تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

my mom steped into mediate مادرم برای پادرمیانی کردن مداخله کرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت، به حرفم گوش کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان فعل get up رو تو این جمله چی معنی میکنید؟ what if we can’t get up our driveway duo to the snowstorm?

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

( کار خوب ) پاداش ( کار بد ) جزا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت، به حرفم گوش کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

وقتی کسی میپرسه اوضاع چطوره در جوابش میگی can’t complain یعنی اوضاع خوبه رو به راهه وقتی کسی حالت رو هم میپرسه میتونی در جوابش همینو بگی یعنی خو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانه ی محقر کلبه ی محقر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be effected or upset by sth that sb has said or done ترجمه: دلخور شدن از چیزی که کسی گفته یا انجام داده است در عامیانه همان :به دل گرفتن ، دلگیر شدن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلنگر منبع :کتاب ۱۱۰۰واژه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یورو ( یک نوع واحد پول ) نوعی کانگرو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قدیمی ) همانا که

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهیم ، دانا، فاصل ، پر معلومات یک کلمه ی رسمی هست ( formal ) صفت هست اما قبل از اسم به کار نمی رود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

there are different forms of labia

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سریعا جایی را ترک کردن و رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل ها: be on cloud nine be over the moon be in seventh heaven همگی به معنی : بسیار خوشحال بودن ، در پوست خود نگنجیدن ( از خوشحالی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با : in a tight corner معنی: در تنگنا بودن، در شرایط سختی بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیب خود را پر کردن ( در مواردی که فرصتش پیش اومده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a virgin drink is a mixed drink that does not include the alcohol یک نوشیدنی ترکیبی که الکل نداشته باشد

پیشنهاد
٠

این عبارات مترادف هستند work like a beaver work like a dog work like a horse work one’s tail off work one’s fingers to the bone همه به معنی :سخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in the interest of justice, drastic action must be taken یعنی:برای برقراری عدالت ، اقدامات جدی ای باید صورت بگیرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک کلمه ی تخصصی هست ( specialist ) به معنی جویدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر منفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارات مترادف هستند work like a beaver work like a dog work like a horse work one’s tail off work one’s fingers to the bone همه به معنی :سخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

susceptible با of یا باto میاد و به معنی: در معرضِ ، مستعدِ

پیشنهاد
٠

اطلاعات زیادی راجع به چیزی داشتن مترادف با: know sth inside out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درجه یک ، درجه اول

پیشنهاد
٠

بدون تردید بدون کمترین تردید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خفه شده با our world will be choked with pollution دنیای ما از آلودگی خفه خواهد شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خفه شده با our world will be choked with pollution دنیای ما از آلودگی خفه خواهد شد .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صحبت کردن درمورد تعریف کردن ، روایت کردن ، گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چراغ ، آتش دان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته ی فعل spurn مراجعه شود به : spurn

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشتن ، کنار گذاشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسلی ( دادن ) بهترین معادل برای این کلمه هست چون solace یک کلمه ی رسمی ( formal ) هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمی ، تا حدی، به طور جزئی fractionally faster کمی سریع تر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحریک کردن his remarks fired us up اظهارات او ما را تحریک کرد ( به وجد آوردن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشخص کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشکوک نگاه کردن به

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تزویر و دو رنگی بهترین معادل ها هستن چون duplicity یک کلمه ی رسمی هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فرد ) آشفته ، سردرگم ( صدا ) نامفهوم و غیر قابل درک نامنسجم، گسیخته، ناپیوسته، غیرمنطقی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی قرار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکنش حسی/غریزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به میانجی گری میانجی گری ای

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ulcer

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل پسند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با : go back to the drawing board

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک کلمه ی غیر رسمی هست یکی از معانیش یک نوع بطری شراب هست که تو تصویر میتونید مشاهده کنید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مویرگ ها مفرد آن : capillary رجوع شود به :capillary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیرات منفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت