پیشنهادهای سعید (٤٠)
طغیان کردن
یعنی جایی که آب دریا شن ساحل رو پررنگ میکنه نسبت به جاهای خشک دیگر شن ساحل که از دریا دوره ، همانجایی که وقتی میری دریا پات می ره تو شن خیس و پررنگتره
وقتی مایع ای به یه شی بخوره و صدا بده مثل چلپ چلپ کردن قطره آب ، مثل خوردن آب دریا به صخره
پاکت کردن
دیوانه وار
اقرار کردن ، اعتراف کردن
I'll get my brother to pay for dinner من هزینه شام رو به عهده برادرم میندازم Get : برای اینکه یه چیزی رو کسی دیگه انجام بده برات
handout اگر اسم باشه خیرات معنی میده اگر فعل باشه برگه راهنما معنی میده
منتشر کردن، بیرون دادن
پایه
اساس
Let's move on بریم سر اصل مطلب
امروزی
Put it down تا اخر پای چیزی یا کسی رفتن
I highly recommend it به شدت پیشنهادش میدم ( از نظر ارزش و رتبه )
تلفات
رانش زمین
فصلی
Mobbed with people پر از مردم
دفاع کردن
کسی رو از سوراخ موش کشاندن بیرون
Breakdown in culture شکاف در فرهنگ
مثلا یه هوا اومده بیماری فلان رو آورده Bug
لقمه چرب و نرم و خیلی مَلَس برای آسیب پذیر بودن
غرق کردن در افکار ی که تحت فشار هستیم
وقتی که از چیزی خیلی بدت میاد که انجامش بدی
زیاد نیازی به حفاظت از نظر پولی و مراقبت نداره
احتمالی ( که رخ میده در آینده )
ممکنه زیاده روی باشه
زدن زیر چیزی ( قولی یا حرفی یا قراری )
Living creature موجود یا حیوون خونگی
روند رو به رشد
دِ مُده
جا دادن ( از نظر خونه و کار )
I'm toast به فنا میرم
به فنا میرم
یه چیزی که حتما جور میشه و رد خور نداره.
یعنی یه کسی که مردم رو برای انجام کاری تحریک میکنه یا خوب یا بد
یه مشت دروغ You have me a pack of lies
پاچه خواری