تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تأمل فعل آن : ponder ( فکر کردن )

پیشنهاد
٤

دیگه خودت تا تهش برو! یعنی بر اساس شواهد و شنیده ها حدس بزنی قضیه از چه قراره یکی از معادل هاش تو فارسی میشه :دیگه خودت تا تهش برو ( یعنی دیگه بقیشو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فکر کردن ( به چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک ناهنجاری نادر مادرزادی است که فقط یک چشم وجود دارد. این چشم در مرکز قرار دارد؛ معمولا در محلی که ریشه بینی از آنجا می باشد. بینی وجود ندارد یا به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

in drop by stop in stop by call on pop over pop round pop in swing by همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake a walk in the park easy as pie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

[گیاه]پر بار [نویسنده، هنرمندو…]پرکار ، فعال [جانور] پر زاد و ولد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در صورتی کلمه رو معنی کنید که بخواید یک معادل جدید براش ارائه بدین چه فایده داره تکرار همون چیزایی که خود سایت ترجمه کرده؟!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با چشمانی پر از اشک با چشمان اشک آلود he confessed tearfully او با چشمانی اشک آلود اعتراف کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترادف آن short on/of سوال کنکور ۱۴۰۱زبان دی ماه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

lack of rain lead to drought کمبود ( بارش ) باران منجر به خشکسالی میشود .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صفت تفضیلیِ broad broad er گسترده تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستگاهی برای تفکیک و بازیافت زباله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در پر قو مثلا میگن فلانی تو پر قو بزرگ شده ( یعنی تو رفاه و آسایش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درمورد منابع میتونه به معنی تجدید ناپذیر باشه مثل سوخت های فسیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصاره ی گوشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باکتری ای که میتونه باعث بیماری در انسان بشه و میتونه در گوشت خام وجود داشته باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

drop in drop by stop in stop by call on pop over pop round pop in همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

drop in drop by stop in stop by call on pop over pop round pop in همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت زمانی که شخص در زندان به سر میبرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قائده ی تجربی و کلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

متداول ترین حروف اضافه ای که بعد از فعل attend در یک جمله مورد استفاده قرار می گیرند، حروف "by" و "to" هستند. همچنین در بسیاری از مواقع، این فعل به ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تناقض آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاره ی همه ی گرفتاری ها ، مشکل گشا، نوشدارو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

his once_famous novel has sunk into oblivion رمان او که زمانی مشهور بود ، اکنون به فراموشی سپرده شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خردَل ( دانه ) سس خردل رنگ خردلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نون سیاه سبوس دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

did you get the job ? no such luck

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی حالتو میپرسه و این عبارت رو در جوابش میگی یعنی:خوب نیستی و اوضاع خوب پیش نمیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهبود دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مثلا میپرسی :دلیلش چی میتونه باشه؟ طرف میگه: it could be any number of things یعنی : هرچیزی میتونه باشه ( احتمال های مختلفی وجود داره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذشته ی فعلِ: sweep over

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکل جمع آن : nemeses

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[شخص] شرور ، شریر [عمل] زشت، غیراخلاقی، خلاف قانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

this movie strikes me as totally morbid به نظرم این فیلم وحشتناک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معنایش اعتصاب کردن هست که فعل هست معنی اعتصاب کننده که یکی از دوستان گفتن اشتباهه اعتصاب کننده میشه : picketer

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[دانشجو، کارگر و…] مبارز ، ستیزجو آشوب طلب، سرسخت، آشتی ناپذیر [سخنرانی و …]خشن، ستیزجویانه ( سیاسی ) مبارز، فعال سیاسی، عضو فعال ، افراطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف آن : warlike

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

my mom steped into mediate مادرم برای پادرمیانی کردن مداخله کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در بحث آرایشی : مثلا میگن این سایه ( سایه چشم ) پیگمنت خوبی داره یعنی رنگ دانه هاش خوبن و خوب فِید ( محو/پخش ) میشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

it’s due for a tetanus shot وقتِ تزریق واکسن کزاز است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متضاد آن: full - fat milk

پیشنهاد
٠

Don’t get your hopes up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Don’t get your hoped up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن