تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

رنگ رخسار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Ground Beef = American English Minced Beef = British English به معنی گوشت چرخ کرده اغلب منظور گوشت گاو است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دور باطل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

طبقه ای از گیاهان - گیاهان غده ای مانند سیب زمینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

The fabric that is used to make jeans پارچه ای که با آن شلوار لی تهیه می شود. ( لی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

در صورت لازم بودن فعل ۱ ) قطع کردن تلفن ۲ ) گیر کردن در بین شاخه ها یا به چیزی تیز و امثالهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پاشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

آگاه ، آگاهانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بامیه ( شیرینی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

همان دلتا در حل معادله درجه 2 می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

to form and give off ترشح کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

put up with sth تحمل کردن ، کنار آمدن ، سازش کردن ، تاب آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

paint deterioration به حالتی که رنگ از سطح کنده شده باشد اطلاق می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

soft drink نوشیدنی غیر الکلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

التهاب زا ، ملتهب کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

to receive ( a communication or signal directed elsewhere ) usually secretly شنود کردن ، استراق سمع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

زبان شناسی : تضمن مانند رابطه کلمه حیوان و سگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چه خوب شد که ، خوشبختانه معادل مفهومی ( شانس آوردی ) 1. used for saying that a situation or result is good, even though it is not what you planned ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کولی ، لولی، بی خانمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

pull a tie شل کردن گره {کراوات}

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

Then drop on the deck and flop like a fish به تقلای ماهی وقتی بیرون از خشکی قرار دارد گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

captain's quarter کابین ناخدا ( کشتی ) a quarter بیست و پنج سنتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

noun : British English : دمنوش ، جوشانده American English : آبجو verb : British English : دم کشیدن American English : ساختن/تهیه آبجو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دست پیش را گرفتن : سبقت گرفتن در انجام کاری دست پیش را گرفتن تا پس نیفتادن صحیح نیست زیرا به معنی انداختن گناه به دوش کسی دیگر برای رفع اتهام است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Ordinary differential equation معادله دیفرانسیل معمولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Critical , essential , important مهم ، قابل توجه ، اساسی ، کلیدی ، موثر ، اصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( A literary term meaning fast or quick ( adj تیزپا ، بادپا ، سریع ، تند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در ص ۵۲ کتاب خانواده تیبو ترجمه ابوالحسن نجفی معادل ' زهازه' اورده شده است. زهازه به معنی مرحبا ، احسنت و آفرین است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. بنده نوازی 2. نظام حمایتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

نوشیدنی قندی غیر الکلی مانند نوشابه hard drink = نوشیدنی الکلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در توابع ریاضی به معنی راس است که میتواند ماکسیمم ( بیشینه ) یا مینیموم ( کمینه ) باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

انتقاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Churros

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

در کار بودن ، در پیش بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مهندسی : تغییر شکل یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

آبکافت شده ، تجزیه شده توسط آب ، هیدرولیزه شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خطابخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

طنز آفزینی کردن ، به باد طنز گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آزاد، بی قانون ، بدون محدودیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تضمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تضمن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عهد شکن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوشک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کج و معوج ، نا متناسب a wonky nose : a crooked nose دماغ قوز دار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

همینی که هست ، مثل همین که هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

If you refer to a situation as a battle of wits, you mean that it involves people with opposing aims who compete with each other using their intellig ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناشی بازی ، ناشی گری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ول دادن ( گلوله ، الفاظ و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شیون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قارچ شبتاب

١