠٣/٠٤اژگ پهلوی و کارا پارسی هخامنشی است چقدر چرت اینجا نوشته شده شما که هنوز نمیدانید ملت و ملک دو چیز جدا هستند پارسی ملک شهر است و پارسی مملکت شهرستان ... گزارش
9 | 0
خمیازه٠٨:٢٤ - ١٤٠٢/٠٣/٠٤خم= خَو= خواب است دگرش م/و در پارسی بسیار فراوان بوده مانند مویز ممیز . پروین /پرمین. اندمه/اندوه. وند/مند. خیم/خیو. همال/هوال. امار/اوار. دمان/دوان. ... گزارش
0 | 0
برادر٠٥:١٧ - ١٤٠٢/٠٣/٠٤برادر را به پارسی دادر/برادر/براذر/بیادر/براد/برات/براس/برار/برور/ورور - کاکا/کاکو/گگو/گئو گویند نه بذاذر بود بنرم و درشت که برای شکم بود هم پشت آهو ... گزارش
5 | 0
اندازه٠٢:٤٨ - ١٤٠٢/٠٢/٢٩دهخدا هیچ از اندازه نگفته جز افکندن - اندازه انداخت و براورد است سنگی انداخت و اندازه شد انداختنش - اندام همه کار به اندازه آنست نشاید کار بی ان ... گزارش
0 | 0
هضبه٢٣:١٠ - ١٤٠٢/٠٢/٢٨هضبه همان فلات است مانند هضبه پارسی یا هضبه فارس که از ارمنستان تا هند کشیده شده و به ان هضبه ایران نیز گفته میشودگزارش
2 | 0
تاش١٨:٢٢ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧دوستان که گفتند تاش تراشیدن است اری تراشیدن در پارسی باستان و پهلوی تاشیدن بوده مگر وازه تیشه را نمینگرید تاشیدن را هنوز بسیاری میگویند بسیاری واژه ه ... گزارش
2 | 0
تالان١٨:٠٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧افرین فرتاش تالان تاران تارون تالون تاراج تاراگ مانند داناگ /داناج پارسی اند و تاراندن نیز معنی میدهدگزارش
0 | 0
قوچ١٦:٢٢ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧دهخدا همه واژگان پارسی را که نشناخته ترکی و عربی پنداشته نادان ندانسته که انرا خوچ/قوچ گویند و این پهلوی است و به عربی رفته انرا کبش مانند کوک/کبک گف ... گزارش
9 | 0
صاحب١٤:٤٣ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧پارسی آن خداوند خدایگان خاوند هاوند خدای خدا خیا کیا خواجه گویند خذاوند و خذایگان و خذا نیز گویند و اگر زن باشد خاتون ختین خذین خدین - پارسی واژه � ... گزارش
5 | 0
خدا١٤:٠٤ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧دهخدا دهها نام عربی برابر ان اورده که در پارسی کاربرد ندارد و دریغ از یک برابر پارسی چون گرگر - پیروزگر - دادار - دارنده - دارای - - پارسی واژه � ... گزارش
2 | 1
صاحب١٣:٣٣ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧در فرهنگهای عربی به فارسی کهن گاهی واژه پارسی که انرا میخواهیم نوشته شده ، انگونه نیک است برای نمونه امده ( صفره :توش آفتاب ) این نیک است که زیر توش ... گزارش
2 | 0
سباشی١٣:٠٩ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧در مفاتیح العلوم خوارزمی نامی از ترک نبرده نوشته "شباسی هو صاحب الجیش - صاحب الجیش یعنی سپاهی و نه چیز دگر - ترکان این واژه را نشناختند و انرا سوباش ... گزارش
5 | 0
دهلیز١١:٢٤ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧دَهلیز پارسی انست گویی ان دریج ( از در ) بوده چرا که انرا دلیج و دالیج و دالان نیز گویند دهلیز تونل و نقب نیست انرا در پارسی آهون و سَمج گویندگزارش
2 | 0
دهلیز١١:٠٧ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧دهخدا وارونه گفته دَهلیز پارسی است و معرب ان دِهلیز است تنها اگر دهلایز را با زبر میگوید هر انچه امروز با زیر میگویند درست نیست و با زبر است همانگونه ... گزارش
