پیشنهاد‌های وهسودان مرزبان (١,٣١٧)

بازدید
٢,١١٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

دوست عزیز هرچه در شاهنامه امده پارسی نیست شوربختانه بسیاری در شاهنامه دست بردند و واژگان پارسیش را به عربی برگردانده اند و بسیاری هم بیتهای بیخود بدا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-٢١

دوستانی که درباره گفت گفتند نخست انکه ت در همه گویه های گفت و گوت و وت و وخت واخت و نمونه های دگر شناسه است و از ریشه واژه نیست بهتر است وازگان را با ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

برده براستی بچم اسیر است که او را از جایی به جای دگر برند بر به چم حمل عربیست و بچم آر و بر هر دو است گرچه امروز یکسویه شده بر ، بَرشت ، برشن ، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اینکه دیسه ای به مانند چلیپای ترسایی از روزگار باستان میان اریان بوده سخنی است درست مگر انکه ایرانیان انرا چلیپا نمی نامیدند چلیپا/چلیبا/صلیبا/کلیبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هرنگ آنگونه که در لکی هست در استان فارس هم هست گویی معنی تکیه گاه میداده و آرنج / آرنگ را برای تکه گاه بودنش ارنج گفته اند و هرنگ را باید با ارنگ یک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مل به هرگونه که بخوانیش گردن است پاره ای انرا با زیر و پاره ای با زبر و پاره ای با پیش میگویند یزد و شیراز و لر و کرد همگی گردن را مل میگویند مل بچم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اگر تو یار گیری یککی بس وگر با دوکنی یارت بنی کس و گر بَیْ سه کنی بی یار گردی و گر افزون کنی بر سر زنی تس نخستین بند بدینسان نیز است - اگر تو یارگیری ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

تفگ انگونه که در دهخدا امده از واژه توپ نیست توپ واژی مصری ( قبطی - فرعونی ) برای گوگ/گوی است و تفگ پارسی است همچنان که فشگ نیز پارسی است فشگ از افشا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بنشاستند درست است خوردند خوراندند رهیدند رهاندند برگشتند برگاشتند بنشستند بنشاستند روی گل سرخ بیاراستند زلفک شمشاد بپیراستند کبکان بر کوه به تک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دمن چشم انداز است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

میرا = انکه میمیرد و میراست میرا گویشی دگر از مهرا و میثرا بچم خور و مهر و هور و خورشید است و این همه پارسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گذر - گذار بچم از چیزی گذشتن و عبور است ترک چیزی را ههم گویند - سپاسگذارم یعنی سپاسنمیگزارم - گزار/وجار بچم شناختن است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

به خداوندی خدا هم دهخدا هم موسسه دهخدا بی همه چیزند آیا نباید معنی کرای پارسی را بنویسد؟ کرا سود و ارزش است کرا نمی کند ایام پنج روزه عمر : چنان بد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خلنگ در استان فارس به مرغ و خروس جوان گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تورج پسر میانی بود و نه بزرگترین - چرا که سرم برادرش تورج را گوید من ه سال و خرد از تو مهترم بجنبید مر سلم را دل ز جای دگرگونه تر شد به آیین و رای ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در فزیک از پس برامدن بسنذگی و بیش از بسندگی - احتمال محتمل تحمل - سود متوقع یا زیلن متوقع تخمین ارزیابی اندازه گیری براورد -

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

این انین است و نه ایین || نهره ای بود که بدان ماست و دوغ از یکدیگر جدا کنند. دوغم اکنون که در آنین تو شد بزنم تا بکشم روغن از او. دوغم ای دوست در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی کژی زاید و کاستی کاستی در این بیت ستم است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گویی خلم با خدو دو گویه از یک واژ باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

جوش= اوج - منتها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

به اوردگه رفت نیزه بکفت بچم کف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

خیابان بر گرفته از نام خدابان/خذابان/ خیابان هرات است و نخستین بار انجا را خیابان خواندند در تاریخ بیهقی تألیف ابو الفضل محمد بن حسین بیهقی ( 385 - 4 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ایرزاد - این خوش و بش نبوده و خوش و وَش بوده انرا دگرگون کرده اند و وش نیز همان خوش است - شما پارسی نمیدانید و نمیدانید آز بیشی نیست - - بخش را ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

