پیشنهادهای MOG (١,١٥٦)
پردازش داده ها به صورت خودکار
( برق ) جریان مستقیم
الکتریسته پیوسته
[Collocation] حساب اعتباری
دستگاه سنجش گر پرتوافشانی اتمی
قبل از
فروش نقدی
[Collocation] بر اساس شواهدِ
وضعیت آغازین
پژوهشگر شیمی
مدار رأس السرطان Tropic of Capricorn
مدار راس السرطان Tropic of Cancer
اقتصاد زیستی
واحد مسکونی واقع در زیرزمین
خیلی محتاط و زیرک عمل کردن
[Collocation] الماس تراشیده
مزاحم کار کسی شدن
یک مدل کوتاهی شیک، یک آرایش موی مد روز
بس کن! مزخرف نگو! چرندیات رو تموم کن! یک عبارت غیررسمی و گاهی تند است که برای قطع کردن حرف های بی معنی یا رفتارهای احمقانه استفاده می شود
هشدار سیل
صحبت های انگیزشی
چشم انداز سازمانی
نمودار سازمانی
سر و سامان دادن به افکار
مدیریت کلاس درس
از روی عشق به
[Collocation] از روی عشق
عاشق کسی بودن
صبحانه انگلیسی یک صبحانه کامل و سنگین که معمولاً شامل موارد زیر است: تخم مرغ ( نیمرو یا املت ) سوسیس بیکن لوبیای پخته ( baked beans ) قارچ گوجه سرخ ...
مردم انگلستان
مردم کشور فرانسه
احشاء خوراکی
کارانداز غیر حرفه ای فرستنده ی موج کوتاه
ساندویچ ژامبون
هواپیمای در وضعیت اضطراری
Left - handed
[Collocation] کوچک ترین
جریان خون را بند آوردن
گیرنده ی مینرالوکورتیکوئیدی این گیرنده یک پروتئین داخل سلولی است که به هورمون های مینرالوکورتیکوئید مثل آلدوسترون ( Aldosterone ) متصل می شود.
ابزارها، تجهیزات و وسایلی که برای جنگ استفاده می شوند.
ذره ی بدون بار
[ریاضیات] نقطه ی اوج
شامگاه، گرگ وبند، غروب آفتاب
At daybreak
initially
Effective یعنی کار درست را انجام دادن؛ Efficient یعنی همان کار را با کمترین اتلاف انجام دادن.
زمان لازم برای اثرگذاری
[کامپیوتر] آدرس واقعی ای که پردازنده به آن دسترسی پیدا می کند
( Collocation ) قدرت مؤثر موتور
ضربه ی کاری