2 | 0
پراشیدن٠٢:٠٤ - ١٤٠٢/٠٢/٢٥پریشیدن پراکنده شدن است و در ایران پراکندن افشره است مانند دو لیمو لت کن بر خوراک بپرشان - رخت شسته را اب کش و انرا بپرشان بر آفتاب انداز - پرشاندن پ ... گزارش
2 | 0
امدن٠٧:٢٢ - ١٤٠٢/٠٢/٢٠ریشه امدن از گم است و به گم/چم/چو/شو/وم گشته بوده و به اومدن وسپس به امدن گردیده چم /چو/شو نیز هنوز در پارسی رواج دارد -گزارش
2 | 0
امدن٠٥:٤٩ - ١٤٠٢/٠٢/٢٠دهخدا وکزازی ایدن را برای امدن نمونه اوردند که یزدان پاک ازمیان گروه برانگیخت ما را [ فریدون ] ز البرز کوه بدان تا جهان از بد اژدها بفرمان و گرز من آ ... گزارش
0 | 0
پازن٢٣:٠٥ - ١٤٠٢/٠٢/١٩بز را در پارسی پهلوی چه کوهی و چه خویی باشد بز گویند اگر خویی ( اهلی ) باشد آنرا گیسی نیز گویند که بچم مویین است نر آنرا شاک و نر بزرانش را تگه و بی ... گزارش
2 | 0
تکه٢٢:٥٩ - ١٤٠٢/٠٢/١٩دوستی که گفتند تکه زیر و زبر دارد باید بگویم با تِکه را بازبر نیز گویند مگر تک نشنیدیگزارش
0 | 0
تکه٢٢:٥٥ - ١٤٠٢/٠٢/١٩واژه تیگر نیز در تیگر یا دیگر دو تیگر سه تیگر همان که امروز در افغانستان جای بخش و تکه بکار میرود از همان استگزارش
2 | 0
تکه٢٢:٤٧ - ١٤٠٢/٠٢/١٩دیوان لغات ترک یک کتاب جعلی است که در اغاز قرن بیست به عربی معاصر نوشته شد. جعل کنندگان چون به پیشینه زبان ترکی آشنایی نداشتندآنرا به عربی نوشتند هیچ ... گزارش
5 | 0
سیل١٧:٤٠ - ١٤٠٢/٠٢/١٩گویا واژه لای نیز بچم سیل بوده ولای و لور باید از یک ریشه باشند این با انگونه که دوستمان درباره لورکند و لور گفت جور است چرا که وازه مویه و موره نیز ... گزارش
0 | 0
لای١٩:٠٥ - ١٤٠٢/٠٢/١٧لای لیک لیگ لوی به پارسی لعاب است در نامه انارجانی لوی انار بچم لعاب انار است و احمد خانی نیز در نوبهار بچوکان لیک را برگردان لعاب اوردگزارش
2 | 0
فلج١٦:٢٠ - ١٤٠٢/٠٢/١٧فلج عربی است - و پالسی انگلیسی - در پارسی شیشله گویند دستهایم شیک گردد پایهایم شیشلهگزارش
0 | 1
برغست١٤:٤٩ - ١٤٠٢/٠٢/١٧رودکی استاد شاعران جهان بود صدیک از او توئی کسایی برگست خاک کف پای رودکی نسزی تو هم نسزی کوش او چه خائی برغست هم نسزی خاک کفش او چه ژاژ میخایی گرغ ... گزارش
2 | 0
سماع٠١:١٣ - ١٤٠٢/٠٢/١٥سماع واژی سامی است بچم شنیدن و هیچ گمان در ان نیست مگر آنکه در برخی زبانهای ایرانی سما را رقص و سماگر را رقاص میدانسته اند و در سانسکریت هم این واژه ... گزارش
0 | 0
قرشمال١٥:٥٤ - ١٤٠٢/٠٢/١٣چه اندازه چرت گفته میشود - اینکه به کی میگویند که معنی نمیشود - غربت و غربتی یعنی چه؟ غریب - انکه بوده با غریبشمار مردم مختلط چون پدر را نام ... گزارش
2 | 0
مستی٠٥:٥٣ - ١٤٠٢/٠٢/١٣خواهش میکنم کامنت فرستاده شده پیشین را پاک کنید من درست ننوشتم بی مست خرسند و خشنود است کامنت پیشین را نادرست نوشتم مکنزی بی مست را خرسند گفته ای کا ... گزارش
0 | 0
مستی٠٥:٤٧ - ١٤٠٢/٠٢/١٣مُست هم گله مند و شکوه مند و ناخرسند است و هم خرسند و خشنود مکنزی در فرهنگ پهلوی خرسند و خشنودگفته به مستی رسید این از ان ان از این چنان تنگ شد بر د ... گزارش
0 | 0
لیوه١٤:٠٥ - ١٤٠٢/٠٢/١١مردم استان فارس باصریها شهرهای و روستاهای شرق شیراز و استان فارس نیز به دیوانه لیوه میگویند شاید عاشق هم باشد - دارم به این می اندیشم که چه اندازه بر ... گزارش
5 | 0