پاسخ‌های علی باقری (٢٨٢)

شانگیت چیست؟ شانگیت(shungite)یک ماده معدنی کریستالی سیاه است که شبیه زغال سنگ می باشد که می تواند حاوی ۹۴٪ کربن ، سیلیکات و تقریباً همه عناصر جدول تناوبی باشد. شانگیت یک سنگ کربن دوره پرکامبرین است ...

شانگیت (Shungite) یک شبه‌کانی‌ سیاه رنگ و براق است که برای اولین بار از کانساری در نزدیکی روستای شونگا (Shunga)، در کارلیا، روسیه توصیف شد و نام خود را از آنجا گرفته است. این نام در ابتدا در سال 1879 برای توصیف یک شبه کانی با بیش از 98 درصد کربن استفاده شد.

از مهم‌ ترین تعطیلات سنتی مردم در کشور چین، تعطیلات سال نو چینی است. هرساله بین تاریخ 21 ژانویه و 20 فوریه با حلول ماه جدید، سال نو چینی یا جشن بهاره را جشن می‌گیرند که معمولا پانزده روز به طول می‌انج ...

یکی از مرغوب‌ترین انواع فرش بختیاری فرش چهل شتر یا چالشتر است. چهل شتر روستایی در مجاورت شهرکرد است که به خاطر قالی‌های ظریف خود شهرت دارد. بنابراین فرش چالشتری یکی از انواع فرش دستباف گران قیمت محسوب ...

بعضی ها در باره دین اندیشه میکنند که چیزی سر در بیاورند(ولی تفکرشان برمبنای گمان وپندار است)  و بعضی دیگر به یقین رسیده اند اما یقین آنهاهم  برظن وگمان استوار است (نه ادراک حقیقت ) وبیم میرود که هیچکدام در مسیر نباشند.

معادل فارسی آن می شود پای کسی را  قطع کردن  مثلا به کسی می گوییم اگر  فلان کار را بکنی قلم پایت را می شکنم . یعنی به سختی مجازاتت می کنم . به شدت تنبیه ات می کنم  معنی اصطلا می شود ، مجازات کردن ، تنبیه کردن  در صورت تکرار یک عمل 

مترادف های پناه دهنده عبارتند از : مجیر – زنهاردهنده  ، زنهاردار، .فریادرس سُبْحانَكَ يا اَللّهُ تَعالَيْتَ يا رَحْمنُ اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجيرُ ( بخشی از دعای مجیر ، مفاتیح جنان ) تو منزهی ای خدای سبحان ، خداوندا تو برتری ، ای بخشنده ، پناه ده ما را از آتش ، ای پناه دهنده

عرفا که عالم هستی را تجلّی خداوند می­دانند، بر این باورند که: «آن آیینه ­ی واحدی که در تعیّن اول وجود داشت و همه ­ی کمالات حق را یک جا به او نشان می­داد، با خلق عالم، شکسته و تکه تکه شد و در همه ­ی عا ...

حُبوبات:  حبوب جمع حَبّ و حبّه به معنای" دانۀ نباتات "است .از این رو بعضی از ادبا استعمال حبوبات را به حکم آنکه جمع ِ جمع است  غلط می‌دانند و توصیه می‌کنند که به جای آن حبوب  گفته شود. ...

سفر سوم: سفر من الحق الی الخلق بالحق است؛ بازگشت سالک از حق به خلق و سیر در مراتب افعال حق تعالی (جبروت، ملکوت و ناسوت). در این مرحله سالک چیزی را نمی خواهید مگر اینکه خداوند آن را می خواهد. مراجعه ک ...

کل پارا گراف این است :((ای پسر، بدان و آگاه باش و به هر گناهی مردم را مستوجب عقوبت مدان و اگر کسی گناه کند از خویشتن در دل عذر گناه او بخواه، که آدمی است و نخست گناه آدم کرد)) یعنی به وجدان خودت مراج ...

می گوید : قبل اینکه غذا آماده شود برای برطرف شدن گرسنگی خودت طلب غذا نکن . یعنی اجازه بده سفره گشوده شود و غذا آماده شود و تا آن موقع طاقت بیار  به عبارت بهتر : و همچنین قبل از آماده شدن طعام برای رفع گرسنگی، طلب غذا نکن .

ناز گَلین  ( عروس ناز )  گَلین نیک galen nek  ( دو معنی دارد ، در ترکی استانبولی به معنی لباس عروس ، و معنی دوم لایق عروس معنی می دهد.) 

گلین نیک (در ترکی به لباس عروس گفته می شود) 

ناز گَلین (عروس ناز)   

گَلین سَوَن  ،    عروس پسند، 

در اینجا عطار  از زبان ابراهیم ادهم سفارش می کند نه زیاد به خضر نزدیک شو و نه زیاد از او دور باش زیرا نزدیک شدن بیش از حد به خضر ممکن است به اتکا به غیر حق منجر شود .  نکته ی اخلاقی حذر کرد ...

شناخت خط میخی : به سال 1621م. سیاح ایطالیایی به نام «پیطرودلاواله » از کتیبه های تخت جمشید چند علامت میخی نقاشی کرد وباخود به اروپا برد و به حدس خود گفت که این خط باید از چپ به راست خوانده شود. شاردن ...

