forsooth

/fɔːrˈsuːθ//fɔːˈsuːθ/

معنی: قطعا، الحق، بتحقیق
معانی دیگر: (قدیمی) به درستی که، در حقیقت، به راستی، براستی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: (archaic) indeed.

جمله های نمونه

1. If you are chosen town clerk, forsooth, you cannot go to Tierra del Fuego this summer: but you may go to the land of infernal fire nevertheless.
[ترجمه گوگل]اگر به عنوان کارمند شهر انتخاب شده باشید، نمی توانید تابستان امسال به Tierra del Fuego بروید: اما با این وجود ممکن است به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه ترگمان]اگر کارمند شهر را به راستی انتخاب کنید، شما نمی توانید به Tierra دل دل این تابستان بروید؛ اما با وجود این می توانید به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But truly, forsooth, I find it hard to believe him the same man.
[ترجمه گوگل]اما واقعاً، برای من سخت است که او را همان مرد باور کنم
[ترجمه ترگمان]اما حقیقتا، به راستی، به نظر من هم این مرد را سخت باور خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you are chosen town_clerk, forsooth, you cannot go to Tierra Del Fuego this summer: but you may go to the land of infernal fire nevertheless.
[ترجمه گوگل]اگر town_clerk را انتخاب کنید، نمی‌توانید تابستان امسال به Tierra Del Fuego بروید، اما ممکن است به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه ترگمان]اگر در این تابستان شهر را انتخاب کنید، شما نمی توانید به Tierra دل Fuego بروید؛ اما با وجود این می توانید به سرزمین آتش جهنمی بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Forsooth, we lost. . . I gave the information which maybe too late for this tounament.
[ترجمه گوگل]باختیم من اطلاعاتی را دادم که شاید برای این توامنت خیلی دیر باشد
[ترجمه ترگمان]forsooth، ما از دست دادیم، اطلاعاتی رو که شاید برای این \"tounament\" دیر شده بود رو دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Much it concerns a man, forsooth, how a few sticks are slanted over him or under him, and what colors are daubed upon his box.
[ترجمه گوگل]خیلی به یک مرد مربوط می شود که چگونه چند چوب روی او یا زیر او کج شده است و چه رنگ هایی بر جعبه اش می کشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این ها به یک مرد مربوط می شود، چگونه چند تکه چوب بر او خم شده یا زیر او، و چه رنگی روی جعبه او نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I will not gainsay love, called love forsooth.
[ترجمه گوگل]من عشقی را که به آن عشق بی رحم می گویند، نخواهم گفت
[ترجمه ترگمان]من عشق را دوست نخواهم داشت و او را دوست خواهم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He will NOT use the word "not", forsooth!
[ترجمه Mahsa] او از کلمه " نه" واقعا استفاده نمی کند
|
[ترجمه گوگل]او از کلمه "نه" استفاده نمی کند!
[ترجمه ترگمان]او از کلمه \"نه\" و به راستی استفاده نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instant, I was forsooth scared in my innermost only possess any other bitterness and haze, Even if modicum can makes myself incapable give melody music comeliness encounter.
[ترجمه گوگل]فوراً از درونم ترسیدم و تنها تلخی و مه دیگری دارم، حتی اگر می‌توانم خودم را ناتوان کنم که به موسیقی ملودی با زیبایی برخورد کنم
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه، من واقعا از innermost وحشت داشتم، فقط در اعماق وجودم ترس و اندوهی دیگر داشتم، حتی اگر بتوانم خودم را قادر به آن کنم که آهنگ زیبایی و زیبایی را در آن جا به جا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But you, forsooth, who are eternally getting us to sleep with your diagrams and crotchets, must go and examing this wonderful piece of architecture.
[ترجمه گوگل]اما تو که ابدی ما را با نقشه ها و قلاب های خود به خواب می بری، باید بروی و این قطعه معماری شگفت انگیز را بررسی کنی
[ترجمه ترگمان]اما شما، شما که برای ابد با diagrams و crotchets به خواب می روید، باید به این بخش شگفت انگیز معماری بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am rich enough, forsooth, to distribute his authority on this occasion.
[ترجمه گوگل]من آنقدر ثروتمند هستم که بتوانم اقتدار او را در این مناسبت تقسیم کنم
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی غنی هستم که در این مورد صلاحیت خود را ایفا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Yea, forsooth," replied the bond-servant, staring with wide-open eyes at the scarlet letter, which, being a new-comer in the country, he had never before seen.
[ترجمه گوگل]خدمتکار، با چشمان باز به نامه قرمز رنگی که به عنوان یک تازه وارد در کشور، هرگز ندیده بود، پاسخ داد: "بله، آرام باش "
[ترجمه ترگمان]خدمتکار جواب داد: بله، دار سی، که با چشمان گشاد شده به نامه ارغوانی خیره شده بود، که چون تازه وارد بود، پیش از این هرگز ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You forsooth be ignorant of self sham.
[ترجمه گوگل]شما از خودگویی خود بی خبر باشید
[ترجمه ترگمان]حتما از خود بی خود شده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Forsooth, i am waiting for a person.
[ترجمه گوگل]من منتظر یک نفر هستم
[ترجمه ترگمان]forsooth، من منتظر یک نفر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطعا (قید)
certainly, forsooth

الحق (قید)
forsooth

بتحقیق (قید)
forsooth

انگلیسی به انگلیسی

• in truth (archaic)

پیشنهاد کاربران

بپرس