پیشنهادهای Marjan🪸🫧 (٦٩٧)
set apart جدا کردن، کنار گذاشتن، اختصاص دادن set in شروع شدن پدیدار شدن ( عموما چیز ناخوشایند ) فیلم برداری شدن set up فراهم کردن، سرمایه دادن نصب ...
set apart جدا کردن، کنار گذاشتن، اختصاص دادن set in شروع شدن پدیدار شدن ( عموما چیز ناخوشایند ) فیلم برداری شدن set up فراهم کردن، سرمایه دادن نصب ...
set apart جدا کردن، کنار گذاشتن، اختصاص دادن set in شروع شدن پدیدار شدن ( عموما چیز ناخوشایند ) فیلم برداری شدن set up فراهم کردن، سرمایه دادن نصب ...
set apart جدا کردن، کنار گذاشتن، اختصاص دادن set in شروع شدن پدیدار شدن ( عموما چیز ناخوشایند ) فیلم برداری شدن set up فراهم کردن، سرمایه دادن نصب ...
set apart جدا کردن، کنار گذاشتن، اختصاص دادن set in شروع شدن پدیدار شدن ( عموما چیز ناخوشایند ) فیلم برداری شدن set up فراهم کردن، سرمایه دادن نصب ...
املای صحیح : billion
آسایشگاه
پیدا شدن ، ظاهر شدن، سر و کله کسی پیدا شدن مثلا: …along come people who آدم هایی پیدا می شوند که…
املای صحیح : deliberate
تلمیح یعنی وقتی نویسنده توی نوشتش از یه حادثه، شخص، مکان و…خاص و معروفی اسم میاره که درواقع ما رو یاد اون موضوع ، مکان و… میندازه مثلا مصرع :یوسف ...
سردخانه برای نگهداری اجساد گمنام ( تا زمانی که شناسایی بشن یا علت مرگ تشخیص داده بشه ) تو فیلمایی جنایی و پلیسی زیاد نشون میدن اینجور جاهارو ( با ...
از لحاظ معماری ، الاچیق و بالکن و…که دوستان گفتن اشتباهه ایوان یه بخشی هست که چسبیده به خونه و ورود و خروج از طریق اون صورت میگیره برای خونه های و ...
tailored to طراحی شده برای ، مناسب برای
سخنور
انتخابات تنگاتنگ ( اختلاف رای بین کاندید برنده و بقیه کاندید ها کم باشد )
هیئت شغلی
بی تناسب، ضد و نقیض، مسخره
!Don’t underestimate me منو دست کم نگیر!
در مثال اول به معنی :باهم کنار آمدن مثال دوم: پیشرفت کردن، پیش رفتن مثال سوم: رفتن
بدون هیچ پولی مجانی، مفت ، رایگان مثلا: it won’t cost you a penny یعنی: هیچ هزینه ای برایتان نخواهد داشت ( مجانیه )
بر اساسِ … قضاوت کردن
بر اساسِ
املای صحیح : forecast
ثابت. پایدار مثلا: sustainable economic growth یعنی: رشد اقتصادی پایدار ( ثابت )
راهبردی مثلا :our guiding principle یعنی : اصل راهبردی ما ( اصل اساسی )
( در مورد اتم ) غیر برانگیخته
تحریک شده مصنوعی و انسان ساز
دلیری
چراغ ، آتش دان
تصعید ( تبدیل جامد به گاز )
The conflict is far from over تا حل این اختلاف راه زیادی مانده است.
مربوط به میانجی گری میانجی گری ای
خط ساحلی
Pit Bull Terrier
تکامل. کامل شدگی
عالی، بلند مرتبه ، تجلیل شده
bite somebody’s head off ینی جواب کسیو خیلی با عصبانیت بدی answer sb in a very angry way ( همون کله ی کسی رو کندن معادل خوبیه برای حفظ کردن )
کمی ، تا حدی، به طور جزئی fractionally faster کمی سریع تر
اگه بخوای بگی با کسی همکاری کرد با حرف withمیاد اگر بگیم در کاری همکاری کرد با حرف in میاد
انفجار تکنولوژی منظور رشد سریع تکنولوژی
طراحی شده برای ، مناسب برای
نوعی طوطی بومی استرالیا که ما بهش میگیم مرغ عشق
stomach یعنی دلشوره گرفتن/دل آشوب شدن ( قبل از انجام کاری )
get/have butterflies in my stomach یعنی دلشوره گرفتن/دل آشوب شدن ( قبل از انجام کاری )
خفه شده با our world will be choked with pollution دنیای ما از آلودگی خفه خواهد شد .
خفه شده با our world will be choked with pollution دنیای ما از آلودگی خفه خواهد شد.
سکوی حفاری
در نقش فعلی: 1 - شروع/آغاز کردن 2 - توضیح/یاد دادن 3 - معرفی کردن ( کسی ) ، وارد عرصه جدیدی کردن در نقش اسمی: تازه وارد، عضو جدید
نا مشخص . نکره
املای صحیح: come out