تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

fall to bits fall to pieces fall apart باهم معادل هستند یعنی خراب شدن ( starting to break )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادل آن : break down

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

buy sth on the instalment چیزی را قسطی خریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر اسم باشه turnover به معنی ( حجم معاملات ) هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تقلید کردن ، ادا در آوردن he is very funny when he takes of Charlie Chaplin وقتی که ادای چارلی چاپلین را در می آورد خیلی بامزه میشود .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چند روز ، چندین روز she cried for days او چندین روز گریه کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قبل از آن مثال: dinner will be ready presently but we have time for a drink before then . شام به زودی حاضر میشه ولی ( هنوز ) وقت داریم که قبل از آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشنده a life - threatening dicease یک بیماری کشنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرگبار life - threatening combat مبارزه ی مرگبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چغندر قند که ازش برای تولید قند و شکر هم استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف با dormant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

it pays to be thrifty صرفه جو بودن به نفع ( آدم ) است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Alexander Fleming’s claim to fame is the discovery of the antibiotic penicillin دلیل شهرت الکساندر فلمینگ کشف انتی بیوتیک پنی سیلین است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصلا مهم نیست ارزش نگرانی و فکر کردن بهشو نداره ( یک عبارت غیر رسمی هست ) معادل : couldn’t care less

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

i couldn’t care less about money پول اصلا برام مهم نیست معادل : don’t give a damn

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چسبیدن به کاری و همچنین stick at sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( آرایه ) تشخیص ، جان بخشی به اشیا مثلا جمله ی �آسمان می گریست ( گریه میکرد ) � دارای تشخیص هست چون یک صفتی که مربوط به انسان هست رو به آسمان نسبت دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدرقه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( قانون و مقررات ) معلق ، مسکوت ( نیرو، استعداد و… ) نهفته ، بالقوه ( بیماری ) دوره ی کمون ( دوره ای که بیماری در بدن هست ولی علایمی نداره ) ( گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

complimentary با حرف i : به معنای تعریف و تمجیدآمیز ، رایگان و . . . complementary با حرف e : به معنای مکمل تلفظ هر دو به یک شکل هست اما املا و معا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به تغییر مربوط به ظرفیت تغییر و عکس العمل به شرایط جدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

cold سرد colder سردتر the coldest سرد ترین ( صفت عالی/برترین )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را ضعیف نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze duck soup there is nothing to it as a duck takes to water

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake as a duck takes to water

پیشنهاد
٣

به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake a walk in the park easy as pie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشکوک نگاه کردن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روش حساب نکن ! don’t bank on it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the weather forecast often get things wrong ( سازمان ) پیش بینی هوا اغلب اشتباه میکنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را در گرفتاری و مشکلات رها کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

pull in=pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

pull in=pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

pull in =pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بار زدن ( انسان یا وسیله ) put a large quantity of things or people onto or into sth مثال: i load up the car the night before the journey یک شب قبل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با هرکدام یک از سه حرف اضافه ی زیر میتواند به کار رود sign up for/to/with sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

defeat or be stronger than sb/sth پیشی گرفتن از کسی یا چیزی بهتر /قوی تر از کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تا زمان کسب اطلاعات بیشتر ، اظهار نظر نکردن ( سوال کنکور زبان ۱۴۰۰ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

fund یعنی سرمایه و underfunded یعنی کمبود سرمایه ، کمبود بودجه under معنی کمبود رو میتونه اضافه کنه مثلا understaffed یعنی کمبود کارمند ( staff یعن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

colleges try not to have a high rate of attrition دانشکده ها تلاش می کنند تا میزان ترک تحصیل ( ریزش نیروی انسانی ) نداشته باشند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فداکاری نسبت به مادر یا پدر، وظیفه ی فرزندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the central market would be a good bet if you want to bye things اگر میخوای چیزی بخری ، بازار مرکزی جای خوبیه. ( مورد خوبیه، گزینه ی خوبیه، انتخاب خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

don’t take me to task that wasn’t my fault منو سرزنش نکن، تقصیر من نبود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

I hate to back out at the last moment من از عهد شکنی در آخرین لحظه متنفرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیشدار ( حرف و انتقاد و… ) زننده ، نیشدار ، زخم زبان دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف belligerent