ossicle

/ˈɑːsɪkəl//ˈɒsɪkl/

معنی: استخوان چه
معانی دیگر: (کالبدشناسی) استخوانچه (به ویژه هریک از سه استخوان کوچک درون گوش)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ossicular (adj.), ossiculate (adj.)
• : تعریف: a small bone, esp. one of the three in the tympanic cavity of the ear.

جمله های نمونه

1. Conclusion: The auditory ossicle of the pig biological bone carrier is considered as the best material similar to the auditory ossicle of the human being.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: استخوانچه شنوایی ناقل بیولوژیکی استخوان خوک به عنوان بهترین ماده مشابه استخوانچه شنوایی انسان در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نقص شنوایی حامل استخوان زیستی خوکی به عنوان بهترین ماده مشابه به ossicle شنیداری انسان در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The incus was the most vulnerable ossicle in the trauma to the middle ear.
[ترجمه گوگل]اینکوس آسیب پذیرترین استخوانچه در ضربه به گوش میانی بود
[ترجمه ترگمان]استخوان سندانی، آسیب پذیرترین بخش در ضربه روحی به گوش میانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The auditory ossicles were not absorbed and the structure was normal. Conclusion: The auditory ossicle of the pig biological bone carrier is considered as the best material similar to . . .
[ترجمه گوگل]استخوانچه های شنوایی جذب نشده و ساختار نرمال بود نتیجه گیری: استخوانچه شنوایی ناقل بیولوژیکی استخوان خوک به عنوان بهترین ماده مشابه در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]The شنیداری جذب نشده و ساختار طبیعی بود نتیجه گیری: نقص شنوایی حامل استخوان زیستی خوکی به عنوان بهترین ماده مشابه با … در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why does my hand bowl grow an outstanding ossicle head?
[ترجمه گوگل]چرا کاسه دستی من یک سر استخوانچه برجسته رشد می کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا کاسه دست من کله ossicle بزرگ میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fracture of ossicle of right laurel bone, does accipitral mouth rip companion ulna to want an operation? Meeting deformity not?
[ترجمه گوگل]شکستگی استخوانچه استخوان لورل راست، آیا دهان آسیپیترال استخوان زند همراه را پاره می کند که بخواهد عمل کند؟ ناهنجاری جلسه نه؟
[ترجمه ترگمان]شکستگی استخوان بازوی راست و استخوان ساعد دست چپش را از زند زیرین جدا می کند تا این عمل را انجام دهد؟ دیدن نقص بدنی نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective : To look for an ideal biological auditory ossicle.
[ترجمه گوگل]هدف: جستجوی یک استخوانچه شنوایی بیولوژیکی ایده آل
[ترجمه ترگمان]هدف: نگاه کردن به دنبال یک ossicle شنوایی biological ایده آل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The equation could be applied for estimating the acoustic characteristics of the artificial ossicle and avoiding disturbance of environment and technical level of personnel.
[ترجمه گوگل]این معادله می تواند برای تخمین ویژگی های صوتی استخوان مصنوعی و اجتناب از اختلال در محیط و سطح فنی پرسنل استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این معادله را می توان برای تخمین مشخصه های صوتی of مصنوعی و اجتناب از اخلال در محیط و سطح فنی پرسنل اعمال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the effects of the different connecting mode of artificial ossicle on hearing restoration.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات حالت اتصال مختلف استخوانچه مصنوعی بر ترمیم شنوایی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثرات حالت اتصال مختلف of مصنوعی بر بازیابی شنوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hearing was improved obviously after reconstruction of the EAM and ossicle for the patients with normal stapes footplate .
[ترجمه گوگل]شنوایی به وضوح پس از بازسازی EAM و استخوانچه برای بیماران مبتلا به رکاب معمولی بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]این جلسه پس از بازسازی the و ossicle برای بیماران با استخوان رکابی عادی بهبود پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Furthermore, the proposed method was easy to use and could be used to optimize material and shape of an ossicle.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روش پیشنهادی برای استفاده آسان بود و می‌توان از آن برای بهینه‌سازی مواد و شکل یک استخوانچه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، استفاده از روش پیشنهادی آسان بود و می توان از آن برای بهینه سازی مواد و شکل یک ossicle استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In birds, reptiles and many amphibians there is only one ossicle.
[ترجمه گوگل]در پرندگان، خزندگان و بسیاری از دوزیستان تنها یک استخوانچه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در پرندگان، خزندگان و بسیاری از دوزیستان، تنها یک ossicle وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان چه (اسم)
ossicle

انگلیسی به انگلیسی

• small bone; one of the bones in the small bony structure in the human middle ear

پیشنهاد کاربران

بپرس