در دادن : عطا کردن ، بخشیدن ، ارزانی داشتن  سردادن : به معنی آغاز کردن ، شروع کردن  در اول ( اوایل عاشقی )، از روی وفا،  می وصال را در حق من ارزانی داشت  چون مست می وصال عشق شدم شروع کرد به ظلم و جفا و نامهربانی کردن .

"شدیداً کاهش یافتن "  همان معنی" به مقدار زیاد کاهش یافتن است . بنابر این یکی از آنها حشو است و هر کدام از جمله حذف شود معنی همان است .

صَنَمناز  صنم : الهه،  دلبر، نگار

بلق: (یَلِقَ-بَلُقَ_ُ بَلَقاً و اَبلَقَ ...خاکستری شد ، دو رنگ شد ( المنجد ) البلاقی : رنگ به رنگ ، سیاه و سفید ، رنگ آمیزی شده . جمع الابلق بَلِقَ : سرگردان شد .البلاقی : سرگردان

زنج : اندوه و در د بسیار و طولانی و مستمر . دردی که مداوم و سخت انسان را آزار و شکنجه کند . ملال :اندوه وغمی که اندک باشد، در نامه های قدیم می نوشتند جز دوری شما ملالی نیست .

زمین یاخاکی که رنگ آبی داشته و سنگریزه باشد چات میگویند.( زمینی که ئر اصطلاح علمی خاکی سبک داشته باشد  به زبان لری بویراحمدی

فیلم گاو از داستان گاو غلامحسین ساعدی اقتباس گردیده است : "گاو" داستانی است که خالق آن، "غلامحسین ساعدی" ملقب به "گوهرمراد" یکی از ادیبان و روشنفکران برجسته ی معاصر ایرانی می باشد. داستان "گاو" یکی از ...

دکتر کزازی در مورد واژه ی " فرّه " می نویسد : ( ( فرّه در پهلوی در ریخت خورّه xwarrah بکار می رفته است . واژه ی پهلوی از خوَرْنَه اوستایی بر آمده است و " فرّه " و " فر " در پارسی ، از ریخت پارسی باستا ...

I can't afford to buy shoes من توان خرید کفش را ندارم

Plants have roots گیاهان ریشه دارند .

Culture is customs and ideas of a group of people فرهنگ آداب و رسوم و عقاید گروهی از مردم است

Stative Verbs فعل حالتی دسته‌ای از فعل‌ها هستند که وجود داشتن یک حالت رو نشان می دهند، برخلاف افعال کنشی یا پویا که انجام دادن کاری رو بیان می کنن. به‌عنوان یک نمونه فعل Agree به معنای موافقت‌کر ...

متضاد آن بی خردی ، و بی عقلی سبک سری  باید باشد .

معنی  ill در زبان انگلیسی قدیم یعنی مریض و از کار افتاده و فلج ، ناسالم  این واژه تغییر یافته واژه ی  علیل ( فلج ، از کار افتاده ، مریض ، نا سالم ) فارسی هست که به زبان های اروپایی رفته است .

هارت و پورت کردن : خشم گرفتن و به درشتی سخن گفتن ، اشتلم کردن ، رجز خواندن و تهدید کردن ( مترادف : گرد و خاک کردن ) (( آخر ، بی غیرت، آن مردها که توی خانه هارت و هورت می کنند آنها مثل تو نیستند )) . (( من همان موقع هم می داننستم همه ی هارت و پورت ها الکی است و از چهار دیواری خانه هم آن ور تر نمی رود . )) مراجعه شود به ( نجفی ، ابوالحسن ، فرهنگ عامیانه فارسی ) 

این قسمت از مقاله یا کتاب را خلاصه کنید .  چکیده  مقاله و یا کتاب را بنویسید 

زن مجرد :  single woman زن متاهل: Married woman

رستم که در برابر تیر های اسفندیار به شدت زخمی شده و رخش هم به خاطر زخمی که برداشته رستم را در میدان تنها گذاشته و به اردوگاه فرار کرده است  و رستم از روی ناچاری به بالای کوه پناه برده است از اسفن ...

فعلیت  یعنی به ظهور رسیدن و آشکار شدن چیزهای بالقوه  مثلا خلاقیت به شکل بالقوه در انسان وجود دارد ولی هر انسانی خلاق نیست.  و امانتداری   به شکل بالقوه در هر انسان هست ولی   ...

یعنی بدون رقیب و حریف وارد میدان شده و خود را پیروز می بیند . تنهایی به پیش قاضی رفته و حرف های خودش را زده و فکر می کند بر رقیب و حریف خود پیروز شده .

پیوند دهنده در زبان عربی می شود" واصل " اللهم يا واصل المنقطعين أوصلنا إليك خدایا! ای پیوند دهنده ی بریدگان و جدا افتادگان ، ما را به او برسان و به او پیوند بده 

تو برو خود را باش: سرت به کار خودت باشد، به فکر عاقبت خودت باش.به این و آن کاری نداشته باش و سرت به کار خودت باشد  درود: درو کردن، برداشت کردن. آن دِرَوَد : آن را درو می کند ، آن چیزی را درو می ...