پیشنهادهای Marjan🪸🫧 (٧٠٤)
take a vacation معنای به تعطیلات رفتن هم درسته با توجه به کنکور زبان ۱۴۰۰
فضولات انسانی
یک اصطلاح هست که زمانی استفاده میشه که شما مطمعنی یه چیزی اتفاق نمیوفته معادلش تو فارسی میشه :اسممو عوض میکنم مثلا: i’ll eat my hat if Reza gets mar ...
دو عبارت مشابه که نباید اشتباه گرفته بشن: you see میدونی ( تو عامیانه استفاده میشه ) مثلا could i have the morning off? you see, my brother is comi ...
دو عبارت مشابه که نباید اشتباه گرفته بشن: you see میدونی ( تو عامیانه استفاده میشه ) مثلا could i have the morning off? you see, my brother is comi ...
fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )
fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )
fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )
fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )
معادل آن : break down
buy sth on the instalment چیزی را قسطی خریدن
اگر اسم باشه turnover به معنی ( حجم معاملات ) هست
تقلید کردن ، ادا در آوردن he is very funny when he takes of Charlie Chaplin وقتی که ادای چارلی چاپلین را در می آورد خیلی بامزه میشود .
چند روز ، چندین روز she cried for days او چندین روز گریه کرد
قبل از آن مثال: dinner will be ready presently but we have time for a drink before then . شام به زودی حاضر میشه ولی ( هنوز ) وقت داریم که قبل از آن ...
کشنده a life - threatening dicease یک بیماری کشنده
مرگبار life - threatening combat مبارزه ی مرگبار
چغندر قند که ازش برای تولید قند و شکر هم استفاده میشه
مترادف با dormant
it pays to be thrifty صرفه جو بودن به نفع ( آدم ) است
Alexander Fleming’s claim to fame is the discovery of the antibiotic penicillin دلیل شهرت الکساندر فلمینگ کشف انتی بیوتیک پنی سیلین است.
اصلا مهم نیست ارزش نگرانی و فکر کردن بهشو نداره ( یک عبارت غیر رسمی هست ) معادل : couldn’t care less
i couldn’t care less about money پول اصلا برام مهم نیست معادل : don’t give a damn
چسبیدن به کاری و همچنین stick at sth
( آرایه ) تشخیص ، جان بخشی به اشیا مثلا جمله ی �آسمان می گریست ( گریه میکرد ) � دارای تشخیص هست چون یک صفتی که مربوط به انسان هست رو به آسمان نسبت دا ...
بدرقه کردن
( قانون و مقررات ) معلق ، مسکوت ( نیرو، استعداد و… ) نهفته ، بالقوه ( بیماری ) دوره ی کمون ( دوره ای که بیماری در بدن هست ولی علایمی نداره ) ( گ ...
complimentary با حرف i : به معنای تعریف و تمجیدآمیز ، رایگان و . . . complementary با حرف e : به معنای مکمل تلفظ هر دو به یک شکل هست اما املا و معا ...
مربوط به تغییر مربوط به ظرفیت تغییر و عکس العمل به شرایط جدید
cold سرد colder سردتر the coldest سرد ترین ( صفت عالی/برترین )
خود را ضعیف نشان دادن
به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze duck soup there is nothing to it as a duck takes to water
به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake as a duck takes to water
به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake a walk in the park easy as pie
مشکوک نگاه کردن به
روش حساب نکن ! don’t bank on it
the weather forecast often get things wrong ( سازمان ) پیش بینی هوا اغلب اشتباه میکنه
کسی را در گرفتاری و مشکلات رها کردن
pull in=pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out
pull in=pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out
pull in =pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out
بار زدن ( انسان یا وسیله ) put a large quantity of things or people onto or into sth مثال: i load up the car the night before the journey یک شب قبل ...
با هرکدام یک از سه حرف اضافه ی زیر میتواند به کار رود sign up for/to/with sth
defeat or be stronger than sb/sth پیشی گرفتن از کسی یا چیزی بهتر /قوی تر از کسی بودن
تا زمان کسب اطلاعات بیشتر ، اظهار نظر نکردن ( سوال کنکور زبان ۱۴۰۰ )
fund یعنی سرمایه و underfunded یعنی کمبود سرمایه ، کمبود بودجه under معنی کمبود رو میتونه اضافه کنه مثلا understaffed یعنی کمبود کارمند ( staff یعن ...
colleges try not to have a high rate of attrition دانشکده ها تلاش می کنند تا میزان ترک تحصیل ( ریزش نیروی انسانی ) نداشته باشند .
فداکاری نسبت به مادر یا پدر، وظیفه ی فرزندی
the central market would be a good bet if you want to bye things اگر میخوای چیزی بخری ، بازار مرکزی جای خوبیه. ( مورد خوبیه، گزینه ی خوبیه، انتخاب خو ...
معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )