پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,١٢٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نصرانی: دکتر فروزان فر در مورد " نصرانی " می نویسد : ( ( نسبت است به "ناصره" برخلاف قیاس ، ناصر ه شهری است واقع در فلسطین که مولد مسیح و مسکن مریم بو ...

پیشنهاد
٢

ژوزف: صورت دیگر است از کلمه ی یوسف نظیر : ژوزف و یوسف ، ژاکب و یعقوب، جهود و یهود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ژوزف: صورت دیگر است از کلمه ی یوسف . نظیر : ژوزوف و یوسف ، ژاکب و یعقوب، جهود و یهود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ژاکب : صورت دیگر است از کلمه ی یعقوب نظیر : ژوزف و یوسف ، جهود و یهود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

جهود: دکتر فروزان فر در مورد " جهود " می نویسد : ( ( صورت دیگر است از کلمه ی یهود نظیر : ژوزف و یوسف ، ژاکب و یعقوب ) ) " بود شاهی در جهودان ظلم ساز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظلم ساز:ستمگر " بود شاهی در جهودان ظلم ساز دشمن عیسی و نصرانی گداز" ( شرح مثنوی شریف، فروزان فر ، بدیع الزمان ، چاپ هشتم ، 1375 . ص 164 )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

قافله : قافله یک واژه ی عربی از ریشه ی قَفَلَ ( به مکان قبلی برگشت ) از مسافرت برگشت . قافله در عربی مونث است و اسم فاعل به معنی همراه رونده ، بدرقه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

car : کار در اصل به معنی ارابه و وسایل حمل چهار چرخ یا دو چرخ در قدیم گفته می شد . این واژه را در ترکیب واژه ی فارسی کاروان می بینیم . کاروان : کارو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربان است . " کار "در آن به معنی ارابه است . در قدیم لوازم گرانقیمت و مالیات های جمع آوری شده را با ارابه حمل می کردند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

اصل واژه هندی و اروپایی در اوستایی شده āğk وāğō در پهلوی به āğ وāk بدل شده و در پارسی به آک. این واژه با لغت آق در ترکی به معنی سفید و دست نخورده هم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ابراهیم : واژه ی آبا به عربی وارد شده و به اب و ابو بدل شده و از زبان عربی به عبری رفته و به ابه ( abh ) بدل شده و در اول واژه ی ابراهیم آمده است . ش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

shine : واژه ی shine با واژه های درخشان و روشن همریشه می باشد . شان و شید در اصل به معنی روشن و نورانی هستند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

ابریق : عربی شده ی آبریز فارسی است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

دروغ :این واژه در سنسکریت: دوروکتَ dur - ukta. دور= سخن، واژه، کلام / اوکتَ ukta تباه ـ نابود ـ فاسد کننده؛ در پارسی باستان: دْرَئوگَ= dra - ug - a؛ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

قیماق به زبان ترکی به سرشیر گفته می شود که از مصدر ترکی قیناماق گرفته شده است . قیناماق یا قیناماخ در زبان ترکی به معنی جوشیدن مایعات می باشد . به سر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

توک یا تؤک در زبان ترکی به مو گفته می شود . تؤکْلو یعنی مودار ، پشمین .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چالیک یا چئلیک به چوب کوچک و بریده و تراش داده شده گفته می شود . در آذربایجان به این نوع بازی چئلینگ آغاج گفته می شود بر همین اساس بر انگشت کوچک دست ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بعضی بر این اعتقاد هستند بن واژه ی چاروق در ترکی وجود ندارد و آن را ریختی از ساروق از مصدر ساریماق ترکی به معنی پیچاندن و پوشاندن می دانند که ساروق ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلماج : تغییر یافته ی واژه ی ترکی بولاماج ، که در اصل بولاما آش بوده . یعنی آشی که در هین پختن با قاشق به هم زده می شود . عصیده ، حریره . غذایی است ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبنه : در زبان ترکی به آن تَبَنه به معنی چوال دوز گفته می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلنگ : وسیلۀ آهنی نوک تیز با دستۀ چوبی برای کندن زمین. اسم این ابزار و وسیله ی آهنی از نام درنا که به آن کلنگ نیز گفته می شود گرفته شده . از آنجا که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

لاشخور : لاشخور تغییر یافته ی لَش خور می باشد . لش به معنی مردار و همچنین به روده ی حیوان که معمولا خورده نمی شود گفته می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٢