امیر علی شیر سارت را به معنی پارسی به کار برده و گفته است : از زمانی که مُلک، از عرب و سارت به خانهای ترک انتقال پیدا کرد؛ در زبان ترکی هم از زمان هل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جیر جیر آواز وافور باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

باد در پهلوی هم باد وزان است و هم هوا برای همین به هرجا از رخت که بسته نیست نیز بادبان گویند به سوراخهای زیر بغل و برخی بازه ها که با زیب و دکمه بسته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

نمیدانم چرا دهخدا در انجا که خرمهره و خرچال اورده خربزه را نیاورده خرآس ، خرامرود، خربط، خرپشته ، خربیواز، خرتوت ، خرچال ، خرچنگ ، خرسنگ ، خرگاه ، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پوشه = پوشن جامه سرش تنگ بگرفت و یک پوشه چاک بداد و نبود آگه از شرم و باک فردوسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

مان بن ماندن و گشته ماد است ( ن ماند سپس افزوده شده مانند ستاد و افشاد فرساد که ستاند و افشاند و فرستاند شده ) و ماد و مان جای مادن/ ماندن است و آنچه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به عربی حلم شود - پسر نو گوشاسپ پسر تازه محتلم شده نو ریش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

درایش بچم تحول و ترانسفرم است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نردشیر پارسی است در پهلوی هم نرد را نردشیر گفت اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اننچه را امروز بیم میگوییم در پهلوی بَه هیم / بخیم / پخیم /و خیم میگقتند گمانم در عربی وخیم به خیم را از پارسی گرفته انرا به وخم و وخامه گردانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چو بازارگان را درم سخته شد فرستاده از کار پردخته شد. فردوسی. کسی کش نیاز است آید بگنج ستاند ز گنجی درم سخته پنج. فردوسی. همه راه خاقان بپردخته بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیداست که شولیدن همان شوریدن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دروشت و بیز درفش باشد بیز است و نه تیر ای مسلمانان زنهار ز کافر بچگان که به دروشت بتان چگلی کشت دلم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آید از باغ بی سرود و بازیج دستک بکراعه می برآرد ورتیج. زینتی ( از لغت نامه اسدی ) . گشته در چنگل عشق تو گرفتار دلم همچو ورتیج که در چنگل باز است اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرَک در پارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در پارسی دری به ویژه در گویش کرمانی واژهٔ بدبده و بودنه و بدیده، در پارسی دری کهن وَرْ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کربال سره آن کربار است مانند رودبار و دریابار و باریاب و فاراب - بزمینی که کنار رود است و آب بر آن سار شود رودبار گویند و چون کربال کنار رود کر است آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در این سرود چمانه دوم جانور ( جمنده - جمبنده ) باشد چه لافی که من یک چمانه بخوردم چه فضل است پس مر ترا بر چمانه. ناصرخسرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ای کوته استینان تا کی درازدستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارده یا کاردین گونه ای گیاه است و از ان اش درست میکنند در ایران بویژه استانهای فارس و کهکیلویه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فزون=فزا/فزود/برفزود/افزایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از تک اسپ و بانگ و نعره مرد کوه پرنوف شد هوا پرگرد. عنصری وز چکاوک نوف بینی رستخیز دشت برگیرد بدان آوای تیز رودکی قلادید در لشکر افتاده نوف از آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرپه واژی پارسی است در همه انرا بکار میبرند کرپه نورس نونهال نوزاد نوجوان است اینکه دیر زا و دیر کشت گمان کرده اید همان کوچکتری بوده و نه نارسی - کرپ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدگیس/صدویس/صدگیسه درست است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدا را چگویی به دهخدا نوشته نارو از نا رو نا رو ، ناروا است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

او پس از سوی بلشویک های روسیه که خواستار گرفتن ایران بودند و پیشتر هم به ایران تاخته بودند و پس از ان هم نشان دادند که دشمن ایرانند به ایران تحمیل شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غرس/غراش گر نه بدبختمی مرا که فگند با یکی چاف چاف زود غرس رودکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهانا، همانا کزین بی گناهی گنه کار ماییم و تو بی گنازی رودکی