فیلم اروتیک به فیلم هایی گفته می شود که دارای صحنه های جنسی و اروتیک و یا با مفهوم آمیزش جنسی است، که شامل صحنه های معاشقه می شود. این فیلم ها متمایز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فیلم اروتیک به فیلم هایی گفته می شود که دارای صحنه های جنسی و اروتیک و یا با مفهوم آمیزش جنسی است، که شامل صحنه های معاشقه می شود. این فیلم ها متمایز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

mute : واژه ی mute انگلیسی با مات فارسی که به معنی حیران و مبهوت شدن است یکی است . زیرا انسان موقعی که از چیزی به شدت تعجب می کند مات و مبهوت شده مدت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

den : واژه ی دن انگلیسی با واژه ی دنج فارسی و ترکی به معنی جای آرام و جای ساکت و خلوت همریشه می باشد . در زبان ترکی به آن" نین " به معنی لانه ی مرغ ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

gorilla : گوریل تغییر یافته ی غول فارسی است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوریل : گوریل همان تغییر یافته ی غول فارسی می باشد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شفتالو : شفتالو یعنی آلویی که به رنگ شفت می باشد . در زبان عربی به لب انسان که سرخ رنگ باشد شفت ( شفة ) گفته می شود . از آن رو به این میوه شفتالو گفت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

lip انگلیسی همان تغییر یافته ی لب فارسی است. حرف " ب" و "پ" در زبانشناسی به همدیگر قابل تبدیل هستند. در زبان آلمانی Lippe ، اسپانیایی labio ، ایتالی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

کوچه: در زبان ترکی به کوچه آرالیق گفته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

داریخماخ یک واژه ی تر کی است به معنی دلتنگی و دلتنگ شدن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دابان در زبان ترکی به پاشینه ی پا گفته می شود . لو در آن پسوند نسبت است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

یوغ : یوغ تغییر یافته واژه ی ترکی یؤک به معنی بار و چیزی که بر پشت چهارپا یا بر هر وسیله بار بر بنهند تا آن را جابه جا کند . در کل به معنی " بار " فا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

sir :واژه ی sir در انگلیسی تغییر یافته واژه فارسی سرور می باشد . این واژه در پرتغالی Senhor ، روسی ser ، عربی: سید ، فرانسوی sieur .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

مورچه : از مور به معنای حشره گرفته شده ابتدا مورک بوده و در پارسی به مورچه تغییر کرد مصغر مور یعنی حشره کوچک به مرور با تغییر "و" به "ی" و "م "به" ب" ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

دکتر کزازی ریشه مدرک را از مدرگ و مدر پهلوی می داند و اعتقاد دارد که این واژه بعدا در زبان پارسی به مُهر بدل شده و از آن از نشانه ها و وسیله ی اثبات ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

مُهر : دکتر کزازی در مورد واژه ی " مُهر " می نویسد : ( ( مُهر در پهلوی مدر mudr بوده است و " مهره " مدرگ mudrag این واژه در زبان تازی نیز کاربرد یافت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دکتر کزازی در ذیل واژه ی برج می نویسد : ( ( برج ریخت تازیکانه بورگ burg در پهلوی می تواند بود. ریخت دیگر واژه بُرز است. همتاهای این واژه در فرانسوی b ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

برقع در اصل یک واژه ترکی و تغییر یافته ی بورگؤ به معنی پوشاننده از مصدر" بؤرونمَک" به معنی بدن خود را با پارچه یا چادر به طور کامل پوشاندن. با چادر ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

paper :تغییر یافته ی پاپیروس می باشد . چون کاغذ پاپیروس از مصر به دیگر شهرهای جهان بویژه به یونان و روم رفت و سپس به دیگر شهرهای اروپا رسید و انگلیسی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کابالا همان جادو جنبلی بود که یهود و بنی اسرائیل در آن زمان که در مصر ساکن بودند از کاهنان مصر فراگرفتند و بعد از ظهور حضرت موسی و نجات آنها از مصر ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

کوشن یا کؤشن: در زبان ترکی کؤشَن یعنی صحرا . واژه کوچ تغییر یافته کوشن است. کوشانیان و یا دولت کوشانی از این واژه گرفته شده است به معنی صحرا نشینان ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان ترکی کؤشَن یعنی صحرا . کوشانیان و یا دولت کوشانی از این واژه گرفته شده است به معنی صحرا نشینان که در اصل کوشانیان تغییر یافته ی کُؤشکَنلَر بو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان ترکی حتی در زبان فارسی آلوده ی کسی شدن کنایه از عاشق شدن نیز می باشد . آخشاملار چراخ یانار آلوده لر دونالار بیلمیرم ندندیر آلا گوزلر سولانار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بید ( حشره ) : بید با واژه ی bee انگلیسی به معنی زنبور عسل هم ریشه است" بور" و "مور" در زبان فارسی به معنی حشره بوده این واژه در واژه هایی مثل: بیره ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پامادور یا بامادور، همان تغییر یافته ی "توماتو" انگلیسی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چالاقان در زبان ترکی از مصدر چالماق به معنی ربودن ، ربودن همراه با غافلگیری، چلاقان ( غافلگیر کننده ) اسم یک نوع عقاب با جثه ی کوچکتر که با حمله ی غا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

شغال در زبان انگلیسی Jackal در زبان ترکی چاقّال کاربرد دارد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Jackal انگلیسی در زبان ترکی در ریخت چاقّال و در زبان فارسی در ریخت شغال کاربرد دارد.